۵ حقیقت جالب درباره رامسس دوم، فرعون مصر!
۱.به قدرت رسیدن رامسس دوم!
رامسس دوم در ۱۳۰۳ ق.م از فرعون ستی اول و همسرش، ملکه تویا، متولد شد. رامسس اول پدربزرگ او بود. رامسس تنها ۵ سال داشت که پدرش به قدرت رسید. او و برادر بزرگش ، توسط پدرش آموزش دیدند تا رهبر مصر شوند. برادرش در سن ۱۴ سالگی به دلایل نامعلومی مرد. رامسس هم در سن ۱۴ سالگی شاهزاده اعلام شد و در ۲۵ سالگی به تخت نشست.
۲.مرگ رامسس در جنگ مرگبار کادش!
بعد از اینکه به عنوان شاهزاده معرفی شد، همراه پدرش به سفرهای نظامی می رفت و در سن ۲۲ سالگی یک ارتش مصری را رهبری می کرد و فرمانده آنها بود. این فرعون جوان در جنگ های سختی شرکت کرد تا مرزهای مصر را در برابر هیتی ها، نوبی ها، لیبی ها، و سوری ها محافظت کند. بعدها وقتی پادشاه شد هم عملیات نظامی قابل توجهی انجام داد. در سنین جوانی، او نیروهای کمی را در برابر هیتی ها فرماندهی می کرد و یکی از قدیمی ترین جنگ های تاریخ را رقم زد. جنگ کادش، اگرچه دوره کوتاهی داشت، ولی نتیجه قطعی نداشت. رامسس دوم، ۲۰۰۰۰ نفر را با ۵۰۰۰ ارابه در مقابل ارتش باشکوه هیتی ها رهبری کرد. متاسفانه اطلاعاتی در دست نیست که چه کسی جنگ را برده و چه کسی باخته است. با اینحال رامسس به عنوان قهرمان آن زمان شناخته می شد. رامسس به عنوان سومین فرعون از نوزدهیمن سلسله مصر ، به عنوان یکی از شجاع ترین و استراتژیک ترین قهرمانان جنگی در تاریخ شناخته شده است.
۳.شکوفایی معماری مصر در طول سلطنت او!
رامسس دوم علاقه زیادی به معماری داشت. او در طول سلطنتش ، چندین سازه، بنا و معبد را ساخت و بازسازی کرد. معماری از نظر تنوع طراحی در دوره او رشد چشمگیری داشت. معابد بزرگ رامسیوم (در حاشیه رود نیل)و ابو سیمبل ( در نوبیا، جنوب مصر)،با مجسمه های بزرگ از رامسس داخل انها، تحت نظر او ساخته شد. هر دو معبد، سبک جدیدی از معماری از نظر اندازه، طراحی و پیچیدگی را ارائه داد. در ورودی ابو سیمبل، چهار مجسمه بزرگ از رامسس بر روی تخت قرار دارد که هر یک حدود ۲۰ متر ارتفاع دارد. رامسس بعد از ۳۰ سال سلطنت، بر اساس سنت ها، خدای مصر شد.
رامسس یک پایتخت جدید برای مصر ساخت که به پی رامسس معروف بود. تحت سلطنت او این شهر شکوفا شد و زیرساخت های منحصر به فردی داشت. متاسفانه این پایتخت شکوه خود را حفظ نکرد و در طول زمان ویران شد.
۴.سلطنت ۶۶ ساله رامسس دوم!
رامسس در سن ۱۴ سالگی به عنوان شاهزاده اعلام شد و در سن ۲۵ سالگی به تخت نشست.او از ۱۲۷۹ تا ۱۲۱۳ ق.م حکومت کرد که ۶۶ سال و دو ماه طول کشید و در سن ۹۰ سالگی مرد. گفته می شود او در پیری از بیماری آرتریت رنج می برد. او یکی از طولانی ترین سلطنت ها را در بین فراعنه مصر داشت.
۵.نفرتیتی، ملکه مورد علاقه رامسس!
رامسس دوم وقتی یک شاهزاده بود با دو ملکه ازدواج کرد. گفته می شود رامسس بیش از ۲۰۰ همسر و زن صیغه ای و بیش از ۱۰۰ فرزند داشته است. ولی ملکه نفرتیتی به عنوان همسر سلطنتی فرعون یاد می شود. او بعد از مرگ نفرتیتی، یک مقبره منحصر به فرد برایش ساخت. در واقع آرامگاه نفرتیتی، یکی از زیباترین معماری های مصر باستان را دارد. کنده کاری و نقاشی های زیبایی بر دیوارهای این مقبره نقش بست و رامسس مطمئن شد که همسرش یکی از باشکوه ترین آرامگاه های دره ملکه ها را دارد.
نفرتیتی که همسر اخناتون بوده رامسس دوم که متنفر از اخنتاتون واثار اون دوره پاک کرده ! یک وقت نگید مردم سواد دارن ! این تو یک فیلم موسی خارجی دیدم که نفرتیتی با موسی پیامبر بود راستی گفتی چند تا بچه !ولی تاریخ دروغ ها را اثبات میکند
اسم همسر رامسس دوم، نِفِرتاری بوده، نه نفرتیتی!
رامسس به خاطر مریضی نمرد .به خاطر دنبال کردن حضرت موسی وغرق شدن مرد.که در قرآن هم اومده رامسس دوم همون فرعون زمان حضرت موسی است
کاملاً درسته.
بله . و ظاهراً مقبره او هم در نزدیکیهای بندر عقبه یافت شده ،چونکه بدنبال حضرت موسی ع در دریا غرق و سربازانش او را از آب گرفته ، مومیایی و دفن میکنند
اینکه فرعون (رامسس) تصمیم گرفت حضرت موسی رو به فرزندی قبول کنه
دلیلش این بود که اصلا فرزندی نداشت.
رامسس دوم اصلا وجود نداره
یعنی توعصر جدید هنوز مغزها زنگزده هستند بابا جسدش کشف شده علت مرگ مشخص اون دانشمند خیالی که گندش دراومد خوب سنگ نگاره های مصر هستن که دروغ را برملا میکند
(“”رامسس بیش از ۲۰۰ همسر و زن صیغه ای و بیش از ۱۰۰ فرزند داشته است.””)! چرا اینقدر راحت دورغ ، ریا و خدع می ِکنید خجالت بکشید بعد حدود نیم قرن هنوز هم مثل اوایل انقلاب دروغ و خدع می کنید مگر اونها هم مثل مسلمانان صیغه داشتند اصلاٌ مگر عرب بودند بعد اسلام با زور شمشیر و گردن زدن مصریها عرب یاد گرفتن و مسلمان شدند قبل آن حروف میخی (بصورت نوشتاری) و هیروگلیف ( بصورت نقاشی) داشتند و اصلاً هم رسم صیغه نبوده است شاید کنیز و برده بود که اون هم سخت باورش چون فرعون بر سرزمینت پهناور مصر که یک قدرت بزرگ مثال ایران زمان کوروش بوده است و در آن موقع پادشاه تک همسری بودند تا مردم عوام از آنها یاد بگیرند به خانواده وفادر باشند این مسلمان بودند که به اسم صیغه به هر زنی تجاوز می کردبا کمال تاسف این شامل مادران پرمهر ایران شهر (ایران دوران ساسانیان) در زمان یزد گرد سوم هم می شود که که بعد شکست ایران با فریب امثال سلمان فارسی اعراب تازی با وحشی گری تمام به همه ی مادران پاک ایرانی بنام دین و اسم صیغه تجاوز کردند.