زندگینامه بهرام چوبین
خلاصه زندگینامه بهرام چوبین
نام: بهرام چوبین
زادگاه: ری
ملیت: ایرانی
نام های دیگر: وهرام چوبین، بهرام ششم وهرام چوبینه
دین: مزدیسنا
درگذشت: ۵۹۱
بیوگرافی بهرام چوبین
از بهرام چوبین با نام های دیگری چون وهرام چوبین، بهرام ششم و وهرام چوبینه نام برده می شود. وی پسر بهرام گشنسپ می باشد. خاندان مهران به عنوان یکی از هفت خاندان ممتاز ساسانی به شمار میرفت که بهرام چوبین از این خاندان بوده است. بهرام به دلیل قد بلند و اندام لاغرش لقب چوبین را گرفته بود. سرگذشت بهرام را نویسنده ی گمنامی نوشته که می گوید علاوه بر قهرمان بودن بهرام در جنگ، او دارای خصلت های نیکی بوده و از او به عنوان فردی جوان مرد یاد کرده است.
جنگ های بهرام چوبین
بهرام چوبین برای نخستین جنگ ایران و ترکان، دوازده هزار نفر از سوارکاران را انتخاب کرد که همه ی آن ها بیش از چهل سال داشتند در حالی که تعداد سپاه پادشاه ترکان، سیصد هزار نفر بودند که تا هرات و بادغیس جنگ را ادامه دادند. علت انتخاب تعداد نفرات سپاه بهرام به این خاطر بود که ایرانیان، عدد دوازده را بسیار مقدس می دانستند و در چندین جنگ دیگر در تاریخ اسطوره ای ایران دوازده هزار نفر، در سپاه شرکت داشتند که از جمله ی این جنگ ها می توان به جنگ هاماوران و جنگ اسفندیار و جنگ گودرز اشاره کرد که ایرانیان در تمامی این جنگ ها پیروز شده بودند.
بهرام با این که سپاه کمی داشت ولی سردار شجاعی بود ولی در مرزهای شرقی توانست سپاه خاقان را شکست دهد و ساوه شاه( شابه شاه) را به قتل برساند. علاوه براینکه بهرام چوبین در این جنگ، غنایم باور نکردنی ای را بدست آورده بود، ترکان را مجبور کرد که به او باج بدهند.
هرمز چهارم به خاطر پیروزی بهرام چوبین در جنگ با ترک ها نگران شد و بلافاصله بهرام را در ارمنستان و نواحی جنوب قفقاز به جنگ بیزانس راهی کرد. فرماندهی کل نیروی ایران در مقابل بیزانس، در اختیار بهرام چوبین بود که از قوای بیزانس شکست خورد. هرمز که قصد شکستن غرور بهرام را داشت و احساس خشنود از این شکست داشت؛ برای او، دوک دان و لباس زنانه ارسال کرد و او را از فرماندهی سپاه، بطور اهانت آمیزی برکنار کرد ولی بهرام توانست، به هم دردی سپاهش در مقابل اهانتی که هرمز در حقش کرده بود، بپردازد. به این صورت که سپاهش را بر ضد هرمز، همدست خود کرد و بر علیه هرمز با تشویق آن ها، شورش کرد.
بهرام چوبین و تقابل با خسرو پرویز ساسانی
وقتی که خسرو پرویز به جای پدرش( هرمز چهارم) بر تخت پادشاهی نشست اختلاف بهرام چوبین با او آغاز شد؛ دو نقل قول درخصوص اختلاف بهرام چوبین با خسرور پرویز وجود دارد :به این صورت که در یکی از نقل قولها ، وقتی بهرام در مقابل رومی ها شکست خورد؛ هرمز چهارم، یک لباس زنانه برایش فرستاد که همین عمل سبب شد تا بهرام چوبین شدیداً عصبانی شود، از این رو اقدام به شورش کرد.
