آثار ایرانی در موزه های جهان
«موزه را موسسهای دائمی و بدون هدف مادی معرفی میکنند که درهای آن به روی همگان باز است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میکند. در موزهها آثار و شواهد به جای مانده از انسان و محیط زیست او را میتوان دید.» درست است که این چند خط تعریف کلی و اساسی موزهها از طرف شورای بینالمللی موزه است، اما نکته این است که امروزه خیلی این بخش از موزهها مورد توجه نیست! هرچه که یک موزه بتواند مجموعههای بزرگتر و غنیتری از سراسر دنیا فراهم کند، معروفتر میشود و سالانه بازدید کنندههای بیشتری هم خواهد داشت.
در این میان استعمارگران حتی اگر تمدن کهنی نداشته باشند، توانستند موزههای بهتری را برپا کنند و آثار کشورهای دیگر را گردآوری کنند. ایران یکی از کشورهایی است که طی سالیان مورد دستبرد کشورهای زیادی قرار گرفته و در همین جریان هم اشیا و آثار زیادی که متعلق به کشور بوده، خارج شده است. برخی به خاطر بیکفایتی پادشاهان، بعضی در جنگها و برخی هم با حفاریهای نادرست و بیرویهای که در بخشهای مختلف ایران اتفاق میافتاده است. فلات ایران از بخشهایی بوده که آثاری به جا مانده از دوران مادها و پارتها را در خود جای داده است و قدمت برخی شهرها مانند شوش در ایران به قرنها قبل بازمیگردد.
اما امروزه بسیاری از همین آثار مهم که نام ایران را برخود دارند، اصلا در ایران نیستند و خیلی از ما ایرانیها هرگز فرصت دیدن آن را به دست نمیآوریم، خیلیهایشان از کشور خارج شده و به نمادی از غنی بودن موزههای دیگر کشورها بدل شدهاند. حتی امروزه بسیاری از کتب کهن که به زبان پارسی یا عبری نوشته شدهاند را در کتابخانههای دیگر کشورها میتوان پیدا کرد، کتابهایی که به گفته مورخان پس از خارج شدن از خاک ایران، حتی امکان دسترسی به آنها نیز وجود نداشته است.
با همه این اوصاف میتوان موضوع را اینطور هم نگاه کرد، حضور این آثار در کشورهای دیگر باعث آشنایی مردمان مختلف با فرهنگ و تمدن ایرانی میشود و شاید بسیاری را هم به ایران علاقهمند کند.