مین یونگ هوان
مین یونگ هوان (۱۹۰۵-۱۸۶۱) وزیری از امپراطوری کره بوده و به عنوان طرفدار محافظه کار اصلاحات شناخته می شود. او در شهر سئول و خاندان قدرتمند مین چشم به جهان گشود و به عنوان واکنشی از روی مقاومت در برابر معاهده اولسا که از سوی ژاپنی ها بر کره اعمال شده بود خودکشی کرد. او برادر زاده ملکه میونگ سونگ بود. امروزه وی به خاطر تلاش هایش برای استقلال کره در روزهای افول سلسله چوسون در یادها مانده و مجسمه ای برای یادبودش در نزدیکی دروازه های قصر چانگدوک سئول برپا شده است.
زندگی نامه:
پدرش مین گیوم هو وزیری در وزارت خانه مالی بود. مین یونگ هوان آزمون گواگو را در سال ۱۸۷۸ گذرانده و سپس به عنوان یک کتابدار جوان در کتابخانه سلطنتی وارد خدمات دولتی شد. مین رتبه های دیوان سالاری چوسون را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و پست هایی مثل جایگاهی در دفتر مشاوران ویژه و معلم ولیعهد را در اختیار گرفت. در جولای سال ۱۸۸۲، سئول با شورش سربازانی که به علت نارضایتی محافظین قصر سلطنتی که چندین ماه بود حقوق خود را دریافت نکرده بودند به وقوع پیوست، به لرزه افتاد. در خلال این اغتشاش پدر مین کشته شد. در نتیجه مین از سمت های خود استعفا کرده و به عزاداری پرداخت. در سال ۱۸۸۴، مین مجددا وارد خدمات دولتی شده و به عنوان مقام هئیت کارکنان منصوب گردید. پس از آن او پست های دولتی مختلفی مثل معاون شهردار سئول را به صورت پیوسته در اختیار داشت. در سال ۱۸۹۵، مین به عنوان اولین سفیر به ایالات متحده منصوب شد. اما قتل عمه اش ملکه میونگ سونگ به دست سربازان ژاپنی در سال ۱۸۹۵ مانع از در اختیار گرفتن این سمت توسط وی گردید. در آوریل سال ۱۸۹۶، مین به عنوان سفیر ویژه منصوب و به منظور شرکت در مراسم تاج گذاری سزار نیکولاس دوم به روسیه فرستاده شد. مین بعد از شش ماه مسافرت در اواخر اکتبر همان سال به کره بازگشت. در ژانویه سال ۱۸۹۷، مین مجددا به عنوان سفیر کره برای شرکت در روز شادی الماس ملکه ویکتوریا عازم اروپا شد. این سفرها در مورد ضرورت امروزی سازی به مین اطمینان بیشتری بخشید. مین بعد از بازگشت به کره به حامی فعال باشگاه آزادی تبدیل شده و توسط روزنامه وابسته به آن که استقلال نام داشت مورد مصاحبه قرار گرفت.
ژاپن در هفدهم نوامبر سال ۱۹۰۵ موفق به تحمیل معاهده اولسا بر کره و قرار دادن کره به عنوان تحت الحمایه ژاپن شد. گفته می شود سه روز بعد از منعقد شدن معاهده که موضوع به گوش مین رسید، او ” چندین بار از هوش رفته و خون بالا آورد. “ مین و بسیاری دیگر از مقامات به پادشاه گوجونگ التماس کردند که معاهده را ملغی کرده و پنج مقام کره ای که آن را امضا نمودند و امروزه به صورت گسترده ای با نام ” پنج خائن اولسا ” شناخته می شوند اعدام کند. اما تجدید نظر خواهی هایش با جبر ژاپنی ها ساکت شده و مین تصمیم گرفت تا به عنوان آخرین واکنش مقاومتی و اعتراضی توسط یک مقام وفادار خودکشی کند. مین در ۳۰ نوامبر سال ۱۹۰۵ گلوی خویش را برید. بعد از این مرگ، در جیب هایش پنج پیام یکسان به نمایندگان چین، بریتانیا کبیر، آمریکا، فرانسه، و آلمان در پشت کارت تلفن های وی پیدا شدند که در آنها از آن قدرت ها خواسته شده بود تا شرایط صحیح داخل کره را تشخیص دهند. او همچنین یک پیام نهایی را مستقیما به مردم کره نوشت که در آن قول داده بود تا هموطنانش را از عالم اموات یاری کند، با این شرط که آنها خواست و اراده خود را قوی تر نموده و دانش خود را در تلاشی همه جانبه برای ” احیای آزادی و استقلال ما (کره) ” به کار ببرند.
برخی از مقامات به مانند جو بیونگسه، هونگ مانسیک، یی سانگ چول، و حتی کشنده کالسکه اش نیز متعاقب مرگ مین خودکشی کردند. دیگران نیز شاید از مرگ مین الهام گرفتند تا واکنش نشان داده و به ارتش های چریکی ملحق گشتند. بالاترین رتبه ارتش بعد از مرگ به مین اعطا شد.
در سال ۱۹۶۲ مجددا به مین عنوان ” لیاقت برای پیدایش کشور ” اعطا شد.
بامبو خونین:
یک سال بعد از مرگ مین، به طور گسترده ای گزارش شده بود که یک گیاه بامبو در محلی که لباس های خونینش دفن گشته بود رشد کرده است. افراد زیادی فکر می کردند که بامبو با خون مین رشد کرده است و بنابراین آن بامبو هیول جوک یا ” بامبو خونین ” خوانده می شد. تعجب انگیز آن است که تعداد برگ های آن ۴۵ عدد بود که برابر با سن مین در زمان وفاتش می باشد.
مردم بعد از کشف آن برای تماشای این بامبو جمع شدند و برخی عکس هایی گرفتند. دولت ژاپن فکر می کرد که آن یک پدیده طبیعی یا یک خرافه محض می باشد و از این روی مقاماتی را به منظور تحقیق به منزل سابق مین فرستاد. اسرار آمیز اینکه آنها دریافتند که بامبو هیچ ریشه ای ندارد و ثابت گردید که موضوع ساختگی نیست. بامبو خونین تحت حفاظت قرار گرفته و امروزه در موزه دانشگاه کره به همراه مواردی از قبیل لباس ها و سایر وسایل شخصی مین نگهداری می شود.
در سنت شرق آسیا بامبو نماد وفاداری و راستی است.