مهر گرايي زرتشتي در اروپا
مهر گرایی زرتشتی در اروپا
1-«مهر» كه در وداها «میترا» و د راوستا «میثرا» خوانده شده د رمیان همهی خدایان هند و ایرانی مقامی بسیار شامخ یافت. آیین مهر همان آیین زرتشت است كه در اثر آمیختن با عناصری از آیینهای سامی دگرگون شده است.
پلوتارك نقل میكند كه آیین پرستش میترا به توسط دزدان دریایی سیسیلی كه در سال 67 قبل از میلاد مسیح به اسارت در آمده بودند و به روم برده شد. آیین پرستش میترا به سرعت در اروپا انتشار یافت و شهرت آن به كرانههای دریای اژه رسید و از آن پس میترا در پهنهی بین هند و دریای سیاه مورد پرستش واقع گردید. رسم پرستش میترا در قسمتهای مختلف آسیای صغیر گسترش یافت و به هند رسید و در قرن سوم مسیحی به ایالات شمال غربی هند و گجرات راه پیدا كرد.
در یك نقش برجستهی موجود، آنتیوخوس ( Antiochus ) اول پادشاه كوماگند ( Commagene ) در حالی كه با آرامش دست راست مهر را گرفته ملاحظه میگردد. نرون ( Nero ) آرزو داشت كه مغان او را به اسرار مهر آشنا سازند. دیوكلتیانوس (دیوكلسین) ( Diocletian ) و گالرییوس ( Galerius ) و لیكینیوس ( Licinius ) معابدی برای مهرپرستی ساختند. دیوكلتیانوس در 307 مسیحی، مهر را رسماً به عنوان حافظ امپراطوری خویش شناخت. به نظر مهر پرستان، مهر به عنوان واسطهی میان انسان و خدایی كه نشناختنی و دست نیافتنی است در كار است و جهان را به اسلوب خدای افلاطون آفریده است.
-2 مفهوم خوارنه (= خره) یا فركیانی (كه به نظر ایرانیان مختص شاهان ایران بود) به وسیلهی آیین مهر به اروپا برده شد. هر شاهی اعلام میداشت كه شوكت شاهانه یا هالهی جلال او، از آسمان بر او فرود آمده است و به این ترتیب پادشاه، خلیفه یا خدای متجسد بشمار میآمد. همین مفهوم را در عصر ما با كلمهی سرنوشت (destiny) یا به قول عرب قضا مینامند و یونانیان آن را توخه ( tyche ) میخواندند. جانشینان اسكندر، به منظور تحكیم موقعیت خویش این مفهوم را پذیرفته و مردم را به تقدیس آن برانگیختند. بنایراین، مهر كه قدرت شاهان را رنگی الاهی میداد مورد استقبال امپراطوران روم قرار گرفت و ایشان به بركت آن خود را صاحب تفضل الاهی میشمردند.
3- پادشاهان هخامنشی به بابل تردد داشتند و فصل زمستان را در آنجا میگذراندند. الاهیات كلدانی مهر را با «شمس» رب النوع خورشید، آمیخت و یگانه ساخت. مهر كه در آیین زرتشتی از خورشید ممتاز بود از آن پس با خورشید، یكی شد! و در مراسمی كه رومیان بر پا میداشتند، «خورشید شكستناپذیر» یا سلاینویكتوس ( Sol Invictus ) خوانده شد.
4- زروان – اكرانه یا «زمان بیكران»، صفت اهورامزدا است كه آیین مهر، آن را در درجهی اول قرار میدهد. زمان یا كرونوس، خدای متعادل است. این خدا در میان مجسمههای سنگی همانند هیولایی انسانی كه دارای سرِ شیر است، نموده شده است. اژدهایی بر بدنش چنبره زده، عصای قدرت و كلیدی از درهای بزرگ بهشت در دست دارد. این خدا آفریننده و ویرانگر است. فرشتگان آیین زرتشت كه به همراه مهر به روم انتقال یافتند در قلههای آفتابی كوه اولومپوس سكنی گزیدهاند.
مراسم رمزی مهر گرایی
5- در اروپا از زمانی كه آیین پرستش مهر به روم رسید، مراسم مهرپرستی در غارها و سردابها برگزار میشد. آتش فروزان دائماً در شكافهای عمیق، دخمههای زیرزمینی نگاهداری میشد. مراسم رمزی مهر به طور سری و دور از چشم عامه برگزار میگردید و فقط كسانی كه رسماً محرم اسرار بودند میتوانستند این مراسم را انجام دهند. بنابر بریهد آرنیكه – اوپانیشاد و چندوگیه- اوپانیشاد نیز حقایق رمزی را فقط باید به مرید یا فرزند تعلیم كرد. چنانچه همهی گنجهای زمینی را به كسی كه محرم اسرار بود میدادند باز حاضر به افشای اسرار دینی نبود و اعلام میداشت كه این دانش، بدرستی برتر از همهی خزاین گیتی است. منابعی از قبیل موندكه ، شویتاشوتره ، میتری – اوپانیشاد نیز همین سخن را میگوید.
6- در مصر و بابل و ایران نیز ادیان رمزی در اختفا میبودند، چنان كه پولُسُ حواری ( Saint Paul ) دربارهی حكمت پنهانی كه فقط برای مردم آشنا به اسرار در نظر گرفته شده بود سخن میگوید. مبتدیان همه جا مورد آزمایشهای بسیار سخت قرار میگرفتند و میبایست برای تصفیهی خویش، بارها خود را تطهیر كنند تا روحشان از آلایشها پاك شود، و همچنین میبایست به تمرین ریاضت پردازند و به تحمل تازیانه و شكنجههای بدنی تن در دهند. تازه وارد ناگزیر بود تن به مراسم جادویی دهد و قبل از آن كه به عنوان یك عضو در جرگهی اهل دیانت پذیرفته شود مراحلی را طی كند. سرود میترا (یشت، 10، 122) از مراسم دینی در ایران كه طی آن كسانی را تازیانه میزدند! حكایت میكند.
