صلح مغولی چه بود؟
در بسیاری از نقاط جهان، از امپراتوری مغول به عنوان یک نیروی فاتح ظالم و وحشی در زمان چنگیزخان و جانشینانش یاد می شود که شهرهای آسیا و اروپا را ویران کرد. مسلماً خان بزرگ و پسران و نوادگانش بیش از سهم بیشتری در تسخیر انجام دادند. با این حال، چیزی که مردم تمایل دارند فراموش کنند این است که فتوحات مغول، عصر صلح و رفاه را برای اوراسیا آغاز کرد – دورانی که به نام یا Pax Mongolica یا صلح مغولی در قرن ۱۳ و ۱۴ شناخته می شود.
امپراتوری مغول در اوج خود از چین در شرق تا روسیه در غرب و از جنوب تا سوریه گسترش داشت. ارتش مغول بزرگ و بسیار متحرک بود و آن را قادر می ساخت تا در این قلمرو عظیم گشت زنی کند. پادگانهای دائمی ارتش در امتداد راههای تجاری اصلی امنیت مسافران را تضمین میکردند و مغولها اطمینان حاصل میکردند که آذوقههای خودشان و همچنین کالاهای تجاری میتوانند به آرامی از شرق به غرب و از شمال به جنوب جریان داشته باشند.
مغول ها علاوه بر افزایش امنیت، سیستم واحدی از تعرفه ها و مالیات های تجاری ایجاد کردند. این امر هزینه تجارت را بسیار عادلانه تر و قابل پیش بینی تر از مجموعه قبلی مالیات های محلی می کرد که قبل از فتوحات مغول غالب شده بود. نوآوری دیگر سرویس یام یا خدمات پستی بود. دو سر امپراتوری مغول را از طریق یک سری ایستگاه مخابراتی به هم متصل می کرد که بسیار شبیه پونی اکسپرس آمریکایی ها در قرن ها بعد بود، یام (YAM) پیام ها و نامه ها را با اسب در مسافت های طولانی حمل می کرد و ارتباطات را متحول کرد.
با این منطقه وسیع تحت یک قدرت مرکزی، سفر بسیار آسان تر و امن تر از قبل شد. این به نوبه خود باعث افزایش گسترده تجارت در امتداد جاده ابریشم شد. کالاهای لوکس و فناوری های جدید در سراسر اوراسیا گسترش یافته است. ابریشم و ظروف چینی از چین تا ایران به غرب رفتند. جواهرات و اسب های زیبا باعث تجلیل دربار سلسله یوان که توسط نوه چنگیز خان کوبلای خان تأسیس شده بود، شدند. نوآوری های آسیای باستان مانند باروت و کاغذ سازی راه خود را به اروپای قرون وسطی باز کرد و مسیر آینده تاریخ جهان را تغییر داد.
کلیشهای قدیمی است که می گوید در این زمان، دوشیزهای با تکهای طلا در دست میتوانست با خیال راحت از این سر امپراتوری به انتهای دیگر سفر کند. بعید به نظر می رسد که هیچ دوشیزه ای تا به حال این سفر را انجام داده باشد، اما مطمئناً تاجران و مسافران دیگری مانند مارکوپولو از صلح مغول برای جستجوی محصولات و بازارهای جدید استفاده کردند.
در نتیجه افزایش تجارت و فناوری، شهرها در سراسر جاده ابریشم و فراتر از آن از نظر جمعیت و پیچیدگی رشد کردند. نوآوری های بانکی مانند بیمه، برات و بانک های سپرده، تجارت از راه دور را بدون ریسک و هزینه حمل مقادیر زیادی سکه فلزی از مکانی به مکان دیگر امکان پذیر کرد.
دوران طلایی صلح مغولی محکوم به پایان بود. کمی بعد امپراتوری مغول به زودی به گروه های مختلفی تقسیم شد که توسط نوادگان مختلف چنگیزخان کنترل می شد. در برخی نقاط، گروه ها حتی با یکدیگر جنگ های داخلی داشتند، که معمولاً بر سر جانشینی تاج و تخت خان بزرگ در مغولستان بود.
بدتر از آن، حرکت روان و آسان در امتداد جاده ابریشم به مسافرانی از نوع متفاوت این امکان را داد که از آسیا عبور کنند و به اروپا برسند – کک هایی که طاعون بوبونیک را حمل می کنند. این بیماری احتمالاً در دهه ۱۳۳۰ در غرب چین شیوع یافت. در سال ۱۳۴۶ به اروپا حمله کرد. در مجموع، مرگ سیاه احتمالاً حدود ۲۵ درصد از جمعیت آسیا و ۵۰ تا ۶۰ درصد از جمعیت اروپا را کشته است. این کاهش جمعیت فاجعه بار، همراه با تجزیه سیاسی امپراتوری مغول، منجر به فروپاشی صلح مغولی شد
مترجم: زهرا طاهری