مختصری درباره زندگی نامه سلطان ملکشاه سلجوقی مقتدر ترین پادشاه سلجوقی

سلطان ملکشاه، مقتدر ترین فرمانروای سلجوقی (۴۶۵-۴۸۵ ه.ق) نه تنها در میان سلاطین شاخه های مختلف سلسله سلجوقی بلکه در میان سایر پادشاهان نامداری که بر ایران حکومت کرده اند از جایگاهی ممتاز برخوردار است. به قول الراوندی ((پدران ملکشاه جهانگیری کردند و او جهانداری، درخت دولت نشاندند و او بر خورد و تخت سلطنت نهادند و او بار داد، پنداری عهد او جوانی دولت و بهار ایام ملک و طراز کسوت پادشاهی بود در عهد سلطان ملکشاه عالم مسلم، رایت منصور و رعیت خشنود و بلاد معمو بود.))او توانست به کمک وزیر کاردان خود خواجه نظام الملک طوسی به قدرت برسد.

او توانست نواحی بسیاری را فتح و قدرت و قلمرو سلجوقیان را به اوج خود برسد و به طور قطع می توان گفت دوران ۲۰ ساله سلطنت ملکشاه دوران اوج سلجوقیان است چه از نظر نظامی که سرزمین های بسیاری فتح کردند و بزرگترین قلمرو را کسب کردند چه از نظر فرهنگی و تمدنی که با دانشمندان بزرگی چون خیام و شاعران بزرگی چون معزی نیشابوری همراه بود. خواجه نظام الملک وزیر نامدار ملکشاه نیز مدارس نظامیه را تاسیس کرد و باعث گسترش و رونق علمی در این عصر گردید. در این دوره تقویم جلالی که دقیق ترین گاهشماری جهان است توسط خیام و به دستور ملکشاه ساخته شد که به نام اسم ملکشاه که جلال الدین بود به تقویم جلالی مشهور است.

لقب ابوالفتح که به مناسبت فتوحات گسترده ملکشاه به وی داده شده است تقریبا در بیشتر منابع برای سلطان ملکشاه به کار رفته اما از آن سلطان در منابع گوناگون با القابی مانند جلال الدین، معزالدنیا و الدین، جلال الدوله و الدین، قسیم امیر المؤمنین، و سلطان اعظم یاد شده است همچنین القاب ایرانی مانند خسرو و شاهشاه نیز به او داده شده است. الراوندی در مورد ویژگی اخلاقی ملکشاه نوشته است: «با ورع و بی طمع پادشاهی بود». وی همچنین از کارهای عمرانی و ساختن تأسیسات عام المنفعه و ایجاد باغها و بناهای حکومتی توسط ملکشاه یاد کرده است.

حسینی درباره ملکشاه سخنی دارد که با توجه به نوشته های منابع دیگر درباره احوال روزگار سلطنت او قابل اطمینان است. وی می گوید که آن پادشاه ((واسطه العقد شاهان سلجوقی بود و به بختیاری در حل و عقد و گشاد و بست امور اقلیم زمین نامبردار، خداوند چیزها بدو داد که هیچ پادشاهی را نداده است.)) در کتاب العراضه فی الحکایه السلجوقیه از نیکوکاری و عدل و احسان ملکشاه و مبارزه او با ظلم و کفر سخن رفته است. ابن الأثیر با بیان اینکه ملکشاه ((در بود و نمود نیکوترین مردمان بوده)) از وقایعی که حاکی از عدالت مداری و توجه آن سلطان به رفاه مردم می باشد یاد کرده و از اقدامات عمرانی او در نواحی مختلف سخن گفته است.

وی در مورد وسعت قلمرو او آورده است: «از مرزهای چین تا مرزهای پایانی شام و از دورترین سرزمینهای اسلام از شمال گرفته تا مرزهای پایانی سرزمین یمن به نام او خطبه میخواندند».سلطان ملکشاه همچنین علاقه فراوانی به زبان و ادبیات پارسی داشت و به این زبان شعر می سرود و دربارش پر از شاعران نامدار پارسی زبان چون معزی نیشابوری بوده است.از جمله اشعار پارسی ملکشاه شعر زیر است:

من آن شاهم که از شاهان گیتی
مرا بد در جهان فرمان‌روایی

شهانرا تاج و تخت انعام دادم
بدین دادند هفت اختر گواهی

معزی نیشابوری از شاعران نامدار دوره سلجوقی و ملک الشعرای دربار ملکشاه در وصف وی چنین می سراید:

سایه یزدان، ملکشاه، آفتاب خسروان
شهریارِ کامران و پادشاهِ کامگار

آن شهنشاهی که هست اندر عرب وندر عجم
از مبارک دستِ او تیغ و قلم را افتخار

اندران وقتی که ایزد شخص آدم آفرید
این جهان فرمانِ عدلش را همی کرد انتظار

در این شعر به عدالت و علم دوستی ملکشاه در کنار جنگاوری وی اشاره شده است‌.عناوین سلطنتی خسرو ، شاهنشاه و شهریار برای ملکشاه ذکر شده است ، لازم به ذکر‌ است خسرو شاهنشاه لقب سایر سلاطین شاهان سلجوقی نیز بوده است.

ملکشاه

 

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها