گذری بر تمدن اسلامی
تمدن اسلامی در نتیجهی سفارشهای اسلام به دانشاندوزی و بهرهگیری از دانش تمدنهای پیشین پدید آمد. اسلام در کمتر از یک سده به سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و میانهی زمین، قلمرو جهان اسلام شد. در این منطقهی پهناور، که زادگاه چند تمدن درخشان بود، مسلمانان دستاوردهای تمدنهای پیشین را پذیرفتند و با توسعهی آنها، تمدن شکوهمندی را به وجود آوردند. ایرانیان در پدید آوردن تمدن اسلامی سهم زیادی داشتند و این تمدن زمینهساز نوزایی در اروپا شد.
سفارشهای ماندگار
معجزهی پیامبر اسلام(ص) کتاب قرآن است، کتابی که مسلمانان را به تفکر دعوت کرده، به شگفتیهای طبیعت قسم یاد کرده و ایمان دانایان را محکمترین ایمان دانسته است. پیامبر اسلام(ص) نیز پیوسته مسلمانان را به دانشاندوزی سفارش میکردند. به فرمودهی آن حضرت، دانشاندوزی بر هر زن و مردی واجب است و دانش را باید از هر سرچشمهای گرفت حتی اگر در چین باشد و حتی اگر آموزگار آن فردی غیر مسلمان یا کافر باشد. از این رو، مسمانان از همان سدههای نخستین به فراگیری دانش و توسعه و گسترش آن روی آوردند و با بهرهگیری از اندوختههای پیشین بشری و توسعهی آن، توانستند یکی از باشکوهترین تمدنهای بشری را به ارمغان بیاورند.
گسترش اسلام
مسلمانان در سال ۲۱ تا ۲۲ هجری قمری سپاه ساسانیان را در نبرد قادسیه و نبرد نهاوند شکست دادند. مردم ایران که از ستم و فساد سالهای پایانی حکومت ساسانی رنج میبردند از خود مقاومت چندانی نشان ندادند. آنان پیام برابری و عدالت اسلام را به گوش جان شنیدند و به پیروی از این دین توحیدی روی آوردند. مسلمانان در نبرد یرموک(در سوریه) ارتش امپراتوری روم غربی(بیزانس) را در حالی شکست دادند که از نظر تعداد، دو برابر مسلمانان بودند. آنان سوریه و فلسطین و درواقع بخش زیادی از بیزانس را فتح کردند. به زودی ندای اذان در مصر و لیبی نیز طنین انداز شد و چندی بعد مسلمانان اسپانیا را نیز فتح کردند.
زبان بینالًمللی
اسلام به سرزمینهایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمینها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را به این دین جذب کرده بود، به این دین روی آوردند و برای فهم بیشتر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستینبار یک زبان بینالمللی در گسترهی وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش و فرهنگ کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمینهای اسلامی، از هندوستان و آسیای میانه تا مصر و سوریه و اسپانیا، احساس غربت نکند و برای دانشاندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی نیز باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، به آسانی امکان پذیر شود.
نهضت ترجمه
در زمان هارون الرشید، خلیفهی عباسی، به سفارش یحی بن خالد برمکی، وزیر ایرانی، کتابخانهی بزرگی به نام خزانهی حکمت(گنجینهی دانش) در بغداد ساخته شد و کتابهای گوناگون از جای جای جهان، بهویژه ایران و سوریه، گردآوری شد. مامون عباسی، پسر هارون، کارهای پدر را پی گرفت و به سفارش ابوسهل فضل بن نوبخت اهوازی، بنیادی به نام بیت الحکمه(خانهی دانش) به تقلید از گندیشاپور اهواز ساخت. او گروهی از مترجمان را به ریاست یوحنا بن ماسویه، دانشمند ایرانی مسیحی، در آنجا گرد آورد و همچنین گروهی را به هند، ایران و قسطنطنیه فرستاد تا کتابهای مفید را گردآوری کنند. به این ترتیب، ترجمهی آثار علمی، فلسفی و ادبی از زبانهای سُریانی، پهلوی، هندی و یونانی به زبان عربی، که از همان سدهی نخست هجری آغاز شده بود، شتاب گرفت.
شکوفایی تمدن اسلامی
ترجمهی آثار علمی تمدنهای پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمدهای از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد. مسلمانان به طبقهبندی این دستاوردها و بررسی آنها پرداختند و به این ترتیب راه را برای پیشرفتهای بعدی هموار کردند. بهزود تولیدی علمی نیز رشد پیدا کرد و ترجمهی دانش دیگران جای خود را به تالیف و نوآوری داد. کوشش دانشمندان ایرانی این تمدن را به چنان شکوفایی رساند که تا آن روزگار سابقه نداشت و تا صدها سال پیشاهنگ دنیای متمدن بود. فرهنگ و تمدن اسلامی چنان شکوه و جاذبهای داشت که تا سالهای زیادی اروپاییها به جهان اسلام سفر میکردند تا در دانشگاههای شناخته شدهی آن روزگار به فراگیری دانش و فن بپردازند.
