آتش مقدس زرتشتیان

با آتش مقدس زرتشتیان بیشتر اشنا شوید

فروغى پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته و لیکن ز راز
پدید آمد آتش از آن سنگ باز
که او را فروغى چنین هدیه داد
همى آتش آنگاه فیله نهاد
بگفتا فروغى است این ایزدى
پرستید باید اگر بخردى

((کرتیر)) هیربد و موبد بزرگ که سى سال رهبرى روحانى را در سلطنت شاپور اول و هرمز اول و بهرام دوم بر عهد داشت ، مى گوید: آئین مزدائى با دست من تحکیم یافت و مردان فروزانه بدست من تنبیه شدند و یا با اعتراف به خطاى خویش ، گناهانشان بخشوده شد.

آتشکده ها بدست من ایجاد شد و مغان بر آنها گماشته شدند. به فرمان آفریدگار، منصب پادشاهان را تائید نمودم ؛ و در سراسر ایران آتشکده هاى متعددى ساخته شد. و ازدواج با اقارب دوباره ممنوع گردید. به هر جا که ارتش شاهنشاهى قدم گذاشت ، آتشکده هائى در آن بر پا شد، در انطاکیه و… آتشکده ها بنا گردید…

در اساطیر مذهبى ادیان از جمله اسلام ، آمد است که بشر از دیرباز ((آتش )) را گرامى مى داشته است . برخى اساطیر مدعى اند که ((آتش )) پرداخت و بر این کار اصرار کرد که آتش قربانى او را قبول کند و بسوزاند. برخى گفته اند آتش پرستى پس از داستان حضرت ابراهیم آغاز شده است .

برخى معتقدند که قبل از پیدایش نفت و مواد سوختنى ، آتش در نزد اقوام مختلف ، اعتبارى تام و ارزشى فراوان داشته است . مؤ لّف فرهنگ قرآن مى گوید: اگر چه بعد از این ، عقیده آتش پرستى در بسیارى از نقاط زمین رونق گرفت ، ولى در نقاط نفت خیز رواج بیشترى داشت . مى توان گفت که کیش آتش پرستى با مواد نفتى و سوختى رابطه نزدیکى داشته است . در غرب باکو منطقه اى نفت خیز وجود دارد که در آن آتشکده بزرگى داشتنه اند.

آئین زرتشت که ترکیبى از آئین((زروانى )) یعنى عناصرپرستى و ستاره پرستى بود، از باکو به اطراف و اکناف ایران و هند و قسمتى از عربستان انتشار یافت . آئین زروانى قبل از زرتشت نیز در ماءورا النهر و غرب هند و افغانستان رایج بوده است . کلمه ((زروانى )) مشتق از کلمه ((زو))که معنى عناصر چهارگانه : آب ، خاک ، آتش و باد است ، همین را مى رساند.

چون آتش از میان این عناصر الطف و حالت فعال ترى دارد، مردم آن نواحى آن را به عنوان خداى بزرگ مى پرستنده اند و آن سه عنصر دیگر را خدایان کوچک مى دانسته اند. زرتشت میان این دو آئین را (زروانى و ستاره پرستى ) تلفیق کرد و آئین خود را پدید آورد. تقدیس آتش از ایران به یونان راه یافت و پیروانى پیدا کرد. آتش المپیاد یادگارى است از آن دوران که جزء تشریفات اولیه مراسم جهانى ورزش معاصر است .

فلاسفه اسلامى بر این باورند که تقدیس آتش نتیجه اعتقاد به خیر و شر، پاک و پلید نور و تاریکى است . و این جزء ضدین است یا عنصر غالب دو ضد، و عنصر برتر آن ، پس شایسته تقدیس بوده است .

محققان جدید بر این عقیده اند که سابقه آتش پرستى به دوران طبیعت پرستى مى رسد.  به گفته بک مورخ ایرانى ، در عهد اردشیر آتشکده هاى خاموش دوباره مشتعمل شد و این زمان رسمیت یافتن آئین زرتشت به عنوان دین رسمى و سراسرى کشور ایران بوده است . ((کریستن سن )) مى گوید: ((نصوص متعدده ((اوستا)) ثابت مى کند که پرستش ((عناصر طبیعى )) از اصول دیانت زرتشتى بوده است . منظور از عناصر طبیعى : آب ، خاک ، و آتش است .((آتش )) در این مذهب از سایر عناصر مهم تر بوده است .

