مکتب هاى آیین بوداى شمالى
مکتب هاى آیین بوداى شمالى. مکتب هاى بودایى تبّتى، در این باره که دقیقاً کدامین متون را معتبر بدانند و کدامین خدایان را مهم ترین بخوانند، اختلاف دارند; گاهى آموزه ها یا اَعمال خاص خود را که در آن مهارت دارند به کار مى گیرند. ویژگى هاى کلى این مکتب ها کاملا به هم شبیه است و احتمالا آنها را نتوان فرقه هاى مجزا و مستقل خواند. سه دسته کلى را مى توان از یکدیگر بازشناخت: (۱) سنّتى که با نخستین گسترش آیین بودا در تبت پیدا شد، یعنى نینگمه; و (۳) اصلاحى که در گلو یا مکتب کدم ِ جدید پیدا شد، که اغلب آن را با نام «فرقه زرد» مى شناسند. کدم ِ کهن تر را مکتب گلو در خود جذب کرد. از مکتب گلو چهار مکتب مهم و شمارى از مکاتبى که شهرت چندانى ندارند باقى مانده است.
سکیه و کگیو را احتمالا دو بال عقلى و یوگایى این سنّت چند سر مى دانند. آوازه این دومى به خصوص از یوگى هاى پشمینه پوشى است که از آموزه هاى میله رپه، مرتاض هندى (و استاد مرپه) نسبت مى دهند.
نینگمه کمابیش واکُنشى است در قبال کامیابى مکتب هایى که در دومین گسترش پیدا شدند. از یک سو، بسیارى از سنّت ها و اَعمالى که از خاستگاه هاى گوناگون پدید آمده اند، در خود حفظ کرده است، و از سوى دیگر، چون یکى از خلاّق ترین مکتب ها درخشیده است. این مکتب آن متونى را معتبر مى داند که گویا در طول دوران زجر و آزار بوداییان پنهان مانده بود و بعدها استادان غیب دان آن را پیدا مى کنند، و علاوه بر این، آن متونى را هم که حاصل نظاره اند معتبر مى دانند. البته، رویه این مکتب از این نظر صرفاً به رویه مهایانه باستان مى ماند. مکتب نینگمه در قرن چهاردهم دستخوش یک نوزایى چشمگیر شد، به طورى که مجموعه تنتره خاص خود را پدید آورد و آیینى را توسعه داد که مبتنى بر شخصیت سرشناس، پدمه سمبوه بود. او را بنیادگذار این آیین مى دانند.
گویا مکتب گلو مى کوشد که سنّت اتیشه را احیا کند، سنّتى که از نو بر تربیت دِیرنشینى تأکید مى کرد، و تسونگـ کاـ پا، بنیادگذار آن، احساس کرد که (این سنّت) دچار ضعف شده است. تسونگـ کاـ پا در هر سه مکتب دومین گسترش به مطالعه و پژوهش پرداخته بود و بر اهمیت پیروى از سنت هندى اصیل تأکید مى کرد. این مکتب، در طول یک دوره مطالعه طولانى و تأثیرگذار، به کامیابى عظیمى رسید و مراکز آموزش دِیرى بزرگى را در لهاسا و در مناطق دیگر بنیاد نهاد. آموزه شونیتاواده در این مکتب نقش مهمى داشت و به طور خاص بر مطالعه منطق و مناظره عمومى تأکید مى کرد ]۲۲:۳۸۸ ـ ۹;۹۹:۳۳ ـ ۹، ۴۷ ـ ۱۰۹[.