زمینههای نوزایی در اروپا
مسلمانان در سال ۷۱۱ میلادی توانستند بخش جنوبی اسپانیا(اندلس) را از فرمان ویزیگوتها، گروهی از بربرهای اروپا، بیرون کنند. حکومت اسلامی اندلس با پشتیبانی از دانشمندان باعث شکوفایی تمدن اسلامی در این ناحیه شد، به طوری که برخی از روحانیون مسیحی، از جمله پاپ سیلوِستِر دوم، برای فراگیری دانش به آنجا سفر کردند و زبان عربی آموختند. شهر سیسیل(صقلیه) در ایتالیا نیز باعث راه یافتن فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا شد. جنگهای صلیبی نیز بر ارتباط اروپاییان با مسلمانان بیشتر افزود. در دوران نوزایی اروپا، نخستین دانشگاههای اروپایی به سبک دانشگاههای اسلامی که جامعیه، کلیّه و نظامیه نامیده میشدند، ساخته شد. واژهی یونیوِرسیته که در زبان انگلیسی برای دانشگاه به کار میرود، ترجمهی لاتین جامعیه است.
رو به نشیب
در سدهی پنجم و ششم هجری پارهای از تعصبهای فرقهای روند رشد تمدن اسلامی را آهسته کرد. یورش مغولها با آتش زدن کتابخانهها و کشته شدن یا کوچ بسیاری از دانشمندان، همراه بود. این آسیبها باعث رکود تمدن اسلامی شد. در همین دوران بود که اروپاییان دوران نوزایی را پشت سر گذاشتند و انقلاب صنعتی را تجربه کردند. اروپاییان قدرتمند به استعمار کشورهای اسلامی روی آوردند و باعث ویرانی بیش از پیش این سرزمینها شدند. به زودی، سرزمینهای اسلامی چنان از دانش و آگاهی دور شدند که حتی پیشینهی تمدنی خود را نیز از یاد بردند.
حیات دوباره
از حدود یک قرن و نیم پیش، برخی از اندیشمندان مسلمان، از جمله سید جمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری، به احیای تفکر اسلامی در سرزمینهای اسلامی پرداختند. کارهای آنان آرام آرام به بیداری مسلمانان و بیرون کردن استعمارگران از کشورهای اسلامی منجر شد. این حرکتها باعث امیدواری بیشتر مسلمانان به بازسازی تمدن اسلامی شد. شاهد این واقعیت نیز پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران است که بدون وابستگی به بیگانگان و با تکیه بر فرهنگ اسلامی به ثمر نشست و روز به روز بر شکوفایی آن افزوده میشود و برای مسلمانان کشورهای دیگر، از جمله لبنان، فلسطین، افغانستان، الجزایر و عراق، الهام بخش شده است. بسیاری از اندیشمندان جهان با اشاره به این جنبشها از آغاز دورهی دوم شکوفایی تمدن اسلامی سخن میگویند.
نمونههایی از دستاوردهای علمی تمدن اسلامی
پزشکی
زکریای رازی(۳۱۳-۲۵۱ هجری قمری)، بیش از ۵۶ اثر در زمینهی پزشکی نوشت که مشهورترین آنها الحاوی است. کتاب طب المنصوری رازی(در ۱۰ جلد) نخستین کتاب پزشکی است که در غرب چاپ شده است. او نخستین پزشکی است که از نخهایی از جنس مو در جراحی استفاده کرده است. همچنین او نخستین پزشکی است که آبله را از سرخک و نقرس را از روماتیسم، مجزا دانسته و توصیف دقیقی از این بیماریها نوشته است.
ابوعلی سینا(۴۲۸-۳۷۰ هجری قمری)،کتاب قانون را نوشت که تا سال ۱۶۵۰ میلادی در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشد. این کتاب، که فرهنگنامهی پزشکی است، دست کم ۸۶ بار ترجمه شده است. ابن سینا نخستین پزشکی است که از بیمارشدن استخوانها سخن گفته است.
ابولقاسم زهراوی، کتاب التصریف را در مبانی جراحی نوشت که به لاتین ترجمه شده است. او سه روش بخیه زدن را، که بیشتر در جراحی شکم به کار میرود، ابداع کرده است. همچنین راهکارهایی برای تسهیل زایمانهای غیرطبیعی پیشنهاد کرده است که امروزه نیز استفاده میشود. خرد کردن سنگ مثانه در مثانه از نوآوریهای دیگر اوست.
ابن زهر اندلس کتاب مهمی در زمینه پادزهر نوشت. به علاوه، سیر بیماری سرطان معده را بسیار خوب شرح داده است.
حنین بن اسحاق، نخستین کتاب را در چشمپزشکی نوشت کتاب او همراه کتاب علی بن عیسی و عمار موصلی، منبع اصلی چشم پزشکی اروپا شد.
داروشناسی
ابن بیطار(وفات ۶۴۶ هجری قمری)، در کتاب الجامع المفردات الادویه و الاغذیه که به صورت الفبایی تنظیم شده است، هزار و چهارصد داروی حیوانی، گیاهی و معدنی، روش استفاده از آنها و این که کدام یک را میتوان به جای دیگری استفاده کرد، شرح داده است. او در نوشتن این اثر بزرگ از مشاهدههای خود در سفرهای علمی متعدد به سرزمینهای مشهور آن زمان و کتابهای ۱۵۰ صاحب نظر از جمله ابن جلجل، رازی و ابن سینا بهره گرفته است. او در این کتاب نام داروهای مختلف را به زبانهای مختلف آورده است.
