مهندسی که «پزشک، مورخ و فقیه» بود! / «نظریه تکامل» به‌روایت ابوریحان بیرونی!

۲۲ آذر سال ۴۲۷ شمسی، «ابوریحان بیرونی» درگذشت. اغلب ایرانیان امروزی نمی‌دانند او چگونه دانشمندی بود و ریاضی‌دان بود یا منجم یا فیزیک‌دان یا شیمی‌دان یا چی؟ خوبی‌اش این است که همه این‌ها بود و بیش ‌از این‌ها بود؛ «همه‌چیزدان» بود.

 یک تفکر عمومی در میان مردمان رایج است که گمان می‌کنند دانشمندان قدیمی علوم قدیمی را می‌دانسته‌اند که منسوخ شده‌اند و دیگر به کار نمی‌آیند و الان دیگر دوره تکنولوژی و علوم پیشرفته و فلان و بهمان است. البته که این تفکر اشتباه است و علوم مدرن بر پایه همان علوم قدیمی بنا شده‌اند و پایه و اساس فناوری مدرن هم همان علوم تاریخی بشر است که تخصصی‌تر شده و این شده که الان هست.

شاید به‌دلیل همین تفکر رایج است که خیلی‌ها امروزه دیگر اعتنایی ندارند و نمی‌دانند ابوریحان بیرونی دقیقاً دانشمند کدام حوزه دانش بوده و گمان می‌کنند لابد یک سری علوم قدیمی بلد بوده و تمام.

 حالا برای اینکه کیف کنیم و لذت ببریم و بدانیم ابوریحان بیرونی در میان همه‌چیزدان‌های تاریخ بشر هم گل سرسبد بوده، بشماریم که چه دانش‌هایی داشته و ببینیم دقیقا چه‌کاره بود؛

منجم و پزشک و ریاضی‌دان و فیزیک‌دان و شیمی‌دان و مهندس و زبان‌شناس و ستاره‌شناس و تقویم‌شناس و تاریخ‌نگار و گاه‌نگار و طبیعی‌دان و انسان‌شناس و داروشناس و زمین‌شناس و کانی‌شناس و جغرافی‌دان و جامعه‌شناس و ادیان‌شناس و ادیب و فیلسوف و فقیه و متکلم بود.

بیرونی در همه این علوم سرآمد دوران بود و به زبان‌های عربی و خوارزمی و سانسکریت مسلط بود و با زبان‌های عبری و یونانی و سُریانی آشنایی داشت. این‌طور آدمی بود و عجیب بود و بی‌دلیل نیست که او را یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان ایران و جهان می‌دانند و البته دلایل دیگری هم دارد!

تندیس «ابوریحان بیرونی» که یک کره زمین در دست دارد در سازه «چهارطاقی دانشمندان ایرانی» در محوطه دفتر سازمان ملل در وین اتریش

«بیرونی» نام کجاهاست؟!

بیرونی در خوارزم متولد شد و خودش شکر کرده بود که توانسته «از روزگار کودکی یکسره به خدمت علم درآید» و معلوم است در زندگانی هر جا رفت، قدر دید و یک‌بار که رفت هند کتاب «تحقیق ماللهند» را درباره تاریخ و فرهنگ هند نوشت که به‌دلیل دقیق و مستند‌بودن اطلاعاتش پس از هزار سال هنوز کتابی مرجع و معتبر محسوب می‌شود و با همین یک کتاب، بیرونی شد «پدر هندشناسی».

۱۸۰ کتاب و مقاله هم درباره همان علوم مختلفی که داشت، تألیف کرد که تا قرن‌ها منبع و مرجع دانشمندان و محافل علمی بود و برای نمونه کتاب «التفهیم» که قدیمی‌ترین کتاب موجود درباره نجوم و هندسه و ریاضی به زبان فارسی است حدود یک‌هزار سال در دانشگاه‌های شرق و غرب دنیا تدریس می‌شد.

حالا دانشی که بیرونی داشت درباره علوم قدیمی بود؟ نخیر. ریاضیات که همان است و نجوم همان است که بود و اساس فیزیک و شیمی هم و بسیاری از علوم دیگر هم همان هستند.

