نهضت امام صادق(ع)
بررسی همهجانبه درباره شخصیت امام ششم شیعیان و باورمندی به این اصل که امام باید رهبری کامل در همه جهات زندگی باشد، پاسخ به این سؤال را روشنتر میکند. امام صادق(ع) با توجه به شرایط زمان از قیام مسلحانه پرهیز میکرد، چون نتیجهای در آن نمیدید، اما برای بیداری امت و آشنایی آنان با تعالیم ناب اسلامیهمت داشت تا زمینههای رشد مردم فراهم شود.
شیوههای مبارزه سیاسی امام صادق در راههایی، چون تقیه، نهضت فکری، فرهنگی و تولید علم، تربیت نخبگان، ارائه رهتوشههای معنوی- فرهنگی و علمی برای مردم و مبارزه با فرقههای انحرافی نمایان است. به باور شیعه امام معصوم، انسانی کامل است که سیاستهای کلی برای اداره جهان با همه اقوام و ملتها را دارد و امامت بر اساس آیات تطهیر، اکمال دین، مباهله و … یک منصب الهی، سیاسی است. همچنین روایات معتبری مانند حدیث غدیر، مودت، کسا و سفینه حکومت سیاسی ائمه میگویند. در جامعه کبیره نیز ساسه العباد و ارکانالبلاد خوانده شدهاند؛ بنابراین امام صادق (ع) منعی برای عهدهداری رهبری سیاسی نداشتند، بلکه در زمان آن حضرت شرایط برای مبارزه سیاسی و تشکیل حکومت فراهم نبود. خلفا و امرای اموی و عباسی، استبداد سیاسی ایجاد و جهان را از برکات اندیشهها و عملی شدن رهنمودهای امام محروم کردند. با وجود این باید دید امام چگونه سیره سیاسی خود را در آن عصر عملی کرد؟ فراهم کردن زمینه بیداری مردمی و تقویت هوشیاری مردم، حراست از انحرافات عقیدتی، فرهنگی و سیاسی و به چالش کشیدن حاکمان جائر و برانگیختن مردم علیه طاغوتهای زمان اهدافی است که امام در برنامه سیاسی خود دنبال میکرد. اما شیوه تحقق این اهداف و اجرایی کردن آن متفاوت بود. اما با تکیه بر اصل تقیه به عنوان یک روش کارآمد سیاستمداری حکیمانه اهداف خود را پیش برد. امام با انتخاب این روش سیاسی جان خود و یارانش را حفظ کرد، اما اهداف مدنظر را از روشی دیگر پیش برد. امام صادق (ع) فرمود تقیه، دین من است و دین پدران من است و آن کس که تقیه ندارد، دین ندارد. اما امام صادق علاوه بر انتخاب این روش سیاسی از نهضت فرهنگی غافل نماند و با روشنگری علمی، به پالایش عقیدتی، فکری و فرهنگی جامعه دست زد. این اقدام فرهنگی، بهترین حرکت زیربنایی سیاسی بود. با این رویکرد مسجدالنبی به مرکز علم و تربیت نخبه برای جهان اسلام تبدیل شد. تربیت ۴۰۰۰ نخبه و چهره ممتاز علمی در عرصههای مختلف جهان اسلام را از تاریکی جهل رهایی بخشید. اما این پایان کار امام صادق (ع) نبود. امام با برخورد علمی، مقابل فرقهسازیها ایستاد تا مانع انحراف جامعه از اسلام راستین شود. امام با توصیه به یاران خود در پرهیز از همنشینی با فرق منحرف آنان را به حاشیه برد. پیشوای ششم ما، برای حفظ اندیشه اسلامی به تقویت فقه آلمحمد پرداخت تا مردم با حفظ سنت نبوی، مسیر هدایت را دریابند. پاسداری از قرآن روش دیگری بود که امام برای حفظ امت اسلام از انحرافات فکری برگزید. اقدام موثر و جدی دیگر، معرفی رهبران شایسته بود. امام برای آشنایی مردم با نام امامت و جانشینان شایسته پیامبر در فرصتهای مناسب نمایندگان و مبلغانی را به اقصی نقاط میفرستاد تا امامان را به آنها معرفی کنند. موضعگیری در برابر خلفا به صورت نرم و گاه تند روش دیگر امام برای نجات جامعه از تسری انحرافات فکری و سیاسی بود. امام در منظومه فکری و سیاسی خود از حمایت غیرمستقیم قیامهای عصر خود غافل نبود و در سخنانی از شخصیتهای قیامکننده که در مسیر اهلبیت بودند، چون زیدبن علی به نیکی یاد میکرد. در هر صورت امام صادق رهبری سیاسی جامعه را به عهده داشت، اما با صبغه فرهنگی و فکری اهداف خود را دنبال میکرد که ثمره آن روش در همه تاریخ جاری است.