آیین های نوروز (حاجی فیروز، آتش افروز)
آتش افروز آمده، سالی یک روز آمده
آتش افروز صغیرم، سالی یک روز فقیرم
روده و پوده آمده، هر چی نبوده آمده.
و دیگری میرقصید و بازی در میآورد.
در این وقت میمون باز، بند باز، و لوطی، خرس به رقص و غیره کارشان رواج دارد و ترانههای ذیل خوانده میشود:
فلفلی مرده؟ نمرده،
چشماش که وازه تخم گرازه
نون خورده و جون نداره دستش استخوان نداره
میل پشت بون نداره
امان از آش رشته بابام بزغاله کشته
ننم سر کار آشه دائیم قاشق تراشه
خانم میخوره میشاشه
دختر یه دندونه سوار پوس هندونه
هندونه یُرغه میره درخونه داروغه میره
شوورم زن کرده پشتشو بر من کرده
یه نون ازم کم کرده
این یدونه نون پرپری من بخورم یا اکبری؟
روزهایی پیش از عید، حاجی فیروز در کوی و برزن به راه میافتد. اغلب یک، دو نفر و یا بیشتر هستند. خودشان، صورت و گردن و دستها را سیاه کرده و لباس سرخ و شلیته میپوشیند و کلاه مخروطی شکل مقوا ساخته بر سر مینهند و با دایره ای که به دست دارند ضرب گرفته و میخوانند:
حاجی فیروزه، سالی یه روزه و انعامی دریافت میکنند. در خراسان و روستاهای اطراف آن، حاجی فیروز را جیگی جیگی نه نه خانم میگویند و این عنوان اشعار و ترانه بلندی است که همراه با ضرب دایره میخوانند. همین ترانه را در مراسم ختنه سوران نیز میخوانند.
در همین عصر، یعنی زمان «عباسیان» در ایام نوروز و به احتمال جشنهای دیگر ایرانی، مراسم کارناوال یا جشنهای سیار بر پا میشده است. در ایران در دوران آل بویه، نیز در بغداد و قاهره، از چنین مراسمی گزارشهایی لا به لای اوراق تاریخ ملاحظه میشود.
ابن معمار در نوروز سال ۳۴۶ ( = 974 م ) اشاره میکند که مردم در مصر نمایش سیار بسیار با شکوهی برگزار کردند. این نمایش توسط بازاریان انجام شد که از جمله فیلهایی را با تزئینهایی بسیار جالب توجه آراسته و ضمن بازیها و نمایشهایی گوناگون، مسافت مبدأ تا مقصدشان را که قاهره بود، در طول سه روز طی کردند.