بیمارستان
تاریخنگاران بیش از ۸۰ بیمارستان پیشرفته را در سرزمینهای اسلامی توصیف کردهاند. بیمارستان بغداد که در زمان هارون الرشید ساخته شد، مهمترین و پیشرفته ترین آنها بوده است. محل این بیمارستان با دقت و بر اساس خوبی آب و هوا انتخاب شد و آب دجله با لولههای سفالی به داخل همهی اتاقهای آن جریان داشت. رازی هنگام انتخاب محل بیمارستان عضدی بغداد، تکههای گوشت گوسفند را در مکانهای مختلف شهر آویزان کرد و آنها را پس از ۲۴ ساعت باهم مقایسه کرد. هر کدام تمییزتر و سالمتر بودند، در محل آویزان شدن آن، بیمارستان عضدی را ساختند. در این بیمارستانها بیماران را رایگان درمان میکردند. به علاوه، پس از این که بیماران بهبود مییافتند، مبلغی به آنان پرداخت میشد تا به کار کردن در چند روز نخست پس از بهبودی نیاز پیدا نکنند تا مبادا بیماری آنان بازگردد.
جامعه شناسی
ابن خلدون(۸۰۸-۷۳۲ هجری قمری)، کتاب تاریخ جهان خود را به نام العِبَر نوشت و در مقدمهی آن به تجزیه و تحلیل رابطههای حاکم بر سازمانهای سیاسی و اجتماعی بشر بر پایهی عاملهای محیطی و روانی پرداخت. او در این مقدمه در واقع به علل جامعه شناختی پیشرفت و پسرفت تمدنها میپردازد. این مقدمه از خود کتاب مشهور تر شد و هنوز هم مورد استفادهی پژوهشگران شرقی و غربی است.
فیزیک
ابن هیثم(۴۳۰-۳۵۴ هجری قمری)، قانونهای شکست نور را کشف کرد. به روش علمی ثابت کرد که بازتاب پرتوهای نور از روی چیزها به چشم، باعث تشکیل تصویر معکوس روی شبکیهی چشم میشود. او نخستین دانشمندی است که از نقش مغز در تفسیر تصویر سخن گفته است. ارتفاع جو زمین را با بررسی شکست نور محاسبه کرد. قانون اول ترمودینامیک را شرح داد. اتاق تاریک درست کرد و با آن آزمایش انجام داد. او چرخ تراشی داشت که با ان عدسیها و آیینههای خمیده را برای تجربههای خود میساخت.
کمالالدین فارسی تفسیری بر شاهکار ابن هیثم، کتاب المناظر، نوشت. او علت به وجود آمدن رنگین کمان در آسمان را به درستی شرح داده و برای اثبات نظر خود، آزمایش انجام داده است
عبالرحمن خازنی(تولد ۵۵۰ هجری قمری) کتاب میزان الحکمه را نوشت که آن را مهمترین اثر دانشمندان مسلمان در مکانیک دانستهاند. او در زمینهی گرانش، مقاومت سیالات در برابر حرکت، وزن مخصوص سیالات و اندازهگیری وزن مخصوص مواد سخت پژوهشهای دقیقی انجام داده است.
شیمی
جابر بن حیان، به جای روش سادهی ذوب فلز، روش حل کردن فلز را به کمک اسید نیتریک، اسید سولفوریک، جوهر نمک و تیزاب سلطانی(که خود اختراع کرده بود) ابداع کرد. او را پایهگذار دانش شیمی میدانند.
زکریای رازی الکل را به صورت خالص تهیه کرد، واژهی الکحول که به زبان انگلیسی نیز راه یافته است، به معنای خالصترین است. از آنجا که از این ماده برای شست و شوی چشم استفاده میکردند، چشمپزشکان مسلمان به الکحال مشهور شدند. رازی نخستین دانشمندی است که شیمی آزمایشگاهی را به خدمت پزشکی گرفت.
بسیاری از نامهای شیمیایی که امروزه در همهی زبانهای دنیا به کار میروند، از یادگارهای شیمیدانان مسلمان است: شیمی(کیمیا)، نیل(آنیلین)، تالکوم(طلق)، زرنیق(آرسنیک)، بوره(براق)، قلیا، آلدئید، زاج سفید، آلیزارین، پتاسیم، سولفور، و ….
کتابخانه
در بغداد بیش از صد کتابخانه وجود داشته است. هر مسجدی کتابخانهای داشت. تالار اصلی هر بیمارستان که محل مراجعهی تازهواردها بود، قفسه هایی پر از کتاب داشت.
در زمان حَکَم دوم، خلیفهی اموی آندولس، کتابخانهی قرطبه بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب داشت و فقط فهرست کتابهای آن بیش از ۴۴ جلد بود.
کتابخانهی سلطان مراکش، که هنگام بازگشت از آندلس، به دست دزدان دریایی افتاد، بیش از ۳۵۰ هزار جلد کتاب بود که به دست فیلیپ سوم، پادشاه اسپانیا رسید و هستهی اصلی کتابخانهی معروف اسکوریال اسپانیا شد.
فلسفه
الکندی(۲۶۰-۱۸۵ هجری قمری)، نخستین فیلسوف جهان اسلام، ۲۷۰ رساله در منطق و فلسفه و دیگر شاخههای علم نوشت. وی بنیانگذار شاخهای از فلسفه اسلامی، به نام فلسفهی مشایی، است.
