معرفی ۴ پادشاه بیزانس

ژوستین دوم (۵۷۸-۵۶۵ میلادی) (Justin)     

پس از ژوستینین،  ژوستن دوم به پادشاهی نشست و،  چون مردی نالایق بود،  قدرتسلطنت در دست زوجه اش سوفیه افتاد.  ژوستن دوم نتوانست از هجوم لمباردها به ایتالیاجلوگیری کند و این اقوام در ۵۶۸ میلادی قسمت شمالی و مرکزی ایتالیا را به تصرف در آوردند و فقط قسمت جنوبی و چند شهر یعنی روم،  ژن و راون در دست امپراتوری باقی ماند (دولاندلن، ۱۳۷۰، ص ۳۵۱).

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
ژوستین دوم

در زمان او، جنگی میان روم و ایران درگرفت (۵۷۸-۵۷۲ میلادی) و به ضررروم شرقی خاتمهیافت و این آخرین جنگی بود که در سلطنت انوشیروان با روم اتفاق افتاد و شاهنشاه مزبور خود شخصاً فرماندهی سپاه ایران را عهده دار بود. لشکر ایران شهر ایامه را که در کنار رود اورونت،  نزدیک شهر انطاکیه،  واقع بود خراب کرد و سال بعد دارا را در تصرف آورد (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۲۶).

در جنگ سال ۵۷۸ میلادی،  فرمانده جدید سپاه بیزانس،  موریس،  توانست چندین دژ ایرانی را مسخر سازد و شماری را به اسارت درآورد.  اما ارامنه به شورش خود پایان دادند و فرمان عفو عمومی خسرو سلطه ساسانیان بر این سرزمین را اعاده کرد.

پیش از آنکه مذاکرات صلح میان دو امپراتوری آغاز گردد،  خسرو در ۵۷۹ میلادی،  پس از پادشاهی دراز مدت چهل و هفت ساله،  دیده از جهان فرو بست (تاریخ ایران کمبریج، ۱۳۷۳، ص ۲۵۷). آوارها نیز در حوزه سفلی دانوب اراضی وسیعی به دست آوردند.  ملکه سوفیه، که در حقیقت سلطنت داشت،  از غصه این شکستها دیوانه شد و مرد.

از نظر اداره امور ژوستن در ابتدا با کمال قدرت و محبت با مردم رفتار کرد و به شدت به تنبیه و مجازات بت پرستان و طرفداران طریقه آریوس اقدام و در سازمانها ارتش و اداری اصلاحاتی انجام داد،  به وضع آشفته مالی مملکت سر و سامانی بخشید تا حد امکان برای از بین بردن فقر و بدبختی عامه مردم به اقدامات اساسی دست زد.

نیز برای ایالت‌های تابع قوانینی را آرزو می‌کرد که در سایه آن مردم مملکت در کمال اسایش و رفاه و امنیت زندگی کنند و،  مانند ژوستینین،  میل داشت در پایتخت و شهرستانها به امور ساختمانی دست بزند.  ولی به علت کمبود بودجه و نبودن پول کافی در نیل به این مقصود موفق نگردید و نتوانست به آشفتگیهای اجتماعی و اقتصادی نیز خاتمه بدهد. (مؤیدی، ۱۳۴۵، ص ۱۰۹).

سعی و مراقبتهای ژوستن دوم در تحکیم مبانی و قدرت مطلقه امپراتوری بی فایده گردید و براثر تحریکات و کشمکشهای داخلی اساس و بنیان قدرت حاکم روزبه روز بیشتر رو به ضعف می رفت. به‌طوری‌که بزرگان مجلس سنا در امور اداره مملکت دخالت می‌کردند و،  با تشکیل و برقراری حکومتهای محلی، دیگر مرکزیتی وجود نداشت. در پایتخت نیزاوضاع آرام و ثابت نبود.  مردم از وضع دولت ناراضی بودند و قضات نمی‌توانستند.

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
ژوستین دوم و سوفیا بر روی سکه

درنتیجه اعمال نفوذ دیگران از قدرت قضایی خود استفاده کنند. از عدالت اجتماعی جز اسم چیزی باقی نمانده بود،  چنانکه وقتی امپراتور در میان مردم ظاهر می‌شد، عده بیشماری از مردم با داد و فریادهای شدید خود از امپراتور عدالت می خواستند (مویدی، ۱۳۴۵، ص ۱۱۴).

تحمل خستگیها و فعالیت شبانه روزی به تدریج قوای جسمانی ژوستن دوم را ضعیف و ناتوان ساخت.  به‌طوری‌که بیشتر روزها را در بستر می گذراند و هر آن بر ضعف و ناتوانی او افزوده می گشت تا سرانجام ادامه کسالت و ناراحتیهای جسمی در وضع روحی امپراتور نیز اثر کرده و موجب اختلال حواس و پریشانی افکار او گردید.  به گفته مورخان شکست قوای رومیها در مقابل ایرانیها به قدری وضع مزاجی و روحی امپراتور را آشفته و مضطرب ساخت تا به درجه جنون و دیوانگی رسید (مؤیدی، ۱۳۴۵، ص ۱۱۷).

انتشار چنین خبری در خارج ملکه و اعضای مجلس سنا را بر آن داشت که،  برای جلوگیری از هرگونه پیشامدی که ممکن بود براثر بیماری امپراتور در داخل مملکت روی دهد،  ژوستن را وادار کنند که برای خود ولیعهد تعیین کند که هم در ایام بیماری وی به رتق‌وفتق امور بپردازد و هم در آینده جانشین امپراتور گردد.

ژوستن دوم،  که به تدریج مرضش شدت می‌یافت،  از حضور در جلسات رسمی خودداری می‌کرد.  فقط به هنگامی که حالش نسبتا خوب بود او را به میدان اسبدوانی می‌بردند تا، بر طبق سنوات گذشته و رسوم و آداب معمول،  سناتورها و بزرگان مملکت مراتب بندگی و اطاعت خود را به امپراتور عرضه بدارند.

ژوستن دوم که مرگ خود را نزدیک دید تیبر را نزد خود طلبید و بر تخت امپراتوری نشاند (۲۶ سپتامبر ۵۷۸ میلادی). نه روز بعد از آن،  یعنی در چهارم اکتبر۵۷۸ میلادی بعد از دوازده سال و ده ماه و بیست روز سلطنت،  با یک دنیا حسرت و تأسف دارفانی را وداع گفت و به دستور تیبر جسد او را در مقبره ژوستینین با تشریفات خاصی به خاک سپردند (مؤیدی، ۱۳۴۵، ص ۱۲۰).

 تیبریوس دوم( ۵۸۲-۵۷۸ میلادی )

با در گذشت ژوستن دوم،  تییر رسماً امپراتور روم شرقی شد. او فرمانده لشکر ویژه قیصر بود. مدت چهار سال سلطنت کرد و،  با میانه روی،  امنیت را در مملکت برقرارساخت و با ایران متارکه جنگ منعقد و آوارها را با زر و سیم با خود همراه کرد.  او در ۵۸۲میلادی  درگذشت (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۲۶).  تیبر تمام ایام سلطنت خود را به جنگ با ایرانیها ودفع خطر آن‌ها گذراند (دولاندلن، ۱۳۷۰، ص ۳۵۱).

عکس Tiberius II.jpg %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org

از نظر داخلی نیزگرفتار توطئه ملکه صوفی و عده‌ای از بزرگان شد که با او همراه بودند،  اما بر آن‌ها فایق امد و ملکه صوفی به دستور تیبر زندانی و اموالش مصادره گردید.  ژوستینین جوان،  که مدعی تاج و تخت بود، بعد از این واقعه سراسیمه به قصر سلطنتی شتافت و،  ضمن اظهار وفاداری به امپراتور، کلیه اموال و دارایی خود را در اختیار امپراتور قرارداد. ولی تیبر دوم با نهایت مهربانی و ملاطفت با ژوستینین رفتار کرد و بعد از نصایح مشفقانه دارایی او را به خودش مسترد داشت.

با توجه به مطالب گفته شده،  چون تیبر به سبب گرفتاریهای داخلی و کشمکشهای خارجی دچار ضعف و ناتوانی گشته بود،  درصدد برآمد که جانشینی برای خود برگزیند تا بتواند از تحریکات درباریان و نجبای مملکت جلوگیری کند و موضوع انتخاب اپراتور آینده بعد از او شورش و اغتشاش به وجود نیاورد.  در اجرای این منظور،  چون اولاد ذکور نداشت،  موریس نامی را، که در جنگ ایران و روم رشادت خاصی از خود نشان داده بود،  در پنجم اوت ۵۸۲ میلادی به ولیعهدی انتخاب کرد و دختر ارشدش، کنستانتن،  را به عقد او در آورد.  وی در چهاردهم اوت ۵۸۲ میلادی،  بعد از سه سال و ده ماه و نه روز سلطنت،  فوت کرد و در سن آپوتر به خاک سپرده شد (مؤیدی، ۱۳۴۵، ص ۱۲۲).

 موریس (۶۰۲-۵۸۲ میلادی)       

پس از مرگ تیبر،  موریس،  سپهسالار قشون،  پادشاه روم شرقی شد.  در زمان او دولت روم از طرف ایران و سرحدات شرقی خود آسوده بود.  زیرا مصادف شد با درگیری خسرو پرویز با بهرام چوبین. خسرو پرویز که به پیروزی امیدوار نبود،  نخست به تیسفون وسپس از انجا به سوی مرز بیزانس گریخت.

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
سکه با طرح موریس

حاکم بیزانس شهر سیر سزیوم در مارس۵۹۰میلادی  از خسرو استقبال کرد و پادشاه ایران نخست نامه ای و  سپس هیاتی را سوی موریس فرستاد و از او در برابر بهرام درخواست کمک کرد. در همان هنگام بهرام چوبین برای خنثی کردن پیشنهادهای خسرو نمایندگانی را به قسطنطنیه فرستاد.  به روایت نویسندگان بیزانسی، بهرام پیشنهاد کرد که نصیبین در سرزمین بین النهرین کنار دجله را به بیزانس واگذارد،  اما خسرو واگذاری دارا،  مارتیرو پولیس و بخشی ارمنستان را در پیش نهاد و قول داد که از آن پس هرگز مطالبه باج نکند.

از این گذشته،  وی تأکید کرد که حق او در نشستن بر سریر شاهی بر اصلی قانونی استوار است.  پس از پاره ای از مباحثات در قسطنطنیه،  سرانجام امپراتور موافقت کرد که به خسرو یاری دهد،  ازاین‌رو اسرای ایرانی را که در بند بیزانسی‌ها بودند آزاد کرد،  و برای خدمت به خسرو فرستاد،  و در عین حال سپاهی از بیزانسی‌ها نیز بسیج گردید تا خسرو را در باز گرفتن تاج و تختش یاری دهند.

خسروپرویز،  پس از پیروزی بر رقیب خود مناطقی را که به موریس وعده داده بود طبق قراردادی که در پاییز ۵۹۱ میلادی بسته شد به بیزانس واگذار کرد و میان دو امپراتوری قرارداد صلح به امضا رسید (تاریخ ایران کمبریج، ۱۳۷۳، صص ۲-۲۶۱).

در طرف مغرب آوارها بیش از پیش به تاخت و تاز پرداختند و در ۶۰۲ میلادی،  چون موریس از دادن زر به آن‌ها امتناع ورزید،  لشکریان بر او شوریدند و او و پسرش را کشتند (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۲۷).

در مورد سیاست داخلی،  موریس،  بعد از آنکه به سلطنت رسید،  به اصلاح سازمانهای اداری و نظامی پرداخت،  و برای تأمین امنیت و دفاع در برابر هجوم نیروهای بیگانه دواگزارک نشین در آفریقا (کارتاژ) و ایتالیا (راون) ایجاد نمود و با رشادت و تدبیر خاصی از شورشهای مورها در آفریقا و هجوم لمباردها به ایتالیا جلوگیری کرد.

اما راجع به مرز دانوب،  با آنکه موریس،  به کمک و فداکاری سردارش پریسکوس، پیشرفت آوارها و اسلاوها را متوقف کرد، عده زیادی از اسلاوها، که ضمن حملات پی‌درپی به تسالونیک،  به سوی پلوپونز سرازیر و موفق شدند که در آنجا سکونت کنند.

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
سکه با طرح موریس

مسئله مالی، که هیچ امپراتوری نتوانست آن را حل کند، در رأس مسائل مهم اداره امور داخلی قرار گرفته بود. گذشته از این،  بعد از مرگ ژوستن نیز،  همواره دسته های سیاسی پایتخت بر ضد امپراتوران مستبد قسطنطنیه مخل انتظامات بودند و در ایالات نیز اشراف ملکدار به تحریکات دامنه داری دست زدند. از نظر مذهبی نیز دفعتا بین پاپ گرگورا اسقف قسطنطنیه اختلاف شدیدی روی داد و دیری نپایید که به عصیان و شورش مردم و حتی نظامیان،  که به کمی حقوق و بی توجهی امپراتور به تأمین معاش معترض بودند،  انجامید و به انقلاب و خلع موریس و فرار وی انجامید.  سپس فکاسی، که افسری جزء بود،  به امپراتوری برگزیده شد و موریس به زودی دستگیر و با وضع دلخراشی در بیست و هفتم نوامبر ۶۰۳میلادی با فرزندش کشته شد (مؤیدی،۱۳۴۵،صص۶-۱۲۳).

