نجات گیتی از طریق عمل ۲
جات از طریق عمل (کرمه یوگا a Yoga¦karm )
رامانوجه[۱] معتقد است که روش کردار و عمل، بر روش معرفت مقدم است; زیرا روش عمل سرانجام به معرفت خویشتن مى انجامند و هر آن که به روش معرفت بپیوندد، ناگزیر باید وظایف شرعى و ضرورى خویش را هم انجام دهد. پس از انجام درست این وظایف، انسان به معرفت وروشنایى یقین مى رسد. براى رسیدن به غایت نهایى یا نجات در روش عمل، فاعل باید ویژگى هایى را درنظر بگیرد. در فصل چهارم گیتا آمده است:
دانایان درفهم عمل و ترک آن ناتوان اند و نمى دانند چه باید کرد و چه نباید انجام داد. ولى من، کرشنا، به تو، آرجونا خواهم گفت.
حتى دانایان در حیرانند و نمى دانند که عمل چیست و ترک عمل کدام است.
اینک من تو را گویم که عمل چیست تا با دانستن آن از پلیدى ها برهى.
باید دانست که چه کار را باید کردن؟
و چه کار را نباید کردن؟
و ترک کار چیست؟
شناختن حقیقت عمل سخت و دشوار است.
گیتا در ادامه مى گوید: «کسى که رهرو منزل یوگا و طالب تصفیه باطن باشد، عملْ یگانه راه اوست». قبل از شناخت ویژگى هاى عمل به اقسام آن در گیتا مى پردازیم:
الف) عملى که از سر نادانى انجام شود; در فصل هجدهم گیتا آمده است: «عملى که از نادانى و عدم عاقبت اندیشى به جاى آورده شود، بى آن که اندازه توانایى شخص یا زیانى که ازآن به خود شخص یا به دیگران مى رسد موردنظر قرارگیرد، از «تَمَس»[۲] است.
ب) عملى که به هوس نتیجه یا از روى پندار باشد; در همان فصل آمده است: عملى که به هوس نتیجه یا از روى پندار یا به تکلّف بسیار انجام شود، از «رَجَس»[۳] است.
ج) عملى که انجام آن تکلیف آدمى است; در همان فصل آمده است: «عملى که انجام آن تکلیف آدمى است، اگر بى شائبه دوستى و دشمنى و چشم داشتِ نتیجه و فارغ از هر تعلق انجام شود، از «سَتْوه»[۴] است».
منظور از عمل در طریقه نجات، همین نوع سوم است که مایه نجات و زمینه نور معرفت در انسان است. عمل زمانى ثمربخش است که فاعل آن از ثمره آن چشم پوشد و دل در گرو حق بندد و با جانى فارغ از تب و تاب به نبرد با اهریمن درون و برون برخیزد; که محور همه این امور اخلاص محض است; و باید عارى از آز و خشم باشد که گیتا سرچشمه همه گناهان را در این دو مى داند. گیتا مى گوید: «یوگى یا انسانى که مى خواهد به کمال برسد، از این عمل ناگزیر است». در فصل سوم آمده است:
با خوددارى از عمل، به مرحله فارغ از عمل نتوان رسید.
ترک عمل کسى را به کمال نرساند.
در واقع هیچ کس نمى تواند حتى یک دم از پرداختن به کار سرباز زند.
چه، همه کس به مقتضاى خود از عمل ناگزیر باشد.
و آن که اعضاى خود را از کار بازداشته،
دل به اندیشه درباره اشیا و محسوسات مشغول سازد،
سرگشته مردى ریاکار باشد.
همچنین گیتا براى عمل، شرطى اساسى، مانند دلبسته نبودن به نتیجه آن ذکر مى کند، یعنى کار باید براى رضاى خدا باشد; در غیر این صورت مایه خسران و گرفتارى است. در فصل سوم چنین آمده است: «عمل که نه براى خشنودى خدا باشد مایه گرفتارى است». در فصل چهارم گیتا آمده است:
او چون به قصد کارى برخیزد،
نه چنان است که طرحى ریخته یا سودى در نظر گرفته باشد.
عمل او در آتش علم گداخته و پاک شده است.
و دانایان چنین کسى را فرزانه نامند.
کسى که هوسِ ثمره کار فروگذاشته
و به مقام رضاى مطلق رسیده،
بى نیاز از همه چیز.
او اگرچه مدام در کار است، همواره از کار فارغ است.
سالک این طریق در متن اجتماع به سر مى برد، اما محور اندیشه او کسب رضاى الهى است، بدین معنا که دلبسته به پیامد و نتیجه آن نباشد و هیچ چشم داشتى به نتیجه خوب و بد آن نداشته باشد و عمل را چون وظیفه مقدس انجام دهد.
۱]. رامانوجه حکیم ودانتایى و بانى فلسفه وى شیشته ادوَیته یا «عدم ثنویت تعدیل یافته» است. وى داراى تفسیرى متفاوت با آنچه قائلان ادویته مطرح مى کنند، مى باشد. او معتقد است که جهان، آتمن، خدا (ایشوره ¦ishvara) از هم متمایزند، گو این که جدا نیستند. جهان هاى ما و جهان واقعى مثل تن خدا هستند و ایشوره داراى این دو برهمن است. بدین سان، همه چیز در برهمن است اما جان هاى ما همچنان متفاوت از ایشوره اند (رک: ک. م. سن، پیشین، ص۱۰۵ـ۱۰۶).
[۲]. Tamas; نفس جوهر تاریکى و سکون یا تمایل نزولى است که پدیدآورنده نادانى و عامل گمراهى همه موجودات است (رک: داریوش شایگان، پیشین، ص۳۰۲).
[۳]. jas¦Ra; جوهر تحرک یا تمایل انبساطى است که ایجادکننده عطش حیات و دلبستگى است (رک: همان).
[۴]. Sattva; در گیتا جوهر روشنایى یا تمایل تصاعدى است که درخشان و منزه است و انسان را به سوى معرفت و شادى و سرور (sukham)راهبر است (رک: همان).
با سلام و تشکر
من دارم در مورد ادیان هندو تحقیقی را انجام می دهم ، و می خواستم بدانم که می توانید مطالب جدیدی را در این مورد برای من ارسال کنید .
درود بر بنفشه خانوم حتما این کارو خواهیم کرد. شما در چه موردهایی نیازمند مطلب هستید /؟