فردوسیِ بختیاریها کیست؟
داراب افسر بختیاری آن چنان در سرایش اشعار بختیاری به فصاحت و بلاغت اهتمام ورزید که اینک اندیشمندان دیار بختیاری وی را «پدر شعر بختیاری» می خوانند و ملکالشعرای بهار نیز در مورد او گفته است:
«کاری که فردوسی در زبان فارسی کرد، افسر در زبان بختیاری انجام داده است.»
به گزارش تاریخ ما از شهرکرد، «داراب افسر بختیاری» در سال ۱۲۷۹ شمسی در چغاخور چهارمحال و بختیاری متولد شد.
پدرش «اصلان احمد بختیاری» از بزرگان طایفه احمدبختیاری از تیره احمدخسروی، طایفه زَراسوندی هفتلنگ بختیاری و مادرش «بیبی گوهر» فرزند حسینقلیخان ایلخانی بود.
داراب در مکتبخانهها، خواندن و نوشتن را آموخت و در کتابخانه دایی خود به گنجینه بزرگی از تاریخ و ادبیات ایران و جهان دست یافت.
داراب افسر سال ۱۳۲۰ از چغاخور به اصفهان رفت و ساکن آنجا شد. او توانست با شعرا و اندیشمندان همعصر خود مانند ملکالشعرای بهار، پژمان بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان مجالست و دوستی کند و با شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز کشور آشنا شود.
داراب از ۳۰ سالگی شاعری را آغاز کرد و اولین شعرش به گویش بختیاری، شعری ملی و زیبا به نام «رستاخیز مسجد سلیمان» بود که از لحاظ محتوا و ابراز احساسات ملی از بهترین نمونههای افکار وطنپرستانه اوست.
دیوان شعر داراب افسر بختیاری که تنها قسمتی از اشعار او را در بر میگیرد، آنچنان سرشار از استحکام، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه، معانی بلند عارفانه، اشعار وطنپرستانه و عاشقانه است که به خاطر آنها مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد از خود قرار گرفته است.
افسر بختیاری چنان در سرودن اشعار بختیاری به شیوایی و استواری اهتمام ورزید که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را «پدر شعر بختیاری» مینامند.
فردوسیِ بختیاریها
ملکالشعرای بهار درباره او گفته است: «کاری که فردوسی در زبان فارسی کرد، افسر در زبان بختیاری انجام داده است.»
شعر داراب با توجه به شرایط خانوادگی، اصالت ایلی و شرایط اقلیمی و اجتماعی دیار بختیاری سروده شده و در حقیقت آیینه تمامنمای احساسات، عواطف و ذوق سرشار یک بختیاریتبار فرهنگدوست است؛ شعری که سادگی، صفای انسانی و صمیمیت زندگی روستایی و عشایری را نشان میدهد.
او کسی بود که در کنار رنگ و بوی زندگی شهری و مشکلات اجتماعی، تلاش میکرد هویت عاطفی و انسانی خود را حفظ و آن شور و شادمانی صادقانه و بیریایش را نسبت به انسانها آشکار کند تا افراد بتوانند در مسیر رشد و تکامل انسانی قدم بردارند.
او عاشق مولایش بود
افسر همواره شیفته مولایش حضرت علی بن ابیطالب(ع) بود. شعر «عمرویه» حماسه نبرد حضرت علی(ع) در جنگ خندق از شاهکارهای افسر به زبان بختیاری است.
داراب افسر بسیار مهربان، خوشسخن و نیکرفتار بود. محضرش شوری داشت و کلامش گرمی خاصی. نقل است برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمیشناخت و یکبار او را دیده بودند که در سرمای زمستان، کت خود را به فقیری رهگذر بخشید.
اشعار داراب افسر در زمینههای گوناگونی از جمله عرفان، عشق، سیاست و در قالبهای قصیده، غزل، قطعه و… سروده شده است.
از او ۲ کتاب «ترانههای محلی بختیاری» و «دیوان داراب افسر بختیاری» برجای مانده است. این ۲ اثر تاکنون بارها به چاپ رسیده و از سوی بختیاریها مورد استقبال فراوان قرار گرفته است.
معروفترین شعر داراب افسر، «هُمیلا» است که گفتوگوی دختری شهری و پسری روستایی بوده و در حقیقت باید آن را شاهکار ادبی او دانست.
رمانی که هنوز چاپ نشده است
وی رمانی هم به نام «گل سعادت» نوشته که ماجراهایش در سرزمین بختیاری میگذرد، اما هنوز به چاپ نرسیده است.
کتاب دیگری از او به نام «تاریخ بختیاری» ذکر شده که متاسفانه ظاهراً اوراق آن نابود شده یا فعلا در دسترس نیست.
افسر بختیاری در سال ۱۳۳۷ بر اثر سکته نیمی از بدنش فلج شد و سرانجام در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۵۰ در اصفهان درگذشت. پیکر او را در تکیه میر تخت فولاد به خاک سپردند.