ابن سینا، نخستین فیلسوف جهان اسلام است که کتابهای منظم و کاملی در فلسفه نوشته است.
سهروردی فلسفه و عرفان را در هم آمیخت و شاخهی جدیدی را در فلسفه به عنوان فلسفهی اشراقی بنیان گذاری کرد.
ابن رشد(۵۹۵-۵۲۰ هجری قمری)، شرحهای کاملی بر فلسفهی ارسطو نوشته و از این رو در اروپا به شارح ارسطو مشهور شد. او در کتابهای خود سخن ارسطو را از سخن خود جدا کرده و همین امر باعث توجه اروپاییها به او شده است. دانته از او با عنوان” آنکه تفسیر بزرگ را نوشت” یاد کرده است.
ابن طفیل، داستان فلسفی حی بن یقظان را نوشت که به ۱۵ زبان ترجمه شده است. داستانهای رابینسون کروزوئه، کتاب جنگل و داستانهای تارزان برداشت ضعیفی از این داستان باشکوهاند.
ملاصدرا، نظام فلسفی مبتنی بر شناخت وجود را پایهریزی کرد. وی را محل به هم رسیدن چهار جریان فلسفه، عرفان، کلام و تفسیر میدانند.
ریاضی
محمد بن موسی خوارزمی(وفات ۲۴۹ هجری قمری)، کتابی با عنوان جبر و مقابله( جبر و کاربرد آن در زندگی) نوشت و در آن روش محاسبه با عددهای هندی را شرح داد. این کتاب به لاتین ترجمه شد و عددهای هندی از طریق آن به اروپا راه یافت. به علاوه،کتاب مهمی در روش حل معادلههای درجه دوم نوشت که به عنوان الگوریتمی در اروپا منتشر شد. او در این کتاب واژهی شیئ(چیز) را برای مقدار ناشناخته به کار برده است. وقتی کتاب او به اسپانیایی ترجمه شد، واژهی شیء به صورت xay رونویسی شد، چون در اسپانیایی x به صورت ش تلفظ میشود. طی زمان این واژه به صورت x خلاصه شد و اکنون نشانهی جبری جهانی است.
ابولوفای بوزجانی(نیشابوری) ریاضیدان و اخترشناس ایرانی، کتاب هندسه را نوشت و در آن کتاب، روش رسمکردن شکلهای گوناگون هندسی با خطکش و پرگار و ساختن چندوجهیهای منظم را نوشته است .
خواجه نصیر طوسی، مثلثات را در قالب مستقلی از علم نجوم ریخت و با این ابتکار گام مؤثری در پیشرفت و توسعهی این علم برداشت . یکی از آثار نفیس او که به همین موضوع اختصاص دارد ، کتاب «کشفالقناع عن اسرار شکلالقطاع» است. وی در این کتاب دربار هی شکل قطاع، محاسب ههای سینوس و کسینوس، نظری هی چهارضلعی ها، حل مثلث های مسطح و کروی و مباحث دیگر با استفاده از تجارب ههای علمای گذشته داد سخن داده است. لانکوچری هندسهی فضایی را برپایهی اصل پنجم از اصول هندسهی مسطحهی خواجه نصیر طوسی بنیانگذاری کرد.
غیاث الدین کاشانی، کاشف حقیقی کسر اعشاری است و اندازهی دقیقی از عدد پی به دست آورده است. کتاب مفتاح الحساب او را یکی از برجستهترین کتابها دربارهی محاسبه و نظریهی اعداد میدانند.
عمر خیام(۵۱۷-۴۲۹ هجری قمری) جبر خیام از برجستهترین کتابهای ریاضی است. وی معادلهها را تا درجهی سوم به روش هندسی حل کرده است. تقویم جلالی، که هنوز در ایران رایج است و از تقویم میلادی بسیار دقیقتر است، از شاهکارهای اوست.
زمینشناسی
ابوریحان بیرونی(۴۴۲-۳۶۲ هجری قمری)، ریاضیدان، اخترشناس، پژوهشگر تاریخ و جغرافیا، نخستین دانشمندی است که علت پدید آمدن چاهها و چشمههایی را که آب از آنها فوران میکند(چاههای آرتِزین) به صورت علمی توضیح داده است. او از حرکت زمین به دور خورشید سخن گفته و شب و روز را بر اساس این حرکت توضیح داده است. به علاوه، برای به دست آوردن وزن مخصوص فلزها و سنگهای بارازش، ترازوی ویژهای درست کرد. وی از دگرگونیهای زمینشناختی به خوبی آگاه بوده است.
اخترشناسی
خواجه نصیرالدین طوسی(۶۷۲-۵۹۷ هجری قمری)، منظومهی سیارهای جدیدی طرح ریزی کرد که شاگردش قطب الدین شیرازی آن را کامل کرد. در این منظومه، برخلاف منظومهی بطلمیوس، زمین درست در مرکز عالم قرار دارد. هولاکوخان مغول را به ساختن رصدخانهی مراغه تشویق کرد.
ابن شاطر، برجستهترین اخترشناس قرن هشتم هجری، مدیر سازمان تعیین وقت نماز از طریق دانش اخترشناسی بود. وی در الگوی سیارهای خود تغییرات نوی در الگوی بطلمیوس به وجود آورد و از آنجا که الگوی وی از نظر ریاضی همان الگوی کوپرنیک است، این پرسش مطرح است که آیا الگوی او به اروپا رفته است یا نه.
