فساد در دربار شاه سلطان حسین صفوی
دکتر علی نیکویی
ali.nikoei1981@gmail.com
محمدعلی بیگ پهلوان دربار شاه سلطان حسین صفوی، دریکی ازمحلات اصفهان، زنی زیبارو را که تازه ازحمام عمومی بیرون آمده بود به آغوش میگیرد و به سمت کریاس خانهای “طهارت خانه” میدَوَد.
او سپس شلوار را از پای آن نگار نازنین بیرون کشیده و مشغول کام گرفتن میشود. از سر و صدای زیاد زن، مردم زیادی پشت درب کریاس خانه جمع میشوند. بعد از اتمام کار و بیرون آمدن، خلایق او را گرفته و نزد شاه سلطان حسین میآورند.
پهلوان درحضور سلطان اظهار پشیمانی کرده و میگوید: مزاج من چنانست که اگر دو شب جماع نکنم دیوانه و ازشعور بیگانه میشوم؛ یک هفته بودکه زنم بیمار و جماع نکرده بودم و چندروز است که حرکات و رفتار من از روی عقل و شعور نیست!
سلطان از ملاباشی دربار میپرسد حکم شرعی این چگونه است؟ ملاباشی گفت این زن از چه قوم و قبیله است؟ گفتند این زن از بزرگان اهل سنت میباشد. ملاباشی خندید و گفت از قراری که پهلوان میگوید درحالت بیشعوری و عدم عقل این خطا از او صادر شده و بر دیوانه تکلیفی نمیباشد و حرجی نیست.
حکیم باشی دربار گفت ازصورت محمدعلی بیگ چنان معلوم میشودکه مزاجش دموی است و تولید منی درمزاجش بسیار میشود و اگر دیر اخراج منی نماید، منی زاید شده و طغیان نماید و بخاراتش متصاعد به دماغش میشود و از هوش و خرد بیگانه و بدتر از دیوانه میشود!
منجم باشی عرض نمود ستاره این پهلوان زهره است و زهره تربیت ارباب عیش و عشرت و طرب و لذت مینماید. از اینگونه لذتهای غریبه و عجیبه و ناگهانی بسیار به این پهلوان خواهد رسید و بر او حرجی نیست!
امیری گفت مگر این زن درهمه عمرش چنین لذتی نیافته بود و نخواهد یافت! او باید شکرگذار نیز باشد!
وزیراعظم گفت فیالحقیقت محمدعلی بیگ یک پهلوان توانای فرزانه است و چاکر اخلاص کیش قدیمی؛ درشجاعت باهزار نفر برابری میکند. به سبب این گناه جزیی، او را روا نیست آزردن.
شاه سلطان حسین که تا این زمان به سخنان درباریان گوش میداد سرانجام گفت: خلاف جمع رفتار نمودن طریق عاقلی نیست؛ وقتی همه ارکان دولت نواب همایون ماحمایت محمدعلی بیگ مینمایند باری ما تنها چگونه بیالتفات باشیم! سپس فرمود محمدعلی بیگ را یکدست خلعت فاخر پوشاندند و به جوهری دربار فرمان داد تاجواهری مخصوصِ آلت محمدعلی بیگ بسازد و آلتش را مرصع به جواهر نماید!
منبع
رستم التواریخ، محمد هاشم آصف
🙂
موضوع را بد فهمیدی ……یه زن سنی اونم تو پایتخت صفوی شیعه …اونم تو حموم عمومی …معلومه کار اداره مملکت با مماشات صورت میگرفته ……همین نفوذ باعث میشه اشرف افغان سنی بتونه بر سپاه سلطان حسین غلبه کنه (شناسایی نقاط ضعف و قوت )….پهلوان باشی هم احتمالا تخلیه اطلاعاتی شده بوده …..
این متن در کجای رستم التواریخ اومده من این قضیه رو البته خلاصه اش رو در تاریخ اجتماعی ایرانیان نوشته راوندی در جلد ۵ صفحات ۵۰۵ و ۵۰۶ خوندم تا اون بخشی که اون ملاباشی حکمشو میده اومده و البته هیچ بخش اون متن نیومده که او زن بیچاره اهل سنت بوده . و باقی موارد مثل افاضات حکیم باشی و منجم باشی و اینا اضافاتی هست که بعد به متن اضافه شده
این دروغ محضه