تندیس «ابوریحان بیرونی» در پارک لاله تهران

بیرونی در دوره خودش کارهای جالب هم می‌کرد و شعاع کره زمین را با استفاده از قوانین مثلثات و با وسایل و ابزار آن روزگار با دقت بالا اندازه‌گیری کرده بود و دستگاه دقیقی برای سنجش چگالی اجسام اختراع کرده بود و در ریاضیات و هندسه روش‌های منحصربه‌فرد برای حل مسائل ابداع کرده بود و در نجوم نظریات معروفی دارد که جلوتر از زمانه‌اش بود.

دیگر اینکه بیرونی وجود قاره آمریکا را پیش‌بینی کرده بود چون بنا به مطالعات زمین‌شناسی به این نتیجه رسیده بود که یک خشکی بزرگ دیگر در آن سوی جهان موجود است؛ «بر اساس برآورد دقیق خود از محیط زمین و اندازه آفریقا-اوراسیا که بر طبق آن تنها دوپنجم محیط زمین را شامل می‌شد، استدلال ‌کرد که می‌بایست یک خشکی دیگر نیز وجود داشته باشد و معتقد بود که فرآیندهای زمین‌شناختی که باعث ایجاد اوراسیا شده‌اند، ممکن است باز هم رخ داده باشند».

در اغلب علوم بشری بیرونی بخشی از تاریخچه آن علم است و بی‌دلیل نیست که «استاد جاودانه» لقب دارد و البته یکی از کسانی است که خیلی‌ها را به این نتیجه رسانده که دانش بشری از ایران‌زمین به سراسر دنیا راه یافته و منتشر شده است.

بیرونی هنوز هم در ایران و در محافل علمی دنیا و در سراسر جهان قدر می‌بیند و یک دهانه برخوردی در کره ماه «بیرونی» نام‌گذاری شده است و سیارک «۹۹۳۶ البیرونی» (۹۹۳۶ Al-Biruni) هم به افتخار وی نام‌گذاری شده است و نام یک جزیره در قطب جنوب هم «بیرونی» است.

تصویری از دهانه برخوردی «بیرونی» (Al-Biruni) در کره ماه

نظریه تکامل به روایت بیرونی!

درباره ابوریحان بیرونی جالب اینکه وی به‌دلیل تحقیقات گسترده و آثاری که در حوزه تاریخ و جغرافیا و نحوه زندگی انسان‌ها برجا گذاشت به «پدر علم انسان‌شناسی» مشهور است. جالب‌تر اینکه وی قرن‌ها پیش از «داروین» و دیگران فرآیند انتخاب طبیعی و نظریه تکامل را مطرح کرده و در واقع بنیان‌گذاشته‌است.

به‌عنوان حُسن‌ختام پایه و اساس نظریه تکامل طبیعی را حدود ۸۰۰ سال قبل از آنکه در اروپا مطرح شود به‌روایت ابوریحان بیرونی بخوانید: «کشاورز زرع خود را برمی‌گزیند و تا جایی که می‌خواهد به کشت و زرع آن می‌پردازد و آنچه را که نمی‌خواهد، ریشه‌کن می‌کند.

جنگل‌دار شاخه‌هایی که به نظرش برگزیده هستند را نگه‌می‌دارد و سایر شاخه‌ها را می‌برد. زنبورها افرادی از گروه را که تنها، می‌خورند ولی کاری برای کندویشان نمی‌کنند، می‌کُشند. طبیعت به‌شیوه‌ای مشابه عمل می‌کند، ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است.

او اجازه نابودی برگ و میوه را می‌دهد و بدین طریق جلوی آن‌ها را برای تولید آنچه هدف نهایی‌شان است، می‌گیرد. طبیعت آن‌ها را نابود می‌کند تا جایی برای دیگران باز نماید».

بخشی از توضیحات «بیرونی» درباره مشاهده کره ماه از روی زمین در کتاب «التفهیم»

منبع خبرگزاری فارس

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