البتانی، که برخی او را بزرگترین اخترشناس اسلامی میدانند، روش تازهای برای تعیین زمان مشاهدهی هلال ما کشف کرد و پژوهش گستردهای دربارهی خورشدگرفتگی و ماهگرفتگی انجام داد. ترجمهی کتاب معروف او، الزیج،تا زمان نوزایی یکی از کتابهای اصلی اخترشناسی در غرب بود.
جغرافیا
ابن حوقل، جغرافیدان قرن چهارم، حدود ۳۰ سال به سرزمینهای مهم آن زمان، از جمله اسپانیا، مصر، ایران، جزیرهی سیسیل در ایتالیا و شمال آفریقا سفر کرد و مشاهدههای خود را در کتابی با نام المسالک و الممالک گردآورد. او در این کتاب اطلاعات بارزشی دربارهی زندگی مردم و فراوردههای کشاورزی و صنعتی شهرهای مختلف فراهم کردهاست و در نقشههای دقیقی که در این کتاب آورده، راهها و فاصلهی شهرها را نیز مشخص کرده است.
ابن خردادبه، جغرافیدان و تاریخنگار ایرانی، مدیر سازمان خبررسانی معتمد عباسی بود. او براساس مطالعهی نوشتههای پیشینیان و گزارشهایی که از خبررسانان و بازرگانان به دست میآورد، کتاب المسالک و الممالک خود را نوشت که به جغرافیایی طبیعی، سیاسی و انسانی سرزمینهای اسلامی و برخی سرزمینهای دیگر پرداخته است
ابوریحان بیرونی عرض و طول جغرافیایی شهرهای مهم آن زمان را تعیین کرده است. کتاب تحقیق ماللهند، نمونهی کاملی از پژوهشهای مسلمانان در زمینهی جغرافیایی انسانی و فرهنگ فولکلور است.
دریانوردی
ابن ماجد، مهمترین دریانورد قرن نهم هجری بود که تجربههای شخصی او از دریای سرخ و اقیانوس هند، دقیقترین توصیف این مکانها در قرون وسطی است. او بیشتر راههای دریایی آن زمان را از دریای سرخ به شرق افریقا و از شرق افریقا تا چین را پیموده بود و به شیر دریای خروشان مشهور شده بود. او ۳۸ اثر در زمینهی اخترشناسی و دریانوردی نوشته است. او کتابی به نام الفوائد نوشته است که راهنمای دریانوردان بوده و بدون آن پیمودن اقیانوس هند بسیار مشکل بوده است.
مکانیک
احمدبن موسی بن شاکر خراسانی، چرخهای آبی، پمپها و ماشینهایی ساخت که برای بالا کشیدن آب به کار میرفتند. وی کتابی به نام الحِیَل نوشت که مرجع شناختن و ساختن دستگاههای مکانیکی است.
ساعتهایی که با فشار آب، فشار جیوه، اثر حرارت شمع یا وزنه به حرکت در میآمدند و نوعی ساعت خورشیدی زنگدار از نوآوریهای مسلمانان است. هارون الرشید در سال ۸۰۷ میلادی، سفیری را به دربار کارل کبیر قیصر فرانکها فرستاد و نمونهای از ساعتهای آبی زنگدار را به او هدیه کرد.
زیستشناسی
علی بن عباس آندُلُسی نخستین دانشمندی است که حرکتهای رحم و نقش آنها را در زایمان کشف کرده است. او هزاران سال پیشتر از داروین از اصل انواع و پیدایش آنها بر اثر تغییرات ضروری در پاسخ به شرایط محیط زیست، سخن گفته است.
ابن نفیس، چکیدهی کتاب قانون ابن سینا را نوشت و در آن از گردش خون ششی(گردش خون کوچک) سخن گفته است. اثر جالب دیگر او، کتاب الارجوزه فی الطب است که چکیدهی کتاب قانون به شعر است.
طبقهبندی علوم
ابونصر محمد فارابی(۳۳۹-۲۵۸ هجری قمری)، کتاب احصاءالعلوم را در ردهبندی علوم نوشت که کتاب تقسیم فلسفهی گوندیسالینوس از آن اقتباس شده است. وی نوشتههای مهمی در زمینهی شناخت موسیقی نوشته است.
تاریخ
محمدبن جریر طبری تاریخ نوع بشر را از ابتدای آفرینش جهان تا زمان حیات خود نوشت.
ابوالحسن مسعودی(وفات ۳۴۵ هجری قمری) اثر معرف تاریخ مسعودی را در ۳۰ جلد نوشت. وی آثاری در زمینهی جغرافیا و زمینشناسی نیز دارد.
ابن خلدون(۸۰۸-۷۳۲ هجری قمری)، که به فیلسوف تارخ مشهور است، کتاب العبر را نوشت که تاریخ معتبری دربارهی شمال آفریقا است. مقدمهی این کتاب از خود کتاب مشهورتر شده است. وی در این مقدمه پیرامون فراز و فرود تمدنها و فرهنگها بحث کرده است.
