سرنوشت دختری که جنایات وحشتناک نازی ها را دید

با سرنوشت دختری که جنایات وحشتناک نازی ها را دید همراه شوید

آیا فکر می‌کنید که چیز‌ی در دنیا وجود دارد که سزاوار بخشش نباشد؟

«اوا موزس کور» زنی با سرنوشت دردناک است که از همه بلا‌های اردوگاه کار اجباری آشویتس جان سالم به در برد. او اکنون ۸۵ سال دارد و در فیسبوک و توئیتر فعال است، او دور دنیا سفر می‌کند، در فیلم‌های مستند بازی می‌کند، کتاب می‌نویسد و حتی موزه تاریخ آزمایش‌های نازی را تاسیس کرده است. در این مطلب داستان جالب سرنوشت دختری را می‌خوانید که میل به زندگی در او قوی‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌کنید.

کودکی

اِوا موزس در رومانی و در یک خانواده یهودی به دنیا آمد. او دو خواهر بزرگتر به نام‌های ادیت و آلیز و یک خواهر دوقلو به نام میریام داشت.

در ماه مه سال ۱۹۴۴، کل خانواده او را به آشویتس فرستادند. آن‌ها چهار روز با قطار بسیار شلوغی سفر کردند که قبلا برای حمل و نقل دام از آن استفاده می‌شد. خانواده اِوا وقتی به اردوگاه کار اجباری رسیدند، نگهبان از مادرش پرسید که آیا دخترانش دوقلو هستند؟ بعد از شنیدن پاسخ مثبت، دختران را از دست مادر کشیده و آن‌ها را به جای دیگری بردند. اِوا و میریام هرگز نفهمیدند والدین و خواهرانشان را به کجا بردند. آخرین باری که دوقلو‌ها والدین و خواهرانشان را دیدند روی سکوی خداحافظی در آشویتس بود.

آزمایش‌های فرشته مرگ

پدیده دوقلویی بسیاری از پزشکان نازی از جمله بی رحم‌ترین پزشک آشویتس، دکتر جوزف منگل را هیجان زده می‌کرد. حتی او را «فرشته مرگ» می‌نامیدند. حدود ۱۵۰۰ دوقلو مثل اِوا و میریام در آشویتس بودند که فقط ۳۰۰ نفر از آن‌ها زنده ماندند. ده‌ها هزار نفر قربانی آزمایش‌های وحشتناک منگل شدند. دکتر منگل علاقه خاصی به علم دوقلو‌ها داشت، چون می‌خواست نرخ تولد را در زنان آریایی افزایش دهد. همچنین می‌خواست بفهمد چطور بیماری‌های مختلف روی انسان تاثیر می‌گذارد. به همین دلیل دکتر منگل ویروس‌های کشنده‌ای به یکی از دوقلو‌ها تزریق می‌کرد و بعد آن‌ها را با خواهر یا برادر سالمشان مقایسه می‌کرد. همچنین با تزریق مواد شیمیایی مختلف به چشمان آن‌ها، بر آزمایش‌های تغییر رنگ چشم نظارت می‌کرد، همچنین آزمایش‌هایی که سعی می‌کرد دوقلو‌های سیامی مصنوعی ایجاد کند.

اِوا و میریام تحت آزمایش‌های مختلف و آزمایش‌های ژنتیکی قرار گرفتند. طبق خاطرات اِوا، یک بار او را از خواهرش جدا کردند و به آزمایشگاهی بردند که در آن خون زیادی از دست چپش خارج کردند و چند تزریق در دست راستش انجام دادند. بعد از آن، او دچار تب شدید شد، دست‌ها و پاهایش ورم کردند و بدنش با لکه‌های قرمزی پوشیده شد. در آن لحظه جوزف منگل گفت او فقط دو هفته دیگر زنده خواهد ماند. اما اوا زنده ماند و دوباره نزد خواهش برگشت. متاسفانه منگل از آلمان به آمریکای لاتین فرار کرد بعد از جنگ و هیچگونه مجازاتی نشد.

رهایی

اِوا و میریام هنگام آزادی از آشویتس، ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵
در ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵ سربازان ارتش سرخ زندانیان را از اردوگاه کار اجباری آزاد کردند، جایی که خواهران فریاد می‌زدند: «ما آزادیم!» دختران به خیابان دویدند و مردم خندان را با پوشش سفید دیدند، آن‌ها گروگان‌ها را بغل کردند و به آن‌ها شکلات و بیسکویت دادند. این‌ها سربازان ارتش سرخ بودند.

بعد از آزادی کودکان تحت مراقبت راهبه‌ها قرار گرفتند. همانطور که اوا به یاد می‌آورد، راهبه‌ها به دختران اسباب بازی‌های زیادی می‌دادند، اما آن‌ها دیگر نمی‌توانستند بازی کنند، کودکی آن‌ها در آشویتس برای همیشه تمام شده بود.

زندگی بعد از آشویتس

خواهران بعد از آزادی به خانه خود در روستایی در رومانی بازگشتند، اما خانه آن‌ها تخلیه و تخریب شده بود. اوا می‌گوید آن روز بدترین روز زندگیش بود، چون امیدوار بود عضوی از خانواده اش هنوز زنده و به خانه برگشته باشد.
در سال ۱۹۵۰، وقتی اوا و میریام ۱۶ ساله بودند، به حیفا رفتند. در سال ۱۹۶۰، اوا موزس با یک مرد آمریکایی به نام مایکل کور ازدواج کرد که او هم بازمانده هولوکاست بود. آن‌ها به آمریکا رفتند و صاحب دو فرزند شدند.

میریام هم تا پایان عمر از بیماری کلیوی رنج برد که در اثر آزمایش‌های کودکی او ایجاد شده بود؛ و اگرچه اوا یکی از کلیه‌هایش را به او اهدا کرد، اما میریام در سال ۱۹۹۳ درگذشت. او در آن زمان ۵۹ ساله بود.
اوا دو سال بعد از مرگ خواهرش، موزه‌ای راه انداخت که به تاریخ آزمایش‌های نازی روی کودکان اختصاص داشت.

اوا این روزها فعالانه در فعالیت‌های آموزشی، سخنرانی‌ها و تور‌ها شرکت می‌کند. او دو کتاب زندگینامه منتشر کرده و در چند فیلم مستند بازی کرده است.

بخشش

اوا بعد از مرگ خواهرش، راه آزادی، بخشش و خوبی را در پیش گرفت. او در آوریل ۲۰۱۵ به آلمان رفت تا در محاکمه نازی سابق، اسکار گرونینگ شرکت کند. اوا در این محاکمه به سمت گرونینگ رفت و او را در آغوش گرفت. او گفت حس می‌کند قدرت بخشش دارد و می‌تواند از آن به هر روشی که می‌خواهد استفاده کند. بخشش او را قوی‌تر کرد و به او کمک کرد خاطرات وحشتناکش را فراموش کند و خودش را از گذشته غم انگیزش رها کند.

اوا در سال ۲۰۱۶ قهرمان اصلی مستند «دختری که نازی‌ها را بخشید» شد.

منبع bartarinha

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
1 نظر
  1. پیمان می گوید

    این را برای آقای احمدی نژاد بفرستید.

ارسال یک پاسخ