نبرد میکال
پس از گذشت جنگهای سالامیس و پلاته ، نبرد میکال رخ داد. این جنگ که به عنوان دومین تهاجم ایران به یونان از آن یاد میشود، توانست به درگیریهای میان یونان و ایران پایان دهد. گفته میشود پس از آنکه ارتش ایران در جنگ پلاته با شکست مواجه شده و مردونیه ، سردار خشایارشا کشته میشود، عدهای از یونانیها که در جزیره سامس سکونت داشتند ، چند نفر را نزد فرمانده نیروی دریایی یونان فرستادند. در خواست ساکنین سامس از فرمانده نیروی دریایی این بود که آنان را در مبارزه با ایرانیان یاری داده و آنها را از مرزهای یونان بیرون کنند. فرمانده نیروی دریایی نیز با ناوهای یونان به سمت سامس راهی شد . اندکی بعد ایرانیان نیز از این موضوع آگاهی یافته و به سمت میکال حرکت کردند. نیروی زمینی ایران در بخش میکال حضور داشت و ایرانیان برای حمایت از نیروی زمینی به این بخش رفتند. نبرد میکال که حدودا در ۲۷ اوت سال ۴۷۹ پیش از میلاد رخ داده ، از مهمترین تهاجمهای ایرانیان به یونان بوده و در زمان خشایارشا اتفاق افتاده است.
ایرانیان پس از رسیدن به جزیره میکال از کشتی های خود پیاده شدند و تمامی کشتی ها را به خشکی کشاندند و آنان را بر روی یکدیگر گذاشتند و حصاری از چوب در ساحل ساختند و همانطور که عادت ایرانیان بود دورتادور خود خندقی نسبتا عمیق کَندند و آماده رسیدن یونانیان شدند. رهبری نیروی دریایی یونان که هم اکنون در حال پیشروی به سوی میکال بود، را پائوزانیاس اسپارتی بر عهده داشت که سرداری با تجربه و سرد و گرم چشیده بود.
سرانجام یونانیان به میکال رسیده و نبرد با شدت هر چه تمام تر آغاز شد و هر دو طرف به شدت می جنگیدند یونانیان سعی داشتند تا به سنگر های چوبی ایرانیان نفوذ کنند و ایرانیان هم با دلاوری از مواضع خود دفاع می کردند و بارانی از قبیل تیر٫ زوبین٫نیزه و سنگ را بر سر یونانیان می ریختند و تلفات زیادی بر یونانیان وارد آوردند ولی سرانجام یونانیان توانستند به درون سنگرهای چوبی نفوذ کنند و به گزارش هرودوت:
“نه سنگر های چوبی که ایرانیان بر پا کرده بودند توانست مانع نفوذ آنان شود و نه برتری نفری ایرانیان. و ایرانیان بعد از نفوذ یونانیان که دیگر تاب مقاومت خود را از دست داده بودند٫ به طور کلی مغلوب شدند و سردار سپاه یونان یعنی پائوزانیاس با مشاهده برتری تعداد ایرانیان برای این که دچار محاسبه غلط نشود ٫ دستور داد تا هیچ اسیری گرفته نشود و از این رو سراسر میدان نبرد پر از اجساد شده بود. به گفته هرودوت ایرانیان حدود ۱۰۰ هزار نفر تلفات دادند.
پس از جنگ یونانیان به طرف هلس پونت حرکت کردند تا پل آنجا را خراب کنند ولی این پل قبلا خراب شده بود. بعضی از تاریخ نگاران می نویسند که جنگ پلاته و میکال در یک روز اتفاق افتاده است. سپس یونانیان توانستند دژ سِسْ تُسْ را هم که در ساحل اروپایی تنگه ی هلسپونت قرار داشت را هم به تصرف در آوردند.”
حملات پیشین ایرانیان
طی هجومهای قبلی، حملهٔ نظامی ایرانیان به رهبری خود خشایارشا موفق به پیروزی در جنگ ترموپیل و …، و هم چنین فتح تسالی و بوتیا و آتیکا شدند. با این حال، در جنگ نهایی سالامیس، نیروهای یونان متحد یونان یک پیروزی غیرمنتظره را به دست آوردند و از این طریق مانع از تسخیر پلوپونز شدند. پس از آن خشایارشا عقبنشینی کرد، ماردونیوس خود را با ارتش قابل توجهی ترک کرد تا یونانیها را در سال بعد به اتمام برساند.
در تابستان ۴۷۹ پیش از میلاد، یونانیان یک ارتش عظیم را گرد آوردند و برای مبارزه با ماردونیوس در نبرد پلاته راهپیمایی کردند. در همان زمان، ناوگان متحد به سماس رفت، جایی که بقایای انحرافی از نیروی دریایی ایران مستقر بودند. پارسها، به دنبال اجتناب از یک جنگ، ناوگان خود را در زیر دامنههای میکال، و با حمایت از گروه ارتش پارس، یک اردوگاه صخره ای ساختند. فرمانده یونانی تصمیم گرفت به حمله با پارسها بپردازد و به این ترتیب تیراندازان ناوگان دریایی را فرود آورد. با وجود مقاومت شدید نیروی نظامی ایران ولی سربازان زرهی یونان دوباره خود را در مبارزه برتر نشان دادند. در نهایت سربازان ایرانی را که به اردوگاههای خود فرار کرده بودند کاملاً شکست دادند و یونانیان وابسته در ارتش ایران مترود شدند و اردوگاه مورد حمله قرار گرفت و تعداد زیادی از ایرانیان به صورت فجیعی کشته شدند. سپس کشتیهای ایرانی اسیر شدند و سوختند، نابودی کامل نیروی دریایی ایران همراه با نابودی ارتش مارودونیس در پلاته بهطور قطعی تهاجم به یونان را پایان داد. بعد از پلاته و میکال، یونانیان متحد نسبت به ایرانیان حمله میکردند و مرحلهٔ جدیدی از جنگهای یونانی ایرانی را نشان میدهد. اگر چه میکال به هر صورتی یک پیروزی قطعی بود اما به نظر نمیرسد که یک جنگ با اهمیت هم چون پیروزی آتنیان در نبرد ماراتن یا شکست یونانیان در ترمپولی تلقی میشود.
منبع اصلی جنگهای ایران و یونان
منبع اصلی برای جنگهای یونانی-فارسی، هرودوت مورخ یونان است. هرودوت، که «پدر تاریخ» نامیده میشود، در ۴۸۴ پیش از میلاد در هالیارناسوس، متولد شد. او در سالهای ۴۴۰ تا ۴۳۰ پیش از میلاد «سوالات» (یونانی-تاریخی، انگلیسی- تاریخی) نوشت و سعی کرد ریشههای جنگهای یونانی-فارسی را که هنوز نسبتاً تازه بوده، دنبال کند. رویکرد هرودوت کاملاً داستانی بودهاست. به نظر میرسد که حداقل در جوامع غربی او تاریخ را همانطور که ما میشناسیم پایهگذاری کرد. او خود را وادار به پیدا کردن سرچشمهٔ این جنگها کرد، نه در گذشتهٔ بسیار دور که مطلقاً افسانه ای باشد یا آرزوی خدایان باشد، نه مردم که تقدیر را نشان میدهد بلکه ترجیح میدهد از توضیحاتی استفاده کند که خودش میتوانست آن را تصدیق کند.
برخی از مورخان باستان، با وجود دنبال کردن کارهایش او را مورد انتقاد قرار دادند؛ که این انتقادات از توسیدید شروع شد و او تصمیم گرفت جایی که هرودوت تاریخ را رها کرده شروع کند؛ و آشکار پی برد که تاریخ هرودوت کامل است و نیازی به باز نویسی و تصحیح ندارد.
منابع
ویکیپدیا ، نبرد میکال
پارس هیستوری،نبرد میکال
ایران گریت، جنگ میکال نبرد خشایارشا با یونانیها