آشوریان

آشوُریانAssyrians [VIII]عصر کلاسیک سوُمر (ï سوُمریان) با تسخیر دولت­ـ شهرها به دست سارگونِ آگاده­یی، حکمران شمالی، به پایان رسید. سارگون و شاهان اَکَدی خالقِ اندیشه­ی امپراتوری جهانی بودند و سال­ها بعد آشوُریان همین مفهوم را به کار بردند [۱۸].
آسوُر یا آشوُر، شهری تجاری در امپراتوری سوم اوُر موفق شد در زمان فتح بابل به دست کاسی­ها و اشغال شمال به دست هوُریایی­ها، استقلال خود را حفظ کند. هر چند آشوُر در مجمع (کنفدراسیون) نسبتا آزاد دولت‌های میتانی بود، اما ناتوانی میتانی سرانجام به آشوُر قدرت بخشید که در زمان سلطنت آشوُرـ اوُبالیت اول (۱۳۳۰ـ۱۳۶۵ ق‌م)، نخستین پادشاه واقعی «آسوُر»Assyria ، استقلالش را اعلام کند؛ و با پیدایش آسوُر، جایگاه برجسته­ی‌ خود را از نو به دست آورد.
اندیشه­ی یک امپراتوری جهانی در مفهوم خدای جهانی تجسم یافت. کیشِ سین، یا ماهْ‌خدا، نقش مهمی در سراسر تاریخ آشور ایفا کرد و مراکز متعددی در اوُر واقع در بابل، حَرّان در بین­النهرین، در لبنان و در فلسطین داشت. در عصر نوـ­آشوری، سین حامی پادشاهی شد (ï پادشاهی (خاور نزدیک باستان))، و شَمَش، خورشیدْخدا، نیز به شکل گسترده­یی تجلیل می شد. بااین­همه، دین به شدت تحت استیلای آشوُر، خدای ملی، بود که تجسم سرزمین مادری و پایتخت و خدای منطقه­ی اطراف کَنِش بود که بازرگانان آشوُری بسیاری در آن زندگی می­کردند. آشوُر به مثابه­ی خدای ملی به تدریج جانشین مردوُک، خدای بابلی شد. خدایان مهم دیگر انلیل Enlil، اَداد Adad و عِشتر [یا، ایشتار] بودند. خدایان از انسان­ها دور بودند و در رسم­ نگاشتن آن‌ها به کمک نمادها غالباً بر این نکته تأکید می‌شد (ï هنر و نمادگرایی (خاور نزدیک باستان)).[۱۰]
آشوُریان معتقد بودند که رویدادهای روی زمین بازتاب‌های دسته­های گردنده­ی صورت‌های فلکی‌اند می‌پنداشتند که ده خدایی که نمودگار سیارات و ثوابت بودند به نوبت بر عالم فرمانروایی می­کردند. بنابراین، انتظار می‌رفت که پادشاه تمامی این سرزمین­ها در شهری اقامت کند که به خدای فرمانروای آن دوره­ی‌ زمانی خاص اختصاص داشت و از همین رو پادشاهان هر از گاهی اقامت‌گاه خود را تغییر می­دادند تا به این باور تحقق بخشند. چهار پایتخت وجود داشت:‌ آشور، نینوا، خُرساباد و نِمروُدNimrud. آن­ها فرهنگ بابلی را به رسمیت می‌شناختند و حفظ می کردند؛ آشوُرـ ­بانیپال (۶۳۱ ق­م) پیکره یا مجموعه­یی از ادبیات به خط میخی را گردآورد که متون دینی و تفأل را در بر می­گرفت. در دوره­های پیشین، آشور کاتبانی را که در بابل آموزش دیده بودند به کار ­گماشت و کتابخانه­هایی ساخت.[۲۵: ۳۸]

منبع: کتاب فرهنگ ادیان جهان

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
1 نظر
  1. pantea می گوید

    Salam, mikhastam khahesh konam agar rajebe sofal e asr e Safavi makhsoosan Sofale Blue & white matlabi darid be man bedahid.

    merci

ارسال یک پاسخ