((اوستا)) آتش را پنج نوع مى شمارد و نام آنها را در ((یسناى )) ((۱۱)) و ((۱۷)) آورده است . در کتاب ((نبدهشن )) اسامى این آتشها با مختصر اشتباهى نقل شده است :
1 آتش معابد که آتش و هرام نامیده مى شد.
2 آتش در جسم و جان آدمیان و جانوران .
3 آتش نهفته در نباتات .
4 آتش نهفته در ابر (صاعقه ).
5 آتش موجود در بهشت در حضور اهورا مزدا. و ظاهرا این آتش مربوط به جاه و جلال و جبروت پادشاهان است که پیوسته همراه آنان بوده و به نام ((خورنه )) (و در زبان پهلوى ((خور)) ) و در فارسى ((فرشیده )) مشهور است .

 

آتش در اوستا((آتر))نامیده شده که در فارسى دورهاى میانه ((آذر)) مى باشد و آن را پسر ((اهورا مزدا)) خوانده اند. عیسویان گاهى آتش مقدس زرتشتیان را دختر اهورا مزدا نامیده اند، چنانکه هئونام کشیش عیسوى که از روى خشم آتش یکى از آتشکده ها را خاموش کرد، گفته است : نه آن خانه ، خانه خداست و نه آن آتش دختر خدا بود، بلکه دخترى بود دستخوش هوس شاهان و گدایان .

احتمالا این از جمله تغییراتى باشد که در نزد ارمنیان قبلا زرتشتى صورت گرفته است ، زیرا در آثار عامیانه ارمنه هنوز هم آتش را موجودى مونث مى شمارند. گفته مى شود در ((اوستاى )) دوره ساسانى که فعلا مفقود است ، مطالب فراوانى در رابطه با تقدیس آتش و فوائد روحانى حاصله از آن و وظایف انسان در قبال آتش موجود بوده است .)) وى (کریستن سن ) مى گوید یکى از ماههاى زرتشتیان ((آذر)) نام داشته است .

ماههاى زرتشتى ۳۰ روزه بوده اند و هر روز اختصاص به خدائى خاص داشته است . جد ((اردشیر)) اول ریاست معبد ((آناهیتا)) در استخر فارس را بر عهده داشته است .  ((سایکس )) مى گوید:

در مذهب زرتشت با ارزش ترین چیزها ((آتش )) است و از قداست بسیارى برخوردار مى باشد. وى این تقدیس و تکریم را به سنت هاى کهن مردم آذربایجان (باکو) ربط مى دهد. او ضمن نقل خاطره اى مى گوید که خود دیده است که چگونه آتش در باکو زبانه مى کشیده است . زرتشتیان آتش را مظهر خالق جهان مى دانند. زرتشتیان به پاس گرامى داشت آتش ‍ مقدس شمع روشن را خاموش نمى کنند و بر آن نمى دمند.

دخانیات نزد آنان ممنوع است ، زیرا باید چوب کبریت را با دهان خاموش کنند و این اهانت به آتش است . ((فلیسین شاله )) مى گوید: آتش ، نشان وجود نورانى خداوند متعال است . آتش اصل آداب دینى است و هر آتشگاه ، محل و مکان ویژه دارد و در آنجا شعله آتش جاویدان مى سوزد. با دست داشته باشد و پوششى بر دهان قرار دهد. وجود نقش آتشدان و آتش در حال اشتعال بر قبور سلاطین هخامنشى ، نشانه اى از تقدیس آتش در دوره هخامنشى است .