 فکاس (۶۱۰-۶۰۲ میلادی).

فکاس  فرمانروایی ستمگر و خون آشام و نالایق و در مقاومت با مشکلات سیاسی آن زمان به کلی عاجز بود.  ازاین‌رو،  نتوانست زمام امور را در دست گیرد. او باج و خراج زیادی به آوارها داد و در برابر حل مسائل مربوط به ایران هم ابدا لیاقتی از خود نشان نداد و حتی نتوانست از رسیدن ارتش ایران به مقابل قسطنطنیه جلوگیری کند.

به طور کلی،  فردی نالایق و بی کفایت بود.  مدت ۸ سال وضع بدین منوال دوام داشت تا این که در ۶۱۰میلادی هراکلیوس،  پسر حاکم آفریقا، که در برابر فکاس ابراز شخصیت و لیاقت کرده بود،  از طرف مردم برای ریاست و رهبری در انقلابی که بر ضد فکاس کرده بودند دعوت شد. او نیز با کشتیهای جنگی چندی از آفریقا حرکت کرد و،  بدون برخورد با قوای نظامی به قسطنطنیه وارد شد و همان ملتی که فوکاس را به امپراتوری برگزیده بود او را کشت و هراکلیوس را به‌جایش به تخت نشاند (مؤیدی، ۱۳۴۵، ص ۱۲۴).

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
طرح فوکاس روی یک سکه

فوکاس از امپراتوران ضعیف روم شرقی بوده است.   زمان او جنگ میان ایران و روم در گرفت. در بهار ۶۰۳ میلادی که سفیر بیزانس به دربار ساسانی آمد تا جلوس فکاس بر تخت امپراتوری را اعلام دارد به زندان افتاد.  خسرو برای اعلام جنگ به بیزانس بهانه بسیار مناسبی در دست داشت که همانا انتقام کشیدن خون ولینعمت سابقش موریس بوده است.  شهر الدها حاضر به شناسایی امپراتور جدید نشد،  ازاین‌رو فکاس سپاهی را به محاصره شورشیان

فرستاد. در ۶۰۴ میلادی،  خسرو به مقابله نیروهای فکاس  شتافت. ایرانیان سپاه بیزانس را، که الدها را محاصره داشت،  در هم شکستند و این شهر دروازه های خود را به روی خسرو گشود.  یک سپاه به آن بخش کوچک ارمنستان،  که هنوز زیر حکومت بیزانس بود،  درآمد و به پیروزی کامل دست یافت و سپاه ساسانی به عملیات جنگی خود در کاپادوکیه همچنان ادامه داد.

عکس بیزانس %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-4-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3 Tarikhema.org
فوکاس

در جنوب نیز سپاهیان ساسانی به پیروزی رسیدند،  زیرا در ۶۰۶میلادی شهرهای مرزی آمیدا و رساینا (رأس العین) به تصرف در آمدند و ایرانیان فرات را پشت سر گذاشتند و در پی آن شهرهای سوریه سقوط کردند.  در قسطنطنیه،  چندین توطئه برای برانداختن فکاس کشف شد و توطئه کنندگان اعدام شدند. منازعات داخلی و جنگ دسته های سیاسی،  بالاخص «آبیها» و «سبزها» در شهرهای بزرگ امپراتوری بیزانس بر اوضاع آشفته دامن زد و کار را برای پیروزی ایرانیان آسان تر ساخت (تاریخ ایران کمبریج، ۱۳۷۳، ص ۲۶۴).

به این ترتیب روم در پایان قرن ششم میلادی به سخت ترین دوران ناتوانی و پریشان روزگار خود رسید (گیبون، ۱۳۸۱، جلد دوم، ص ۹۸۵).

 

منبع:

  • تاریخ بیزانس، نوشته محمد امیر شیخ نوری و محمدرضا نصیری
  • انتشارات پیام نور، چاپ شده در ۱۱ مهر ۹۷
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