سوسیالیست وطنی
بخش دوم ( آخوند غرب زده )
بلندگوی تقیزاده در آشفتهبازار مشروطیت دوم
ایران نو نشریهای بود که در ۷ شعبان ۱۳۲۷ منتشر شد و از آغاز ارگان رسمی فرقه دموکرات بود، اما مقالهها و گزارشهای آن با مقاصد و اهداف حزب سازگاری داشت. چنان که پس از برقراری مجلس دوم، نویسندگان ایراننو به تقسیمبندی نمایندگان به دو جناح فئودال یا اعیان آریستوکرات و فرقه دموکراتها پرداختند و علت آن را شکاف اقتصادی در ایران اعلام میداشتند. (۲۱) آنان در شمارههای بعد تلاش نمودند تا با تحلیل خاستگاه ارباب- اشرافی اعتدالیون به معرفی حزب دموکرات در مقام حامی طبقات متوسط و ضعیف بپردازند. در این زمینه ایران نو نوشت: «این طبقه اعیان یک قسمت بزرگ این مملکت را در دست دارند و صاحب املاک و دهات هستند. بنابراین واضح است که همیشه به ترغیب فئودالیته رفتار کرده و دست از امتیازاتی که از زمان قدیم غصب کردهاند بر نخواهند داشت… [در صورتی که دموکراتها همانند دیگر احزاب چپ دنیا]طرفدار فقرای کاسبه بوده و علیه سرمایهداران حرکت میکنند… [آنان]بر ضد مالکیت شخصی میباشند و… طرفدار مساوات سیاسی تمام بوده همه مردم را یکسان میبینند و در رواج رأی خود و رسیدن به آمال اخروی، معتدل و اعتدالیون نشده و نخواهند شد…» (۲۲). بدین واسطه، دموکراتها امکان حذف رقبای اعتدالی خود را در پیش چشم مردم فراهم میساختند و بهآسانی نبرد بین طبقات فقیر و اشراف را در اذهان عمومی میپروراندند. در این راستا، نویسندگان در مقالههایی با کلیدواژه دهقانان هشدارهایی مبنی بر اصلاح وضعیت معیشت آنان به نمایندگان مجلس دوم اعلان میکردند که اگر آن حمایتها صورت نگیرد روستاییان و فقیران با هم متحد شده و بر امور مسلط خواهند شد. (۲۳) آنان گواه سخنان خود را از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه اخذ مینمودند و علت این حرکت را دگرگونی اوضاع اشراف فرانسوی توسط طبقاتی ضعیف عنوان میکردند. (۲۴)، اما هدف اصلی ایران نو تنها حمایت از فقرا و دهقانان نبود، بلکه طرح موضوع انقلاب اجتماعی و گذر از مرحله فئودالی به سرمایهداری بود که در پوشش یگانه راهحل برونرفت از بحرانهای سیاسی و اقتصادی به جامعه معرفی میشد.
(۲۵) بنابراین نویسندگان روزنامه به توضیح و تحلیل واژه جدید «تکامل» در مقالههای خود پرداختند تا به واسطه آن پیشرفت و ترقی سریع ایران را رقم زنند. (۲۶) واژهای که در مقام نوک پیکان مرامنامه دموکراتها به شمار میرفت و درواقع کلمهای استقراضی از ایدئولوژی سوسیالیستها بود. (۲۷) چنانکه در دستور مسلکی خود راههای نیل به «تکامل» را در هفت قسمت و ۳۲ ماده منتشر ساختند و سپس در تاکتیک ایشان در روزنامه ایران نو مورخ ۲۰ شوال ۱۳۲۸ اعلام نمودند که «از لحاظ فلسفی به قانون تکامل قائل بوده و ترقیات تدریجی مملکت را قبول دارد.» (۲۸) بدین ترتیب، هدف دموکراتها از پیشرفت و ترقی ایران همانا پایان قدرت محلی خوانین و سران عشایر بود تا مملکت وارد مرحله صنعتی و سرمایهداری شود و از آن طریق، به افق حکومت سوسیالیست دست یابند، اما حزب دموکرات با تمام برنامههای خود نتوانست گامهای مؤثری در تجدد ایران طی نماید و تمام آمال را تنها در ورقهای کاغذی به اجرا درآورد. سرانجام این فرقه با اولتیماتوم روسها جهت پایان مجلس دوم، قدرت را از کف داد.