احترام براى آتش با آنجا بود که باعث گردید تا بنائى برگرد آتش بسازند که آن را از عوامل طبیعى حفظ کند. براى حفظ آتش ‍ مقدس طریقه اى بکار رفت که از تابش نور خورشید بر جایگاه آتش و شعله فروزان آن در آتشکده جلوگیرى شود. تابش آفتاب بر آتش ، اهانت به آتش مقدس محسوب مى شود. بر مسکوکات رایج ایران نقش آتشکده و آتشدان حک شد. و این سنت ، تا اوائل دوره ساسانى ادامه داشت . غیر از آتش شاهى آتشهاى دیگرى وجود داشت ؛ از جمله ، آتش خانه (اجاق )، آتش معابد (آتش ‍ آذران )، آتش و هرام ، و…

در آغاز یادآور شدیم که آتش ذدر زندگى انسان بدوى (اولیه ) نقش بسیار تعیین کننده اى داشته است . وجود چاههاى نفت و فوران ناگهانى آن و در نتیجه افروختن مشعلى فواره اى که در چشم و روان بدویان عظمتى شگفت مى آفریند، زمینه هاى روانى پرستش یا تقدیس آتش را پدید آورد.

این تقدیس و تکریم علتى دیگر نیز داشت و آن اعتقادات خورشید پرستى و ستاره پرستى بدویان بود، و چون خورشید و اجرام سماوى که ارباب انواع بودند در تمام ساعات شبانه روز دیده نمى شدند، معابدى به نامشان بر پا کردند و در آنها آتش افروختند. نور آتش را پرتوى از ذات خداى خورشید یا سایر خدایان دانسته ، در برابر آن سجده و عبادت مى کردند. در مذهب مهرپرستى ایران باستان ، مهر یا میترا توتمى بود که خداى خورشید و آفریدگار جهان وجود نامیده مى شد. هوشنگ بنیان گذار این آئین بود. فردوسى بر این نکته اشاره مى کند:

 

که ما را ز دین کهن ننگ نیست
به گیتى به از دین هوشنگ نیست

در آئین زرتشت مهر از مقام خدائى فرو افتاد و در ردیف فرشتگان (ایزدان ) قرار گرفت که از طرف اهورامزدا حافظ عهد و میثا و طرفدار پادشاهان گردید و عنوان فرشته روشنائى به خود گرفت . در آخرت نیز وظیفه داشت تا در سر پل چینوات داورى اموات را به همراه فرشته چنوه (عدل ) انجام دهد.

زرتشتیان مهر را چشم اهورامزدا مى دانند. اهورامزدا به خورشید (مهر) هزار گوش و دو هزار چشم داد تا اعمال بندگان را ببیند و سخنانشان را بشنود (ن .ک : یسناى ۴ / بند ۲ یسناى ۱۷ بند ۲). مهرپرستى در جوامع دیگر نیز رواج داشته است که به آن اشاره شد. در اساطیر هند نیز سخن از تقدیس آتش رفته است . در چین نیز وضع به همین صورت است . یونگ نخستین پادشاهى است که در ین آتش را کشف کرد و در ردیف خدایان قرارش داد.

محققان بر پیشینه تاریخى تقدیس آتش در کلیه ادوار ما قبل و ما بعد تاریخ اعتراف کرده اند. آتش علاوه بر عظمت ذهنى ، عامل و سپر تدافعى بدویان و حتى انسان متمدن بوده و مى باشد. براى بر حذر بودن از خطر حیوانات وحشى و… آتش عامل مهمى بوده است . جشن آتش افروزى در ایران باستان و ایران پس از اسلام همچنان رواج داشته و دارد.

گویند ((مردآویج )) سردار ایرانى در سال ۳۲۳ هجرى قمرى جشن آتش افروزى بزرگى تدارک دید. او دستور داد تا هیزم بسیارى گرد آوردند و نفت و آلات آتش افروزى تدارک دیدند. استادان آتش افروز جمع شدند، مشعلها ساختند و بر سر هر کوه و کمر و پشته ، توده ها و مشعلها گذاشتند، کلاغها و بازها به کمک آتش بازان شتافتند و آسمان تاریک آن مقطع سیاه تاریخ ایران را به نور مشعلهاى خویش که بر منقارها و پاها داشتند، روشن ساختند

منبع کتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان جلد اول

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