پیروزی مسیحت بر مهرپرستی
-7- گرویدن كنستانتین به مسیحیت در سرنوشت آیین مهر نقطهی تحولی به شمار آمده است. امپراطور (361-363 م.) یولیانوس كافر ( Julian the Apostate ) در مراسم پرستش مهر، راه داشت و پرستش مهر را در قسطنطنیه رواج داد. از زمان كنسانتین به بعد، مهرپرستی از حمایت دولت محروم شد و مسیحیت بر آن غالب آمد. مهرپرستی برای مدتی نسبتاً دراز در نواحی آلپ و سرزمینهای بین آلمان و فرانسه و جاهای دیگر باقی ماند و آثاری بر جای نهاد. هواخواهان مهر عادت داشتند كه روز تولد خورشید را در بیست و پنجم ماه دسامبر، آنگاه كه آفتاب انقلاب شتوی بر تاریكی چیره میشد و بلندی روز آغاز میگردید، جشن بگیرند. مسیحیان این روز را جهت برقراری جشن میلاد عیسی قبول كردند.
رواج مانیگرایی در اروپا
-8- مانی كه خود یك روحانی زرتشتی بود كه مدعی وحی شد. (مانی در زمره بنیانگذاران مكاتب پسازرتشتی است). وی به عنوان یك پیامآور ظهور كرد و مذهب التقاطی خود را كه بر مبنای اطلاعات و مواد به دست آمده از دین زرتشت و آیین بودا و مسیحیت و عرفان سوری بود ترویج كرد. مانی وجود شر را با نظریهی دوگرایی خود توجیه میكند. به عقیئهی او نور همانا خداست و شیطان از ظلمت برخاسته است. وظیفهی اسنان است كه در زندگی خود، با قوای ظلمت به جنگ برخیزد و پیروزی نهایی نور را بر ظلمت تأمین كند. مانی نفسكشی و سختیكشی را كه با روح دین زرتشت بیگانهاند تعلیم میدهد. مانی معتقد است كه ماده اساس و ریشهی شر است. ره یان ترتیب ریاضت دادن و تحقیر بدن در آیین مانی فضیلت شمرده میشود. تمام خواهشهای جسمانی شرند، باید آنها ار خاموش كرد و از میان برداشت. مانی سكوت و ریاضیات و همچنین تجرد را فضیلت شخصی میشمارد و روزه گرفتن را توصیه میكند. ما نویت در خاور دور انتشار یافت و تا حدود چین پیش رفت و در قرن چهارم میلادی به اروپا نفود كرد.
مانی گرایی همان طور كه قبلاً با مهرپرستی در افتاده بود، با مسحیت نیز به شدت به ستیزه برخاست. قدیس آوگوستینوس ( At. Augustine ) پیش از آنكه دین مسیح را بپذیرد مانوی بود و حتی پس از آنكه به دستگاه دینی مسیحیت پیوست، نمیدانست خود را كاملاً از تعلیمات مانی آزاد سازد، و هموست كه فلسفهی دوگرای مانویت را در اصول دین مسیح وارد كرد.
نوافلاطونیان و زرتشت
9- فرفوریوس ( Por[hyry ) (پورفوریوس)، اوبولوس ( Eubulus )، كلمنس اسكندرانی ( Clement of Alexandria )، استرابون ( Strabo )، دیوجانس لائرتیوس و فوتیوس ( Photius )، دربارهی مغان و تعلیمات آنها چیزهایی نوشتهاند. افكار نو افلاطونیان در ایران نفوذ كرده بود. تنس ، وزیر اردشیر پكان، خود حكیمی نو افلاطونی بود، و چون خسرو اول انوشیروان در قرن ششم بر تحت شاهی جلوس كرد، گفته شد كه یكی از مریدان افلاطون، اورنگ شاهنشاهی ایران را اشغال كرده است!
تعطیلی حوزه آتن و مهاجرت فیلسوفان به ایران
-10- خسرو اول، دانشگاه مشهوری در جندی شاپور تأسیس كرد و متفكران و نویسندگان نامدار از هندوستان و روم و سرزمینهای دیگر بدان جا روی آوردند. در این موقع یوستی نیانوس ( Justinian ) امپراطور روم حوزهی فلسفی آتن را تعطیل و فیلسوفان آن دیار را تبعید كرده بود. انوشیروان، مقدم آنان را در دانشگاه خود گرامی داشت. به دستور دربار ایران چندین آثار فلسفی یونانی به زبان پهلوی ترجمه شد و به همین ترتیب آثار مهم زبان سانسكریت، از جمله كتاب مهم پنجاه – تنتره كه كتاب بسیار معروف سانسكریت در امثال بود، و همچنین آثار دیگری به زبان پهلوی، یعنی زبان رسمی دربار ایران، ترجمه شد. این آثار بعداً از زبان پهلوی به زبانهای سریانی و عبری در آمدند و عربها بعداً آنها را به زبان عربی ترجمه كردند. این كتابها سپس به اروپا رسید و چون مشعلی در عالم قرون وسطی نور افشانی كردند.
منبع
زیباترین گل تقدیم تو باد
با درود . آیا در صورت امکان اگر راهنمایی در رابطه با عملکرد شخصی از شما خواسته شود راهنمایی میکنید
پیروز باشید