معمای مذهب ژاپنی ها؛ شینتوئیسم، مسیحیت یا بودیسم؟
به قول دوستی، در ژاپن با آیین شینتو به دنیا می آیی، به رسم وآیین مسیحیت درکلیسا ازدواج میکنی و با آیین بودایی به خاک سپرده میشوی. شاید این جمله دقیق ترین و خلاصه ترین تعریفی بود که در این مدت از مذهب در ژاپن شنیده ام، در واقع شاید واژه مذهب در تعریف شیوه دینداری مردمان این سرزمین واژه چندان درستی نباشد و بتوان «فرهنگ» را جایگزین آن کرد.
ژاپنی ها شینتو به دنیا می آیند، مذهبی ساده بدون خدای متشخص، کتاب و پیامبر، که سه اصل مهم را در خود جای داده است: «صداقت و وجدان کاری»، «نظم و پاکیزگی» و «احترام به طبیعت». آیین شینتو به جهان پس از مرگ اعتقادی ندارد و پیامبر و واعظی نیز در کار نیست اما به نظر می آید ژاپنی ها یک پیامبر و موعظه گر درونی همیشگی دارند! به ندرت به فردی بر می خورید که به این سه اصل پایبند نباشد و نکته مهم اینکه در صورت خطا آنها نیازی به تنبیه و تذکر بیرونی ندارند! عذاب وجدان و شرمندگی از خطا به تنهایی برای از پا درآوردن یک ژاپنی کافی است و می تواند آنها را حتی به خودکشی وادارد! پایان تلخی که آمار قابل توجهی در ژاپن دارد.
اما چیزی که برای من جالب بوده انعطاف مردمان سرزمین آفتاب در مواجهه با مذاهب دیگر است، برای مثال آنها عموما شیوه ازدواج به سبک مسیحیت و در کلیسا را ترجیح می دهند، و معمولا به این روش ازدواج می کنند، و جالب تر زمانی است که بانگ مرگ سر میرسد! اینجاست که مکتب بودایی ارجحیت پیدا می کند، به یک دلیل ساده و آن اینکه این آیین به تولد دوباره پس از مرگ و در قالبی دیگر معتقد است، یعنی یک پایان ایده آل برای یک ژاپنی مشتاق جاودانگی اما بی اعتقاد به دنیای پس از مرگ!
این انعطاف در خصوص مذاهب دیگر هم وجود دارد ولی بیشتر در قالب احترام و علاقه به فهم بهتر آنها. به عنوان مثال ماه رمضان مسلمانان برای آنها تا حدی الهام بخش است، همه ساله یکی از بزرگترین مراسم های افطار در شهری که من در آن زندگی می کنم –کیوتو- برپا می شود با بیش از ۴۰۰ مهمان در شهری که مسلمان زیادی ندارد، دانشگاهی که من در آن تحصیل می کنم نیز هر سال و با هزینه غیرمسلمانان مراسم افطار باشکوهی ترتیب می دهد و از همه دانشجویان غیرمسلمان و چند رسانه ژاپنی برای شرکت در مراسم دعوت به عمل می آورد!
شاید این ادعا خیلی عجیب نباشد که ژاپنی ها با تعداد بی شمار معابد زیبا و سرسبز و با گلچین کردن بهترین بخش های سه آیین ذکر شده مذهب را به یک فرهنگ حتی بیشتر یک «رویه فرهنگی اما مقدس» تبدیل کرده اند.