دومین گسترش آیین بودا در تبت
دومین گسترش آیین بودا در تبت. پایان قرن دهم و سراسر قرن یازدهم شاهد روابطى بود که از نو میان تبت و آیین بوداى هندى برقرار شد. تبّتى ها با کشمیر و مراکز آیین بودا در هند شرقى رابطه برقرار کردند. از مجموعه عظیم آثار بودایى، براى استفاده دانشگاه هاى دِیرى هندى ترجمه هاى جدیدى فراهم آوردند، و طولى نکشید که مسلمانان مهاجم آنها را از میان بردند. شمارى از ترجمه هاى تبّتى اشخاصى که در هند یا کشمیر تحصیل کرده بودند، در این دوره رایج بود، به خصوص رینـ جِنـ زانگ (۹۸۲ـ۱۰۵۴)، یکى از شخصیت هاى مهم آیین بوداى هندى معاصر، که اهمیتى چشمگیر داشت.
قرن بعد شاهد رشد سریع دِیرنشینى تبّتى و تأسیس مکتب هاى اصلى بود. اوج این تحول در قرن سیزدهم بود، یعنى هنگامى که مغول ها بزرگ مکتب سکیه گرفتند و به تدریج رهبران تبت شدند. در قرن هجدهم، شاهان منچو در چین امپراتورى نیرومندى تأسیس کردند. آیین بوداى تبّتى پویایى زیادى از خود نشان داد، به طورى که نه تنها در حوزه فرهنگى تبّتى گسترش یافت، بلکه بر مغول ها نیز پیروز شد و جاى خود را در محدوده کاملا وسیعى در آسیاى شمالى باز کرد. در واقع، آثار روشن و مسلمى که از گسترش آیین بودا در تبت برشمردیم، دقیقاً مربوط به دوران پیش از ورود کمونیسم بود ]۹۹: ۱۶ ـ ۲۸; ۸۸: ۱۶۰ به بعد[.
ایران باستان بخش عمده ای از جهان آن روز را در اختیار داشت و امپراطوران ایرانی اولین شاهانی بودند که میتوانستند ادعا کنند که خورشید در امپراطوری ایران غروب نمیکند اما متأسفم که مردم ایران به مرور طمان و با انواع ترفندهای بیگانگان فراموش کردند و به زرق و برقهای بی رنگ بیگانگان فرهنگ پر بار خویش را باختند