فهرست نامآوران تمدن اسلامی
۱. جابر بن حیان ازدی طوسی(۱۰۳ تا ۲۰۰ قمری/۷۲۱ تا ۸۱۵ میلادی)؛ شیمیدان
۲. محمد بن موسی خوارزمی(درگذشته ۲۴۹ قمری/۸۶۳ میلادی)؛ ریاضیدان و اخترشناس
۳. ابن مقفع( ۱۰۶ تا ۱۴۲قمری/ ۷۲۴ تا ۷۵۹میلادی؛ مترجم متنهای ایرانی به عربی
۴. ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی(۱۸۵ تا ۲۶۰ قمری/۸۰۱ تا ۸۳۷ میلادی)؛ فیلسوف و دانشمند
۵. ابومشعر بلخی(۱۷۱ تا ۲۷۲ قمری)؛ اخترشناس
۶. حنین بن اسحاق(۱۹۴ تا ۲۶۳ قمری/۸۱۰ تا ۸۷۷ میلادی) پزشک و مترجم متنهای یونانی به عربی
۷. ابن رسته(درگذشته ۲۹۰ قمری)؛ جغرافیدان و جهانگرد
۸. ابن خردادبه(۲۱۱ تا ۳۰۰ هجری/ ۸۱۵ تا ۹۱۲ میلادی)؛ جغرافیدان
۹. ثابت بن قره(۲۱۱ تا ۲۸۸ قمری/۶۲۸ تا ۹۰۱ میلادی)؛ ریاضیدان و اخترشناس
۱۰. محمد زکریای رازی(۲۵۱ تا ۳۱۳ قمری/۸۶۵ تا ۹۲۵ میلادی)؛ پزشک، داروساز و دانشمند
۱۱. محمد جریر طبری(۲۲۴ تا ۳۱۰ قمری)؛ تاریخنگار و تفسیرکنندهی قرآن
۱۲. ابن یونس(۳۹۹ قمری/ ۱۰۰۹ میلادی)؛ ریاضیدان
۱۳. ابونصر فارابی(۲۵۸ تا ۳۳۹ قمری/۸۷۰ تا ۹۵۰ میلادی)؛ فیلسوف و موسیقیدان
۱۴. عبدالرحمن صوفی(۹۰۳ تا ۹۸۶ میلادی)؛ اخترشناس
۱۵. علی بن عباس اهوازی(درگذشته ۳۸۴ قمری/ ۹۹۴ میلادی)، پزشک
۱۶. ابوالقاسم بن عباس زهراوی(۳۲۴ تا ۴۰۴ قمری/ ۹۳۶ تا ۱۰۱۳ میلادی)، پزشک جراح
۱۷. ابوالوفای بوزجانی(۳۲۸ تا ۳۸۸ قمری)؛ ریاضیدان و اخترشناس
۱۸. ابن ندیم(سدهی چهارم قمری/ دهم میلادی)؛ کتابشناس
۱۹. ابن وحشیه(سدهی ۳ و ۴ قمری/ ۹ و ۱۰ میلادی)؛ مترجم و گیاهشناس
۲۰. ابوالجود خراسانی(سدهی ۴ قمری/ ۱۰ میلادی)؛ ریاضیدان
۲۱. ابوالحسن شمسی هروی(سدهی ۴ قمری/ ۱۰ میلادی)؛ ریاضیدان
۲۲. ابوالحسن طبری(سدهی ۴ قمری/ ۱۰ میلادی)؛ پزشک
۲۳. اخوان الصفا(سدهی ۴ قمری/ ۱۰ میلادی)؛ دانشمندان و فیلسوفان
۲۴. ابن حوقل(درگذشته ۳۶۷ قمری/۹۷۸میلادی)؛ جهانگرد و جغرافیدان
۲۵. ابوالحسن مسعودی(وفات ۳۴۵ قمری/ ۹۵۶ میلادی)؛ تاریخنگار و جهانگرد
۲۶. ابوسهل مسیحی جرجانی(درگذشته ۴۰۰ قمری/ ۱۰۱۰ میلادی)؛ پزشک، اخترشناس و ریاضیدان
۲۷. ابو علی مسکویه(درگذشته ۴۲۱ قمری/ ۱۰۳۰ میلادی)؛ پزشک و تاریخ شناس
۲۸. ابن سینا(۳۷۰ تا ۴۲۸ قمری/۹۸۰ تا ۱۰۳۷ میلادی)؛ پزشک و فیلسوف
۲۹. ابن هیثم(۳۵۴ تا ۴۳۰ قمری/ ۹۶۵ تا ۱۰۳۹ میلادی)؛ فیزیکدان
۳۰. ابوریحان بیرونی(۳۶۲ تا ۴۴۲ قمری/ ۹۷۳ تا ۱۰۵۱ میلادی)؛ زمینشناس، ریاضیدان، مردمشناس و اخترشناس
۳۱. ابوالقاسم مسلمه المجریطی(درگذشته ۳۹۸ قمری/ ۱۰۰۷ میلادی)
۳۲. عمر خیام نیشابوری(۴۲۹ تا ۵۲۶ قمری/ ۱۰۳۸ تا ۱۱۳۲ میلادی): ریاضیدان و اخترشناس
۳۳. ابن تلمیذ(۴۶۵ تا ۵۶۰ قمری/ ۱۰۷۳ تا ۱۱۶۵)؛ پزشک و داروشناس
۳۴. ابن باجه(درگذشته ۵۳۳ قمری/ ۱۱۳۹ میلادی)؛ فیلسوف