شکست او از خسرو پرویز
طبق گفته ی بهرام چوبین، او از نسل شاهان اشکانی بود؛ به همین خاطر هیچ وقت قصد پیروی از خسرو پرویز را نداشت بدین دلیل که خودش، میل به پادشاهی داشت. او بخاطر داشتن سپاه نیرومند، خودش را شاه خواند و خسرو پرویز فرار کرد. بهرام فاتحانه به پایتخت آمد و در مراسم تاج گذاری، نام خود را بهرام ششم انتخاب کرد. بهرام در مدت یک سال پادشاهی اش، انواع و اقسام توطئه ها را انجام داد. وندی، دایی خسرو پرویز، به واسطه ی بزرگان از زندان رها شد و به عنوان رهبر مخالفان بهرام انتخاب شد. سرانجام وندوی نزد برادرش به نام گستهم در آذربایجان رفت و به خسرو پرویز کمک کرد.
خسرو پرویز بعد از شکست از بهرام چوبین به امپراتوری روم شرقی گریخت و در آن جا با دختر بیزانس موریکیوس که پادشاه روم بود، ازدواج کرد و با سپاهی که پدر زنش برای او فراهم کرد به ایران حمله کرد و بهرام چوبین را در جنگ آذربایجان شکست داد. وقتی که بهرام چوبین از خسرو پرویز شکست خورد به خاقان شرقی که با خاقان های متجاوز به ایران دشمنی داشتند پناه برد.
سرانجام بهرام چوبین و چگونگی درگذشت او
بهرام چوبین در سال ۵۹۱ میلادی پس از این که در نبرد نهایی با خسرو و سپاهیانش شکست خورد، بهمراه سپاه باقی مانده اش بسوی ترکان فرار کرد و از سوی خان ترک با مهربانی تمام پذیرفته شد ولی از این خان ترک در منابع فارسی نامی نبرده است. احتمالا این خان، فرمانروای خاقانات شرقی ترک باشد که به جنگ با خاقانات غربی ترک پرداخت و شاید هم به همین علت به بهرام چوبین پناه داد.
خسرو پرویز هدایایی را برای همسر خاقان شرقی فرستاد تا او را به کشتن بهرام تحریک کند. روم شرقی در ازای کمکش به خسرو پرویز، قسمت های بزرگی از ایران را نظیر ارمنستان، گرجستان و بعضی از شهرهای مسیحی نشین به نام آمیدا و نصیبین اشغال کرد.خاقان ترک پس از مرگ بهرام از خواهرش بنام گردیه خواستگاری کرد ولی خواهر بهرام درخواست او را قبول نکرد و سپاهیانی که با بهرام به دیار ترکان آمده بودند، را از دیار ترکان خارج کرد و به ایران بازگرداند. روز کشته شدن بهرام چوبین مصادف با پنجم ماه می سال ۵۹۲ میلادی بوده و در خراسان خاوری فوت کرده است.
مردم ایران با خواندن سرگذشت بهرام چوبین متأثر می شوند. در افسانه ای به زبان پهلوی، سرگذشت بهرام نوشته شده است که در آثار تاریخ نویسان عرب و ایران به خصوص فردوسی از مطالب آن استفاده شده است.
تنگه ای به نامش
در ضلع غربی مسیر جاده دره شهر- پل دختر از مهمترین دره های کم عرض و استراتژیک می توان به تنگه بهرام چوبین اشاره کرد. این تنگه با نام شکارگاه بهرام نیز شناخته میشود و در قسمت ورودی، پیشانی و ارتفاعات، آثار ارزشمند فراوانی دارد. این مجموعه آثار که از سنگ و گچ ساخته شده از دوران ساسانی است و در عمق تنگه و مناطق سخت گذر آن به ارتفاعات جنگلی کبیرکوه ختم می شود. بر دیواره های سنگی و نقاط سخت گذر داخل تنگه، علاوه برزیبایی های طبیعی و آثار پلکان های سنگی، چهار آبانبار وجود دارد که در صخره های سخت تراشیده شده اند. اضلاع تقریبی هر یک از این آب انبارها ۳×۳ متر است و عمقشان ۳ متر و ۳×۲ در عمق ۵/۲ متر با ناودانک های سنگی می باشد.
بهرام چوبین = کابوس رژیم تاریک و آلوده ساسانی
الحق که به خوبی ساسانی ها را درهم شکست