۴ داستان عاشقانه که تاریخ را تغییر داد!

عشق میتواند دنیا را تغییر دهد، به شرطی که مثل یکی از این زوج های معروف باشید. با تاریخ ما همراه شوید.۴ داستان عاشقانه که تاریخ را تغییر داد!

 

۱.کلئوپاترا و مارک آنتونی 

خودکشی کلئوپاترا
خودکشی کلئوپاترا

کلئوپاترا هشتم مصر اغلب به خاطر قدرت افسانه ای در ایجاد اتحادهای فتنه انگیز یاد می شود. آخرین رابطه عاشقانه و البته سیاسی او با مارک آنتونی_ ژنرال رومی_ منجر به مرگ آنها شد و سلسله بطلیموسی را سرنگون ساخت. در ۴۱ق.م، اداره روم شرقی را در دست گرفت، کلئوپاترا را فراخواند تا درباره تهمت هایی که به او زده شده بود،_کمک به دشمنان آنتونی_ جوابگو باشد. کلئوپاترا به امید اینکه آنتونی از او خواستگاری کند، لباسی زیبا پوشید و سوار بر قایق در رودخانه ای باشکوه به آنجا رفت. آنتونی شیفته او شد و او را تا اسکندریه همراهی کرد و قول داد تا از مصر و تاج و تخت کلئوپاترا حمایت کند. سال بعد او برای اثبات وفاداری اش به روم بازگشت و با خواهر ناتنی اش، اکتاویان ازدواج کرد. کلئوپاترا در همین حال، از آنتونی فرزند دوقلو به دنیا آورد و به سلطنت مصر ادامه داد.

چند سال بعد آنتونی به نزد کلئوپاترا بازگشت و معتقد بود که فرزندان او از سزار هستند و آنها را وارث قانونی سزار معرفی کرد. اکتاویان با این شایعه که آنتونی تحت کنترل کلئوپاتراست و روم را به قصد تاسیس یک پایتخت جدید در مصر ترک کرده، یک جنگ روانی به راه انداخت. در ۳۲ ق.م، اکتاویان اعلام جنگ با کلئوپاترا کرد و در ۳۱ ق.م، نیروهای او، نیروهای آنتونی و کلئوپاترا را در جنگ اکتیوم شکست دادند. سال بعد، اکتاویان به اسکندریه رسیدند و دوباره آنتونی را شکست دادند. پس از جنگ، کلئوپاترا به مقبره ای که برای خودش سفارش داده بود، پناه برد. آنتونی که تصور کرد کلئوپاترا مرده ، خود را با شمشیر کشت. در ۳۰ ق.م، بعد از دفن آنتونی و ملاقات با اکتاویان ، کلئوپاترا خودکشی کدر. به خواست او، بدن کلئوپاترا با بدن آنتونی با هم به خاک سپرده شد و اکتاویان فتح مصر و تحکیم قدرتش در مصر را جشن گرفت.


۲. هنری هشتم و آنه بولین

هنری هشتم و آن بولین
هنری هشتم و آن بولین

درحالی که مورخان بر این باورند که ترکیبی از عوامل باعث تبدیل انگلیس به کشور پروتستان شده، ولی شیفتگی شدید هنری هشتم به یک زن جوان جذاب به نام آن بولین هم در این مسئله بی تاثیر نبوده است! تا ۱۵۲۵، این پادشاه میانسال نسبت به همسر اولش ، کاترین از  آراگون _زنی محبوب و کاتولیک_ بی میل بود، چرا که نتوانست به او فرزند پسر بدهد! آنه به چشمان نگران این پادشاه آرامش بخشید، یک زن فریبا و دلربا که پدرش یک شوالیه جاه طلب و دیپلمات بود. هنری در ۱۵۲۷ از پاپ کلمن هفتم خواست که ازدواجش با کاترین را باطل کند و او رد کرد. او در ۱۵۳۳ مخفیانه با آنه ازدواج کرد  و بعد از مدت کوتاهی خود را به عنوان رییس کلیسای انگلیس منصوب کرد.

شیفتگی هنری نسبت به ملکه دوم به زودی از بین رفت، به ویژه زمانی که نتوانست برای او پسر به دنیا بیاورد. پادشاه در ۱۵۳۶، آنه را به خاطر اتهامات دروغین جادوگری، زنا و خیانت دستگیر کرد و سرش را زد. او ۱۱ روز بعد دوباره با جین سیمور ازدواج کرد ، سومین همسر از شش همسرش.. در دهه های بعد یک سری مسائل مذهبی باعث تضعیف پادشاهی شد.


۳.پیر و ماری کوری

پیر و ماری کوری
پیر و ماری کوری

زمانی که ماری اسکلودوفسکا با پیر کوری در سال ۱۸۹۵ در فرانسه ازدواج کرد، این زوج یک مشارکت فوق العاده ای را شروع کردند و تاثیر زیادی بر داشمندان نسل های بعد گذاشتند. ماری در ورشو لهستان متولد شد، در ۱۸۶۷ به مدارج عالی در رشته های تربیت بدنی و ریاضیات از دانشگاه سوربن پاریس رسید. در ۱۸۹۴ با پیر کوری ، یک شیمیدان و فیزیکدان فرانسوی معروف ،ملاقات کرد. این زوج متوجه علایق مشترکشان در مغناطیس و دوچرخه سواری شدند و یک سال بعد ازدواج کردند. ماری کوری به دنبال یک موضوع برای تز دکترای خود، و کشف تصادفی رادیواکتیویته توسط هنری بکرل در ۱۸۹۶، شروع به مطالعه پرتوهای اورانیوم کرد. و خیلی زود پیر هم در این تحقیقات به او پیوست. در ۱۸۹۸، یک سال بعد از تولد دخترشان، ایرنه، پیر و ماری کوری، پولونیوم را کشف کردند و آن را رادیوم نامیدند. در ۱۹۰۲، آنها موفق شدند تا نمک های رادیوم رادیواکتیو را از اورانیت معدنی جدا کنند. سال بعد این زوج جایزه نوبل به خاطر کشف رادیواکتیو دریافت کردند و آن را بکرل به اشتراک گذاشتند.


۴.سزار نیکلاس دوم و الیکس

سزار نیکلاس دوم و خانواده
سزار نیکلاس دوم و خانواده

رابطه ملودرام آنها، در شرایط اشفتگی انقلابی رخ داد. آلیکس ویکتوریا هلنا لوئیس بیتریس، نوه ملکه ویکتویا_معروف به الکساندرا_ ازدواج قراردادی با پسرعموی خودش، پرنس البرت ویکتور، را رد کرد و در ۱۸۸۹ عاشق نیکلاس دوم، وارث تاج و تخت روسیه ، شد. در نهایت، چند هفته بعد از مرگ سزار و تاجگذاری نیکلاس،  در ۱۸۹۴ با هم ازدواج کردند .

با وجود تظاهر به غمگین بودن، ازدواج شاد و پر شوری داشتند و ۴ دختر و یک پسر به نام الکسی به دنیا آوردند. سزارویچ جوان از پدرش تاج و تخت را به ارث برد و از مادرش بیماری هموفیلی. پدر و مادر، از ترس از دست دادن پسرشان، به راهب دیوانه، گرگوری راسپوتین روی آوردند و از او خواستند با روش های هیپنوتیزم درمانی، او را درمان کند. نفوذ سیاسی راسپوتین بر سزار و سزارینا، باعث تضعیف اعتماد عمومی در سلسله رومانوف شد و باعث سرنگونی آن در ۱۹۱۷ شد. نیکلاس، الکساندرا و فرزندانش در ۱۹۱۸ اعدام شدند.

 

منبع history
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها