جنگ خالوله یکی از کهن‌ترین جنگ‌های قبایل ایرانی زاگرس‌نشین

جنگ خالوله از کهن‌ترین جنگ‌های قبایل ایرانی زاگرس‌نشین بود که با سلاطین میان‌رودان انجام داده‌است. اگر ذکری در منابع، از ایرانیان نمی‌شود ممکن است دلیل‌اش این باشد که جبهه مخالف صاحب خط نوشتاری بود به همین سبب عمداً یا سهواً از موفقیت‌های دشمنانش چشم‌پوشی کرده‌است ثانیاً چون اقوام ایرانی هنوز واجد خط و نوشتار نبودند یاد و خاطره جنگ‌های آنان فقط از طریق سینه‌به‌سینه امکان داشت محفوظ بماند ولی این شیوه هم پایدار نبود. بیشتر حماسه‌های تاریخی ایران در شاهنامه گردآوری شده‌است.

جنگ خالوله

آخرین لشکرکشی سارگون دوم به خاد ماد در سال ۷۰۶ پ.م. وقوع یافت.[۱] تالتا حاکم الیپی که خدمتگزار وفادار آشور بود در آن زمان درگذشته بود و پسر او نیبه که شوتروک ناهونته دوم پادشاه عیلام استظهار داشت علیه اسپابارا نامی که مورد توجه آشوریان بود، برخاست. سارگون‌دوم لشکریان هفت‌تن از رئیسان نواحی نزدیک را به جنگ الیپی گسیل داشت. نیبه حاکم الیپی با ۴۵۰۰ کماندار عیلامی در دژ مرعوبیشتو در حصار نشست ولی قلعه بدست دشمن افتاد و بعد یک پادگان آشوری در آنجا مستقر گشت.

با اینکه پادشاهی الیپی ظاهراً استقلال خویش را حفظ کرده بود دیگر ممکن نبود چون هستهٔ احتمالی اتحاد آتی ماد بدان بنگرند؛ و چون در سال ۷۰۲ پ.م. سناخریب پسر سارگون‌دوم بار دیگر علیه پادشاهی الیپی لشکر کشید آن دولت ضعیف‌تر گشت. حمله سناخریب در واقع جنبهٔ تظاهر جنگی را در جناح عیلام داشت و هدف دیگر آن جلوگیری نفوذ عیلام در سرزمین ماد بود. هدف نخست حملات متوجه کاسیان صحرانشین و یاسوبی‌گالایان در جنوب الیپی بود.[۲] آشوریان در اینجا تعدادی اسب و خر و قاطر و دام‌های شاخ‌دار و عده‌ای اسیر گرفتند و تمام ناحیهٔ کوهستانی را که نوردیده بودند جزو ایالت آراپخا Arrapxa ساختند.

در یکی از سه قلعه اشغال شده اسیرانی را که ظاهراً از بابل آورده بودند اسکان دادند و در دو دژ دیگر کاسیانی را که گویا به کوهستان گریخته بودند برگردانده ساکن نمودند. سناخریب از آنجا با لشکر خویش بسوی الیپی سرازیر شد[۳] و قلعه‌های مرعوبیشتو، آکّودو را اشغال کرد و اسیران فراوان و اسبان، قاطران، خران و دام‌های شاخ‌دار بسیار به غنیمت گرفت. ضمناً ایالت بیت‌باروا[۴] تجزیه شد و اسیرانی را که از نقاط دیگر آورده بودند در آنجا مسکن دادند و آن سرزمین را به ایالت آشوری خارخار ملحق نمودند.

نیبه حاکم الیپی پس از شکست سال ۷۰۲ پ.م. مجدداً با آشور بر سر مخافت شد و در سال ۶۸۹ در ائتلاف بزرگی که هومپانی‌منّا پادشاه عیلام و موشزیب-مردوک پادشاه بابل علیه آشور تشکیل داده بودند، شرکت جست. قبایل مختلف آرامی، کلدانی، نیز جزو این ائتلاف شدند و کشورهای پارسوآش، انشان و پاشری Pašeri نیز بدان نیز بدان پیوستند.[۵] لشکریان متحدان در خالوله با آشوریان مصاف کردند. نتیجه پیکار قطعی نبود ولی متحدان ناچار از ادامه جنگ سرباز زدند زیرا هومبانی‌منّا ناگهان بیمار شد و بدین سبب در سرزمین عیلام جنگ داخلی درگرفت. آشوریان بابل را مسخّر و ویران ساختند. این بار هم مانند مانن دفعات پیش کوشش ایرانیان برای نجات از زیر یوغ آشور به عمل آمده بود بی‌نتیجه ماند.

منبع ویکی پدیا

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