مضرترین جاسوس زن برای خاورمیانه
انگلیس قبل از جنگ جهانی عواملی را روانه سرزمینهای حکومت عثمانی کرده بود تا علاوه بر کسب اطلاعات، تجزیه از درون این امپراتوری را کلید بزند که اکنون با گذشت بیش از ۱۰۰ سال از جنگ جهانی اول، نقش جاسوسانی، چون ادوارد لورنس، گرترود بل و همفر به تدریج در این رابطه آشکار شده است.
یکی از نفوذیهای بسیار مهم انگلیس در عمق سرزمینهای عربی حکومت عثمانی، «گرترود بل» (Gertrude Bell) بود که کمتر در رابطه با او در رسانهها صحبت شده است. گرترود بل شاگرد نخست تاریخ اکسفورد، جغرافیادان، ادیب، عکاس، نقاش، باستان شناس، بیابانگرد و کوهنورد بود و در ۱۹۱۳ و یک سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول ماموریت پیدا کرد تا در سفری دشوار و خطرناک و در پوشش پژوهش باستانشناسی به صحرای نجد عربستان برود و برای ارزیابی قدرت آل رشید حاکم حجاز تا منطقه حائل که تا حالا پای هیچ اروپایی به آن منطقه باز نشده بود، سفر کند.
«بل» اولین زنی بود که لیسانس تاریخ مدرن را از دانشگاه آکسفورد گرفت، از آنجا که وی فارغ التحصیل آکسفورد بود، مردان چیزی را که مورد علاقه آنها باشد در این زن که در دوران خود غیرمعمول بود پیدا نکردند، اما این بدان معنا نیست که او زندگی عاطفی هیجان انگیزی نداشت، بلکه برعکس، زیرا «بل» در طول زندگی خود به چند نفر علاقهمند شد، اما با هیچ یک از آنها ازدواج نکرد.
در سال ۱۸۹۳ بل مأموریت یافت به عنوان مشاور سفیر به مدت شش ماه به ایران رفته، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران را بررسی و گزارش تهیه کند. او در پاییز ۱۸۹۲ شروع به آموختن زبان فارسی کرد و طبق روال رایج، طی دورههایی با فرهنگ ایران آشنا شد و نهایتاً در بهار ۱۸۹۳ به همراهی خاله ناتنی خود به نام «ماریلاسکلس» راهی تهران شد.
بل که اطلاعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعی دربارهی ایران جمعآوری کرده بود، پس از شش ماه، در نیمه دوم سال ۱۸۹۳جهت تسلیم گزارش، به لندن بازگشت. او در اوایل دهه نود قرن نوزدهم به عراق نقل مکان کرد و کار خود را در خاورمیانه آغاز کرد و در آنجا بود که نامش در تاریخ ثبت شد.
کوهنوردی
همانطور که قبلاً گفتیم «بل» اولین زنی بود که در تاریخ مدرن مدرک گرفت، اما آنچه جالب است این است که وی اولین زنی بود که در سال ۱۸۹۹ به کوه «مجی» در آلپ فرانسه که بیش از ۳۹۶۰ متر ارتفاع دارد صعود کرد و دو سال بعد، «بل» اولین زنی بود که به کوههای آلپ سوئیس صعود کرد. البته، در آن زمان او لباس سنتی زنان نمیپوشید بلکه برای صعود به کوه شلوار را جایگزین دامن کرد.
اتفاقاً لباس تنها چیزی نبود که بل باید هنگام کوهنوردی به کوه تغییر میداد. در سال ۱۹۰۲، هنگام صعود به Finsteraron – کوهی در کوههای آلپ سوئیس یا «برنیه»، بل هنگام چسبیدن به طناب با کولاک روبرو شد. بل در طوفان نمیتوانست خوب ببیند و قبل از رسیدن کمک ۵۰ ساعت از طناب آویزان ماند.
همچنین او برای کمک به کوهنوردان آینده، نقشههای جدیدی را برای نشان دادن مسیرهایی که هنگام صعود به کوهها طی کرده بود، تهیه کرد. به دلیل سهم او در شناساندن راه و مسیر کوهنوردی، امروزه یکی از قلههای کوهستان Getrudespitze (گرترودسپیتزه) نام دارد.
در طول جنگ جهانی اول
گرترود بل را خدمتکاری به نام فتوح همراهی میکند. تصویر: آرشیو گرترود بل دانشگاه نیوکاسل
گرترود بل سوار بر اسب، تصویر سال ۱۹۰۰. تصویر: بایگانی گرترود بل دانشگاه نیوکاسل
در عراق
او در تصمیمگیری انگلیس بعد از جنگ جهانی برای منطقه، نقش اصلی را بر عهده داشت: جابجایی حمایت انگلیس در عربستان از آل رشید به آل سعود. زمانی که توماس لورنس در حال انجام ماموریت خود در جدا کردن حجاز از عثمانی و تشکیل کشور عربستان بود، “بل” نیز در حال برنامهریزی و اجرای طرح تجزیه کشور و مستقل عراق بود.
دو سال پیش در همین رابطه نشریه آمریکایی دیلی بیست در گزارشی با عنوان «گرترود عربستان، زنی که عراق را تاسیس کرد»، به شرح فعالیت این مامور اطلاعانی و جاسوس انگلیسی پس از ۱۰۰ سال میپردازد.
بل مسئولیت مستقیم مهندسی آینده عراق تا زمان انتخاب پادشاه جدید پس از پایان جنگ را بر عهده داشت و پیامهای وی از بغداد بزرگترین منبع نقش برجسته آن در سرنوشت عراق بود، به طوری که تأثیر انگلیس در عراق عمدتاً به دلیل نقش بل در منطقه بود .
مستند شدن سفرهایش
از راست به چپ: توماس ادوارد لورنس، گرترود بل و وینستون چرچیل در زمان حضور در کنفرانس قاهره در سال ۱۹۲۱
گرترود بل در کنار شاه فیصل اول (نفر دوم از راست) در یک گردش در سال ۱۹۲۲.
پس از پایان جنگ جهانی اول، تأثیر بل بر امپراتوری انگلیس و ساکنان آن پایان نیافت، او مدالهای زیادی را دریافت کرد که هیچ زنی قبل از خود دریافت نکرده بود. او نشان امپراتوری انگلیس را دریافت کرد که توسط پادشاه «جورج پنجم» به وی اعطا شد و همچنین از انجمن جغرافیایی سلطنتی مدال طلا گرفت.
خواه گرترود بل سیاستمدار، باستان شناس، داوطلب صلیب سرخ، نویسنده، پیشکسوت یا حتی کوهنورد بود، به وضوح میتوان گفت که او یک جاسوس حرفهای و مضر بود.