یون هی سون
یون هوی سان که با نام یون هی سون (۱۹۳۵-۱۸۶۰) نیز شناخته می شود، رهبر و سازماندهی کننده شبه نظامیان کره ای بود که به خاطر تلاش هایش در مخالفت با حاکمیت استعماری ژاپن در کره مشهور است. پس از اینکه قتل شهبانوی کره میونگ سونگ در سال ۱۸۹۵ باعث به وجود آمدن نا آرامی هایی در سطح کشور شد، یون شروع به حمایت از قوای شبه نظامی کره کرد که با نام ارتش های صالح نیز شناخته می شود. یون اعلان های جنگ و تهدیدهایی به فرماندهان ارتش ژاپن و سربازان کره ای که به ژاپنی ها خدمت می کردند فرستاد، فعالانه انگیزه استقلال کره را در میان زنان ترویج داد، و ده ها ترانه نبردی ملی گرایانه را تدوین کرد. ” ترانه شبه نظامیان زن ” اولین ترانه شبه نظامیان کره ای می باشد که توسط یک زن تدوین گردیده است و اولین ترانه مرتبط با مجاهدین می باشد که به زبان کره ای به رشته تحریر در آمده است. یون در سال ۱۹۰۷ اولین ارتش صالح تمام زنانه را ایجاد و رهبری کرد و شبه نظامیان خویش را شخصا با فنون مبارزه ای آموزش داد. او تا زمان مرگش به حمایت از مبارزه کره برای استقلال استمرار بخشید.
پس از مرگ، دولت کره جنوبی مدال ریاست جمهوری تقدیر از خدمات و همچنین مدال ملی نشان لیاقت برای تاسیس کشور را به وی اهدا کرد.
اوایل زندگی:
یون هی سون در سال ۱۸۶۰ در سئول چشم به جهان گشود. پدرش یون ایک سانگ نام داشت و اجدادش اصلیتی از شهر هجو داشتند. یون به خاطر روحیه متعالی و وقف خویشتن به خانواده اش شناخته می شود. زمانیکه وی به شانزده سالگی رسید، با شخصی به نام یو جه ون که پسر رهبر شبه نظامیان یو هونگ سوک بود پیمان زناشویی بست و این زوج در نام میون شروع به زندگی کردند. یون و یو پسری به نام یو دون سانگ داشتند.
مشارکت نظامی:
قتل شهبانوی کره میونگ سونگ در سال ۱۸۹۵ جرقه نا آرامی را در اقصی نقاط کره زد و پدر شوهر یون شبه نظامیان خویش را برای جنگ آماده کرد. نبردهای خونین بین سربازان کره ای و ژاپنی آغاز شد. اگرچه یون درخواست کرد تا به نبرد ملحق شود، اما پدر شوهرش این اجازه را نداد. او در خانه ماند. به جای سرگرم کردن خویش با وظایف عادی خانه داری، یون اعلان های جنگی مکتوبی را به فرماندهان ارتش ژاپن می فرستاد و نامه های تهدید آمیزی به سربازان کره ای که برای خدمت به ژاپنی ها انتخاب شده بودند می نوشت. وی حتی با پخت و پز و شستن رخت های سربازان نیز به یاری آنها می شتافت. او سایر زنان را نیز تشویق می کرد تا از استقلال کامل کره از ژاپن حمایت کنند. همچنین یون ده ها ترانه برای سربازان شبه نظامی کره ای سرود که امروزه ۹ عدد از آنها همچنان باقی مانده است.
یکی از ترانه های نبردی یون که ” ترانه های شبه نظامیان زن ” نام دارد، اولین ترانه مرتبط با شبه نظامیان می باشد که توسط یک زن تدوین شده است و همچنین اولین تصنیف مربوط به شبه نظامیان قلمداد می شود که به زبان کره ای نوشته شده است:
هر اندازه که ژاپنی ها ممکن است قوی و کامیاب باشند/ اگر ما متحد شویم، میتوانیم به سادگی آنان را شکست دهیم/ بگذارید جهان بگوید ما زنان ساده ای هستیم/ اما چگونه می توانیم از عشق به کشور آگاه نباشیم؟/ بدون یک کشور، چه خاصیتی برای مرد یا زن وجود دارد؟/ بیایید قدم برداشته و به ارتش صالح ملحق شویم/ بیایید سربازان شبه نظامی خود را یاری رسانیم/ اگر آنان توسط جانواران تصاحب شوند/ آیا حتی ژاپنی ها آنان را نجات می دهند؟/ بیایید به کمک سربازان شبه نظامیمان بشتابیم/ موفقیت برای ما، هورا برای کشورمان!/ هزاران هورا برای زنان!/
یون در سال ۱۹۰۷ یک گروه شبه نظامی متشکل از زنان را ایجاد کرد که اولین ارتش صالح زنان در کره به حساب می آمد. گروه شبه نظامی متشکل از حدود سی زن می شد. یون منابع مالی برای حمایت از سربازان کره ای جذب و تاسیس و راه اندازی یک کارخانه تسلیحات در منطقه جوسان را سازماندهی کرد.
در سال ۱۹۱۱، پس از اینکه ژاپن اقدام به اشغال کره نمود، یو هونگ سوک پدر شوهر یون به منظور تجدید قوا با سربازانش و توسعه یک استراتژی جدید نظامی کره را به مقصد جنوب منچوری ترک کرد. قبل از اینکه یون و پسرش بتوانند به آنها بپیوندند، این مادر و فرزند دستگیر شدند و توسط پلیس ژاپن مورد تهدید قرار گرفتند تا محل تقریبی یو هونگ سوک را لو دهند. یون از افشای هر گونه اطلاعاتی امتناع ورزید و ژاپنی ها سرانجام در حالیکه از پایمردی او تحت تاثیر قرار گرفته بودند، آنان را آزاد کردند.
در حدفاصل بین سال های ۱۹۱۳ تا ۱۹۱۵، یون شوهر و پدر شوهرش را از دست داد؛ شوهرش توسط پلیس ژاپن دستگیر و شکنجه شد. یون به آموزش شبه نظامیان زن خویش استمرار بخشید و آنها را در حملات به اردوگاه های ژاپنی هدایت کرد. او گروه های شبه نظامی زنانه و مردانه را به منظور همکاری با یکدیگر مورد تشویق قرار می داد و به شخصیتی موثرتر بدل گشت. با فراری دادن زندانیان کره ای از اردوگاه های ژاپنی، یون آنها را در غارهای مخفی پنهان می کرد و به آنها کمک می کرد تا زنده بمانند. او در اواخر زندگی خویش یک مدرسه تاسیس کرد و در آنجا مبارزان استقلال طلب جدید را آموزش می داد.
مرگ و میراث:
یون در بهار سال ۱۹۳۵ جان به جان آفرین تسلیم کرد، این اتفاق تنها یازده روز پس از مرگ پسرش در زندان ژاپنی ها رخ داد. او سندی به نام ” تاریخچه زندگی من ” را برای نوادگانش به جای گذاشته است.
بعد از مرگ وی، اعمال قهرمانانه یون توسط دولت کره جنوبی مورد تقدیر قرار گرفت. مدال ریاست جمهوری تقدیر از خدمات و همچنین مدال ملی نشان لیاقت برای تاسیس کشور به وی اهدا شد. در بیستم اکتبر ۱۹۹۴، دولت کره جنوبی ترتیبی داد تا بقایای یون و شوهرش به کشور بازگشته و در گورستان خانوادگی اجداد یون به خاک سپرده شود.
بسیار زیبا و عاالیی ممنونمم اقای سیروس پور عزیز