مفروضات متغیر. تا پیش از هجوم پناهندگان تبّتى به کشورهاى غربى در طول دهه ۱۹۶۰ و پس از آن، دین تبّتى شهرت چندانى نداشت. بسیارى از گزارش هاى رایج، گزارش هایى کاملا تحریف شده بودند. از یک سو، تبت را کشورى گرفتار خرافه هاى دینى قرون وسطایى، کشور دیوپرستان و شکلى کاملا رو به افول و فاسد از آیین بودا مى دانستند، و از سوى دیگر آن را کشورى عرفانى، معنوى و جادویى وصف مى کردند ــ سرزمین استادان بزرگى که سرشار از دانش غیبى و شناختى ژرف بودند. بى گمان در هردو وصف حقایقى نهفته است، اما اینان با پیچیده کردن بیش از حد آن، راه را براى یک برداشت متوازن سخت تر کرده اند.
اینک کاملا روشن است که تبت وارث بىواسطه آیین بوداى هندى متأخر بود. تبّتى ها علاوه بر حفظ دروس آموزشى مراکز دیرنشینى بزرگ هند، به آن دروس، البته تا حدى محتاطانه، افزوده بودند. از این رو دِیرهاى تبت ــ نه تنها در موضوعاتى چون دین، فلسفه و جادو، بلکه در محصولات هنرى و فرهنگى ــ گنجینه هاى میراثى بسیار چشمگیر و بى مانند به شمار مى رفتند. رشد مطالعات تبّتى در قرن بیستم آغاز شده است، تا دانش حقیقى آن میراث را به بار نشاند و اینک دیدگاه هاى افراطى تر را جایگزین یک برآورد واقع گرایانه و موزون از دین تبّتى کرده است.