زبان و آموزش و پرورش در ژاپن باستان
زبان- خطنویسی- آموزش و پرورش
ژاپنیان خطنویسی و آموزش و پرورش خود را از چینیان، که به نظر آنان وحشی بودند، فرا گرفتند. زبان ژاپنی، هر چند که محتملا مغولی و به زبان کرهای نزدیک است، به قوم ژاپنی اختصاص دارد و از مشتقات زبانهای معلوم دیگر به شمار نمیرود؛ برخلاف چینی، چند هجایی و پیوندی و در عین حال ساده است. حروف دمیده کم دارد و اساساً از حروف حلقی و حروف صامت مرکب است. هیچ یک از حروف صامت آن، جز «ن»، در پایان کلمات در نمیآیند. تقریباً همه حروف مصوت، دراز و آهنگدارند. دستور زبان ژاپنی آسان و طبیعی است. اسم در حالت مفرد و جمع مذکر و مؤنث، و صفت در حالت تفصیلی و عالی تغییر نمیپذیرد. فعل در مورد اشخاص متفاوت تغییر شکل نمیدهد. ضمایر شخصی معدودند، و ضمیر ربط اصلا در میان نیست. اما صفت به صورت منفی درمیآید و وجوه متعدد دارد. فعل صرف میشود. به جای حروف اضافه، الفاظ الحاقی زحمتآور، و به جای ضمیر شخصی اول شخص و دوم شخص، اصطلاحات تعارفآمیزی از قبیل «چاکر خاکسار» یا «آن جناب» به کار میرود.
زبان ژاپنی خط مخصوصی نداشت. در نخستین سدههای میلادی، مردم کره و چین خطنویسی را به ژاپن بردند، و ژاپنیان قرنها با علایم چینی کلام خوشآهنگ خود را مینگاشتند. چون در مقابل هر یک از هجاهای کلمات ژاپنی یک علامت کامل چینی استعمال میشد، خط ژاپنی، مخصوصاً در عصر عظمت نارا، یکی از دشوارترین خطهای عالم بود. اما، در قرن نهم، قانون اقتصاد، که همواره در زبانها عمل میکند، به داد ژاپنیان رسید. پس، دو خط ساده پدید آمد. در این دو خط، هر یک از علامتهای چینی به صورت پیوسته و کوتاهی درآمد و نمودار یکی از هجاهای چهل و هفت گانه گفتار ژاپنی شد. در حقیقت، این چهل و هفت علامت نقش الفبا را برعهده گرفتند. چون بخش بزرگی از ادبیات ژاپنی به خط چینی
در خط کاتاکانا، که اکنون در جراید کوچک و تابلوهای راهنمایی و اعلانات استعمال میشود، علامتهای هجایی به صورت خطوط مستقیم درآمدهاند.
است، و در نگارش قسمت اعظم بقیه نیز، در عوض علایم ژاپنی، ترکیبی از علایم چینی و الفباهای محلی به کار رفته است، محققان غربی بندرت توانستهاند مستقیماً بر آثار ژاپنی دست یابند. بنابراین، آگهی ما از ادب ژاپنی ناچیز و سطحی است و اعتبار چندانی ندارد. مبلغان یسوعی، از مشاهده این موانع، میگفتند که شیطان، به قصد بازداشتن ژاپنیان ازخواندن انجیل، زبان ژاپنی را اختراع کرده است!
خطنویسی، دیرگاهی، یکی از تجملات اشراف به شمار میآمد. تا نیمه دوم قرن نوزدهم، برای ترویج فن نوشتن کوششی مبذول نشد. در عصر عظمت کیوتو، خانوادههای متمول برای کودکان خود مدارسی ساختند. در آغاز قرن هشتم، امپراطور تنچی و امپراطور موممو نخستین دانشگاه ژاپنی را در کیوتو تأسیس کردند. بتدریج، با سرپرستی دولتها، مدارسی در ولایات به وجود آمد. فارغالتحصیلان این مدارس از حق رفتن به دانشگاه برخوردار بودند، و دانشگاهرفتهها میتوانستند، پس از گذرانیدن امتحان، به خدمت دولت درآیند. جنگهای داخلی عصر ملوکالطوایفی، آموزش و پرورش و علم و ادب را از پیشرفت باز داشت. اما شوگونهای توکوگاوا مجدداً نظم و آرامش را برقرار ساختند و بار دیگر بازار فرهنگ را رونق بخشیدند. اییهیاسو متوجه شد که نود درصد افراد طبقه سامورای خواندن و نوشتن نمیدانند، و این بر وی سخت گران آمد. در سال ۱۶۳۰، هایاشی رازان در یدو مدرسهای برپا کرد و به تعلیم اصول اداره امور حکومتی و فلسفه کنفوسیوس پرداخت. این مدرسه بعداً به دانشگاه توکیو مبدل شد. در ۱۶۶۶، کومازاوا اولین دانشگاه ولایتی را در شیزوتانی به وجود آورد. حکومت ژاپن از دانشوران و پزشکان و روحانیان خواست که درخانهها و معبدها به تأسیس دبستان بپردازند، و به معلمان اجازه داد که شمشیر ببندند و خود را همپایه افراد صنف سامورای محسوب دارند. در سال ۱۷۵۰، چهل هزار دانشآموز در هشتصد دبستان درس میخواندند. این دبستانها مخصوص کودکان سامورای بود. بازرگانان و کشاورزان ناگزیر فرزندان خود را نزد معلمان قدیمی میفرستادند. از میان زنان، تنها آنان که مالدار بودند از آموزش و پرورش منظم برخوردار می شدند. آموزش و پرورش عمومی در ژاپن نیز، مانند اروپا، فقط بر اثر نیازها و فشارهای زندگی صنعتی آغاز شد.
فن چاپ نیز، مانند فن خطنویسی، جزو فرهنگ بودایی، از چین به ژاپن رفت. قدیمترین مطلب چاپی جهان که برای ما باقی مانده است، چند ورد بودایی است که در سال ۷۷۰، به امر ملکه شوکوتو، با مهرهای چاپی طبع شدهاند. در حدود سال ۱۵۹۶، فن چاپ با حروف مجزا از کره به ژاپن رسید، اما چون خط ژاپنی شامل هزاران علامت بود، چیدن حروف هزینه بسیار داشت و تا ۱۸۵۸، یعنی زمان نفوذ اروپاییان به ژاپن، رواج نیافت. حتی امروز هم یک روزنامه ژاپنی به چند هزار علامت نیازمند است. با وجود این مشکل، صنعت چاپ ژاپن یکی از زیباترین انواع چاپ عصر ماست.
منبع : تاریخ تمدن , جلد اول : مشرق زمین
نویسنده : ویل دورانت
نشر الکترونیکی سایت تاریخ ما