۳۵. عبدالرحمن خازنی(درگذشته ۵۵۰ قمری/ ۱۱۵۵ میلادی)؛ فیزیکدان
۳۶. ابن طفیل(درگذشته ۵۸۱ قمری/۱۱۸۵ میلادی)؛ فیلسوف
۳۷. ابن رشد(۵۲۰ تا ۵۹۵ قمری/ ۱۱۲۶ تا ۱۱۹۸ میلادی)؛ فیلسوف و پزشک
۳۸. فخر الدین رازی(۵۴۴ تا ۶۰۶ قمری/ ۱۱۵۰ تا ۱۲۱۰ میلادی)؛ فیلسوف و تفسیر کنندهی قرآن
۳۹. ابن صلاح همدانی(درگذشته ۵۴۸ قمری/ ۱۱۵۳ میلادی)؛ ریاضیدان
۴۰. بهاءالدین ساعاتی خراسانی(۵۵۳ تا ۶۰۴ قمری/ ۱۱۵۸ تا ۱۲۰۸ میلادی)؛ ساعتساز و مکانیکدان
۴۱. ابن بیطار اندلسی(۵۸۶ تا ۶۴۶ قمری ۱۱۷۹ تا ۱۲۴۸ میلادی)؛ گیاهشناس و داروشناس
۴۲. نصیر الدین طوسی(۵۹۷ تا ۶۷۲ قمری/ ۱۲۰۱ تا ۱۲۷۴ میلادی)؛ ریاضیدان و اخترشناس
۴۳. ابن نفیس(درگذشته ۶۸۷ قمری/ ۱۲۸۸میلادی)، پزشک و زیستشناس
۴۴. قطب الدین شیرازی(۶۳۴ تا ۷۱۰ قمری/ ۱۲۳۶ تا ۱۳۱۱ میلادی)؛ فیزیکدان و ریاضیدان
۴۵. کمال الدین فارسی(درگذشته ۷۲۰ قمری/ ۱۳۲۰ میلادی)؛ فیزیکدان و ریاضیدان
۴۶. ابن بطوطه(۷۰۳ تا ۷۷۹ قمری ۱۳۰۴ تا ۱۳۷۷ میلادی)؛ جهانگرد
۴۷. ابن شاطر(۷۰۴ تا ۷۷۷ قمری/ ۱۳۰۴ تا ۱۳۷۵ میلادی)؛ اخترشناس و ریاضیدان
۴۸. ابن خلدون(۷۳۲ تا ۸۰۸ قمری ۱۳۳۲ تا ۱۴۰۶ میلادی)؛ تاریخشناس و جامعهشناس
۴۹. ابو اسحاق کوبنانی(۸۸۶ قمری/ ۱۴۸۱ میلادی)؛ ریاضیدان و اخترشناس
۵۰. ملاصدرای شیرازی(۹۷۹ تا ۱۰۵۰ قمری/ ۱۵۷۱ تا ۱۶۴۰ میلادی)؛ فیلسوف
منبع:
۱. نصر، سید حسن. علم و تمدن در اسلام، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم ترجمهی فارسی ۱۳۵۹
۲. هونکه، زیگرید. فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمهی مرتضی رهبانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۳
۳. زرینکوب، عبدالحسین. کارنامهی اسلام. انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم ۲۵۳۵ شاهنشاهی
۴. یوسف حسن، احمد. هیل، دونالد. تاریخ مصور تکنولوژی اسلامی. ترجمهی ناصر موفقیان انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول ۱۳۷۵
پیوند بیرونی
۲. هزار و یک نوآوری مسلمانان(انگلیسی)
۴. تاریخ اسلام (فارسی)
برچیده از سایت ادیان و مذاهب دانشگاه تهران
بعضیها راه رو اشتباه میرن بعضی ها اشتباهی راه میرن.
ولی متاسفانه ما هم راه رو اشتباه میریم و هم اشتباهی راه میریم.
پس بیاد به جای فحش دادن به گذشتگان راه مون رو دوباره پیدا کنیم و درست راه بریم تا به مقصد برسیم.
فقط لازمه یادمون بیاد ما از نسل کوروشیم و کوروش کی بود؟
اون وقتا که فرهنگ بود برابری بود برادری بود حقوق بشر بود اهورا مزدا بود عشق بود و عدالت بود نه محمد بود نه علی بود نه عمر بود nنه اسلام نه یهود نه مسیح.
ما از دیار پارسیم پس با پارسایی به سرزمین پارس می اندیشیم
هناوید !!!!!
شاید شما راه رو اشتباه می ری و شاید هم داری اشتباه راه میری !!! خود دانی ! ولی شما نمی تونی همه رو مثل خودت بدونی ! بله ! ما نباید به گذشتگان مون فحش بدیم ! باید راه رو پیدا کنیم ! اما چطوری ؟ با شعر گفتن ؟ ما از نسل کوروشیم !!!!! اولا شما ثابت کن از نسل کوروش هستی !!!! دلیل شما چیه که از نسل کوروش هستی ؟ اگخه دلیل نیاری من هم میگم شما از نسل یکی دیگه هستی ! هر کسی غیر از کوروش !!!! ضمناً ! کوروش کی بود ؟ یه سند معتبر تاریخی معرفی کن که کوروش رو به ما بشناسونه ! مراقب باش ! این کتاب هایی که در مورد کوروش و ایران باستان تو بازار و اینترنت هست کتاب مستند و علمی تاریخی نیست بلکه رمانه ! داستان سراییه ! شما لطف کن یه منبع درست به ما بده که با سند دقیق ما رو هدایت کنه !!!!! البته من به کوروش احترام میذارم اما نه به خاطر استدلالات شما . بلکه معتقدم کوروش یه پیامبر بود ! تو قرآن هم ازش نام برده ! ذوالقرنین ! به اعتقاد مفسرین قرآن ( شیعیان ) ذوالقرنین همان کوروش بوده . البته برخی ها میگن پیامبر نبود . از بزرگان دینی بود . مهم اینه که قرآن تأییدش کرده و قرآن برای ما معتبره . برخلاف رمان های شاعرانه ی بعضی ها !!!!!!!!! ضمناً شما دلیل بیار که در زمان کوروش صد در صد فرهنگ بود ! صد در صد عدالت و برابری و برادری بود ! من میگم یه دوره ی تاریخی برای بشریت بود اما ادعاهای بزرگنمایانه ی شما رو نمی کنم .
همچنین !!!!!!!!!!!!!!!
اهورامزدا اون موقع بود ، الان نیست ؟؟؟!!!!
عشق اون موقع بود ، الان نیست ؟
تازه ، به اعتقاد مسلمون ها نور پیامبر قبل از آفرینش زمین ، خلق شده پس اون موقع نور پیامبر بوده !!!!!!!!
تازه اگه شما خواهان عشق و برادری و برابری و عدالت و اهورامزدا !!!! هستی چرا محمد رو نفی میکنی ؟ مگه محمد چه بدی داشت ؟ یه سند معتبر تاریخی بیار که محمد آدم بدی بود و جز پندار نیک و گفتار نیک و رفتار نیک ، کاری انجام داد ! این رو بدون ما باید تابع حقیقت باشیم نه شعر و احساسات ! هیچ پیامری روی زمین نیومد مگر این که به پیامبر آخرالزمان بشارت داد . راستی پیامبر آخرالزمان کیه ؟؟؟؟
در پایان : اثبات کن که از سرزمین پارس هستی !!!! کدوم پارس ؟ پارس عصر کوروش ؟ پس بهتر است علاوه بر ایران ب افغانستان و ترکمنستان و عراق و سوریه و حتی فلسطین بیندیشی !!!!! در مورد فلسطین بیشتر فکر کن . ( یعنی به پارس عصر کوروش )!!!!!
امیدوارم تندروی نکرده باشم
شاه همین مزخرفاتو میگفت عاقبتش ببین چی شد
خیلی از دانشمندانی که نام بردی اصلا به اسلام ربطی ندارند یا حتی دشمن اسلام اند مثل زکریا رازی ابن سینا ابن مقفع خیام یا فارابی که به اسلام اعتقاد داشته ولی معاد جسمانی را قبول نداشته و خیلی های دیگر از دانشمندان از نظر من این تمدن ایرانی بود واسلام هم مانند سایر ادیان رابطه خوبی با علم وهنر ندارد
برای شناخت تاثیر اسلام عزیز بر تمدن جهان و اروپا کتاب ” خورشید الله بر فراز اروپا” اثر نویسنده ی محقق آلمانی خانم زیگرید هونکه سودمند است.
دعواهای نویسندگان کامنت های بالا سرشار از کینه و تعصب و کرودلی است.
برادر عزیز سید جمال الدین از اسد آباد نه بلکه از افغانستان میباشد به گفته من و تو حقیفت رای خود را گم نمیکند این به تمام جهانیان معلوم است که سید جمال الدین از گجا است و در گجا مدفون میباشد
البته که تند روی کردی ! به همه چی مشکوکی الا آنچه که خودت فکر می کنی . اگر اسناد موجود در مورد کوروش غلطه پس اسناد دیگه هم که مورد تایید شماست غلطه ؟ مگر شما با وحی ارتباط داری که درستی و ناراستی اسناد را تایید کنی ؟ خوب منابع بشر امروزی همین اسناد موجوده ؟ مگر غیر از اینها چیز دیگری سراغ داری ؟ یک ضرب المثل قدیمی میگوید تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها . شما باید به همه اسناد به یک چشم نگاه کنی البته آنهایی که مورد تایید و ماخذ اکثر اهل علم و قلم است . برای من بسیار تعجبه که به این راحتی گذشته خودرا زیر سوال میبری . اینها همه از آثار حمله ناجوانمردانه تازیهاست ؟!!
مهم ترین سند برای اثبات اسلام همین قرآنه!
غیر اینه که کوروش پرستی از دوره پهلوی رایج شد؟ چرا قبل از اون به این شکل نبود؟ غیر از اینه قصدشان منحرف کردن جوانان و تاراج مملکت بود؟ تازی؟ ادعای انسانیت دارید اونوقت برای اثبات خودتون جعل می کنید و به نژادهای دیگر هم توهین می کنید
اسناد معتبر شما برای کوروش چیه؟ اگر امثال گزنفونه که باید جنایات کوروش هم در اون دیده باشی! از بین تمام شاهان ایرانی گیر دادید به این بیچاره ای که به غیر از چند کتیبه چیزی ازش موجود نیس دلیلش هم واضحه! فقط دوست دارید یه چیزی در مقابل اسلام علم کنید بعد به تاراج فکر و مال و جان مردم مشغول بشید!