۵ زن فیلسوف که زندگی شما را تغییر دادند!
۱.دیوتیما از مانتینی (حدود ۳۵۰ تا ۳۸۰ قبل از میلاد)
مورخان اطلاعات کمی از دیوتیما دارند، اما سخنان و ایده های او در سمپوزیوم افلاطون _ مهمترین اثر او در زمینه عشق _ حفظ شده اند. به گفته دیوتیما، “عشق باید معنای واقعی کلمه ابراز شود_ مثل فرزند آوری، شریک شدن عقاید_ تا عشق بین دو نفر جاودانه شود. ”
۲. هیپاتیا ( ۳۵۱ تا ۴۱۵)
امروزه، هیچ اثری از متون فلسفی هیپاتیا در دسترس نیست. پس مجبوریم تنها به موفقیت ها موقعیتش در جامعه اتکا کنیم و او را بشناسیم. دختر یک فیلسوف، تئون الکساندریوس، که در طول زندگی خود به عنوان یک فیلسوف مورد احترام نبود ولی رییس یک مدرسه در اسکندریه باستان بود. در آنجا فلسفه و نجوم و ریاضیات میخواند. بعدها به تدریس این علوم پرداخت و مورد احترام افرادی که از او درس می آموختند بود.
۳.لائورا باسی ( ۱۷۱۱ تا ۱۷۷۸)
لائورا باسی اولین زنی بود که توانست در دانشگاه تحصیل کند و در زمینه فلسفه یک قهرمان واقعی بود. در سال ۱۷۳۲، وقتی تنها ۲۱ سال داشت، دکترای خود را از دانشگاه بولونیا گرفت و دومین زنی بود که توانست دکترای خود را از یک دانشگاه اروپایی بگیرد. بعد از فارغ التحصیلی، استاد کالبد شناسی شد ویک سال بعد کرسی فلسفه دانشگاه را از آن خود کرد. در آغاز خود را با علم فیزیک مشغول کرد . او بیشتر از آنچه که منتشر کرد، نوشت! او در تدریس خود از نظریه های نیوتون درباره فلسفه طبیعی استفاده کرد.
۴.جورج الیوت ( ۱۸۱۹ تا ۱۸۸۰)
مری آن ایوانز، با نام مستعار جورج الیوت، یکی از معروف ترین نویسنده ها به خاطر هفت رمانش می باشد _مثل سیلاس مارنر و یا میدل مارش. بیشتر آثار او بر انحرافات اخلاقی تمرکز داشت. خانواده او بیشتر هزینه ها را برای تحصیل او کردند، چرا که تصور می کردند او به قدری زشت است که نمیتواند ازدواج کند. بعدها به خاطر شایعه رابطه نامشروع با مرد متاهل، بدنام شد، هر چند یکی از محترم ترین نویسندگان زمان خودش بود.
۵.هانا آرنت ( ۱۹۰۶ تا ۱۹۷۵ )
آرندت خود را بیشتر یک نظریه پرداز سیاسی میدانست تا فیلسوف.. و در موضوعاتی مثل توتالیتاریسم (تمامیت خواهی) و ماهیت بشر، متفکر تاثیرگذاری بود. در نیمه اول قرن بیستم در کالینینگراد و برلین امروزی بزرگ شد. او قبل از جنگ از آلمان فرار کرد و شهروند آمریکا شد. یکی از مهمترین آثار او “ایشمان در اورشلیم” است.