فرگون،بانوی بزرگ ایرانی، نامدار ماندگار
همسر ملک شاه، زنی زیبارو بود به نام فرگون . در یکی از دورههمیهای زنانه یکی از زنان اشراف زاده از فرگون پرسید: سرورم! شنیدهام که پیش خدمتان ایرانی را به سرای خود راه نمیدهید. آیا این موضوع صحت دارد؟
فرگون، بانوی نخست ایران چنین پاسخ داد: خدمتکار ایرانی نمیشناسم!
زن اشراف زاده ادامه داد که: چرا؟ آیا شما به خدمتکاران ایرانی اعتماد ندارید؟
فرگون زیبا پاسخ داد: من از عهدهی کارهای خویش بر میآیم و نیازی به کمک کسی نخواهم داشت. از آن مهم تر هم نژادان خود را برتر و والا مقام تر از آن میدانم که آنان را به خدمت خویش بگمارم. اگر شما زنان رومی، چینی و یونانی را میبینید که خدمتکارند به این خاطر است که پیشکش سرزمین هایشان هستند و من تنها از آنها نگهداری میکنم تا آسیب بیش از این نبینند.
زن اشراف زاده پرسید: مگر چه آسیبی دیده اند؟
بانوی نخست ایران پاسخ داد: دوری از سرزمین و شهر و دیارشان بزرگ ترین آسیبی است که آن ها متحمل شده اند.
آن زن دست به گیسوی فرگون می کشد و می گوید حالا می فهمم برای چه همه تو را دوست دارند.
نامداران ماندگار آنانی اند که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند.
«ارد بزرگ»
متاسفانه امروزه جامعه شکلی شده که وظیفه ی زن رو فقط خانه داری و بچه داری میدونن. از این مسخره تر، زن باید اسباب آرامش مرد خانه رو فراهم کنه. عموم زنان از انجام فعالیتهای مورد علاقشون باز می مونن. هیچ زنی در ایران امروزی زن آفریده نمیشه. بلکه به یه زن تبدیل میشه. به یه موجود محدود . در حالی که در گذشته های خیلی دور واقعا به زن هم به عنوان یک انسان نگاه میکردند که قادر به انجام هر کاری هست. متاسفانه ما نه تنها به عقب بر نگشتیم بلکه هر روز پست تر و پست تر از گذشته هم شدیم. جمله ی معروفی هست که میگه زن رو در محدودهی آشپزخانه اش زندانی میکنند و بعد از کوتاهی دید او حیرت زده میشوند!
وای برما…