البته او که برای عکاسی در کشور خود آموزش دیده بود بالاخره از عهدهی وظیفهی خود برآمده و نخستین عکس ایرانیان را در
کاخ گلستان با تکنیک داگروتایپ به ثبت رسانید.
از آنجا که شوربختانه از این عکس تاریخی، اثری تاکنون یافت و یا منتشر نشده است، ما نیز به درستی نمیدانیم که در آن لحظهی تاریخی شاه ایران دستِ آخر فریفته و مقهور اسباب شعبدهی آن فرنگی شده و ژست مورد نظر او را به خود گرفته و یا اینکه به سنت پیشینان خود در مواجهه با نقاشان و نگارگران تمسک کرده و شکل و فرم و ژست مطلوب و خواست ملوکانه خود را گرفته است.
عکس ناصرالدین شاه ۱۸۶۲- عکاس لوئیجی مونتابونه
اگرچه روسها در پاسخ به درخواست رسمی محمد شاه
قاجار، گوی سبقت را از همتایان بریتانیایی و فرانسوی خود ربوده بودند، ولی وضع بدین شکل ادامه نیافت و پس از مدت زمان کوتاهی جولز ریچارد به درخواست شاه از
فرانسه راهی ایران شد.
در واقع میتوان او را نخستین عکاس اروپایی دانست که در سال ۱۸۴۴ م. (۱۲۲۳ ه. ش) به ایران آمد و به عکاسی و آموزش آن مشغول شد. وی که بعدها و در دورهی ناصری به ریچاردخان شهرت یافت، علاوه بر آموزش عکاسی در دربار ایران، به تدریس عکاسی که آن زمان فتوگرافی نام داشت در دارالفنون ماموریت یافت. شاید نخستین پرترهها و تکنگارهها از ایرانیانی که در درالفنون مشغول تحصیل بودند را ریچارد خان در طی آن سالها گرفته باشد.
عکس سلفی از عبدالقاسم-۱۹۰۰ م. تهران، کاخ گلستان.
اما در واقع میتوان اوج شکوفایی و توسعهی این هنر-صنعت در ایران را مربوط به دورهی ناصرالدین شاه قاجار (۱۸۹۶-۱۸۴۸ م) / (۱۲۷۵-۱۲۲۷ ش) دانست. ناصرالدین میرزا در هنگام نوجوانی و زمانی که نایب السلطنه بود با عکاسی آشنا شده بود، ولی بعدها در سفرهای طولانی مدتش به اروپا چنان شیفته و دلباختهی فتوگرافی شد که تصمیم گرفت خود به شخصه دست به دوربین ببرد.
جذابیت این پیشرفتهترین تکنولوژی دورهی ناصری آنچنان شاه را اغوا کرد که او در طی نزدیک به نیم سده سلطنت خود بیش از صدها عکس از موضوعات مورد علاقهی خود، مردم و حتی خصوصیترین حریمهای دربار را به ثبت رساندو برای امور فنی ظهور،
چاپ و نگهداری این عکسهای گرانقیمت، چندین اتاق ویژه را در کاخ گلستان به عکاسخانهی مبارکهی همایونی اختصاص داد.
پرتره ناصرالدین شاه – کاخ گلستان/۱۲۶۹ ش.
اینکه این پادشاه ایرانی با چه اهدافی و معنایی موضوع عکس و عکاسی را اینچنین با جدیت دنبال میکرده است را میتوانید در مجموعهای با عنوان THE PHOTOGRAPH AND THE ALBUM از جمعی از نویسندگان خارجی بخوانید.
ناصرالدین شاه افزون بر اینکه خود به شخصه از این هنر-صنعت لذت میبرد، به اهمیت روزافزون این رهاورد جدید مدرنیته به درستی پیبرده بود و در بهکارگیری آموزگاران و اساتید حرفهای برای آموزش عکاسی در دارالفنون دستور مؤکد داده بود. جالب است بدانید که در دوره ناصری حتی چندین کتاب مربوط به عکاسی از فرانسوی و انگلیسی به فارسی ترجمه شد.
اساتید خارجی معروفی که در دورهی او در دارالفنون به آموزش عکاسی پرداختند به قرار زیر است:
۱- آگوست کارل کرایسس از
اتریش
۲- فوکتی از ایتالیا
۳- لوئیجی پشه از ایتالیا
۴- لوئیجی مونتابونه از ایتالیا
۵-فرانکویس کارلهایم از فرانسه
استاد فرانسویِ اخیر کسی بود که هم به شکل مستقیم به شخص شاه عکاسی آموخت و هم نخستین عکاس ایرانی یعنی آقا رضا عکاس باشی را آموزش داد.
همانگونه که بررسی شد، ورود عکاسی به ایران به عنوان سوغات و رهاوردی فرنگی که یکی از فرآوردههای مدرنیته و عصر جدید در اروپا را برای ایرانیان به ارمغان آورده بود به شکل گستردهای مورد استقبال شاه، دربار و مردم قرار گرفت. یکی از مهمترین الزامات و اقتضائات استفاده از این فناوریِ جذاب، حضور و فعالیت تعداد قابل توجهی از اساتید و عکاسان حرفهای اروپایی در ایران بود.
بدین شکل، نه تنها نخستین عکسها را عکاسان فرنگی از ایرانیان برداشتند بلکه آنها بودند که نگاههای هنری، چیدمان، ژست، پسزمینه و دیگر موضوعات عکاسی را به نخستین عکاسان ایرانی اموختند.
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که ژستها، فرمها و ترکیببندیهای اروپایی و فرنگی نیز به همراه این نوبرانهی فرنگ به عکسهای ایرانی وارد شده و در گذر زمان شکل و فرمی پایدارتر و ماندگارتر گرفتند.
در اینجا به منظور مقایسه بیشتر بین عکسهای دوره قاجار و پرترههای فرنگی چند عکس را به عنوان نمونه انتخاب میکنیم:
ملکه ویکتوریا، ملکه بریتانیا، ۱۸۶۷ م. –قلعه بالمورال اسکاتلند
انیس الدوله، همسر ناصرالدین شاه ۱۸۶۷ م.
دختران عصر ویکتوریایی با شکلکهای نامعمول- بریتانیا-۱۸۴۰ م.
دختران دربار ناصری با اداهای نامتعارف- تهران-۱۸۸۷ م.
ناصرالدین میرزا پسر مظفرالدین شاه