نبرد پلوپونز

پایان نبردهاى یونان و ایران سبب شد اتحادیه یونان با مشکل مواجه شود البته این اتحادیه از همان ابتدا نیز براساس دوستی شکل نگرفته بود بلکه نزدیک شدن خطر بزرگ یک امپراتورى آسیایى این اتحادیه را ایجاد کرد اما در نهایت یونانیان که قومى جنگجو، فرصت طلب و ناآرام بودند، در سال ۴۳۳ قبل از میلاد دوباره آماده نبرد، با یکدیگر شدند. جنگ هاى پلوپونز را مى توان یکى از مهیب ترین جنگهاى داخلى دنیاى باستان دانست.

اسپارت و آتن
در بین دولت شهرهاى یونان، آتن و اسپارت از موقعیت ویژه اى برخوردار بود. آتنى هاى در ایجاد ثروت، شوکت و بناسازى و اسپارت در توان بالاى رزمى قدرت زیادى داشتند. تدابیر تیموستوکل، سردار یونانى، فاتح نبرد دریاى سالامیس سبب شده بود آتن دوباره مبدل به شهر اول یونان شد و این براى اسپارت ها قابل تحمل نبود. اسپارتى ها مى دانستند که توان نظام آتن هرگز قادر به مقابله با زوبین اسپارتى نیست و به همین اساس اعتقاد داشتند  ثروت متعلق به کسى است که قوى تر باشد . این مسئله سبب شد اسپارتى ها براى نبرد منتظر بهانه باشند.
در ۴۳۲ قبل از میلاد این بهانه به وجود آمد.
نبرد بین دو شهر کورسیر و کرنت سبب ورود آتن به نفع کورسیر شد. و کرنت نیز از برادر بزرگ تر خود اسپارت کمک خواست.

اسپارتى ها که ۱۰ سال بود دست به اسلحه نبرده بودند، فرصت را مغتنم شمرده و آماده کارزار شدند. اکنون اتحادیه پلوپونز بار دیگر تشکیل شده بود. اسپارت، تب، فوسید، لوکرید، اتولى و مقدونیه همه به آتن اعلام جنگ دادند. آتن نیز بیکار ننشست. پلاته،کورسیر، اکارنانى و تراس ها که محتاج ثروت آتن بودند آماده کمک به آتن شدند، حصار شهر آتن بسیار بزرگ، نیروى دریاى آن قدرتمند (مجهز به ۳۰۰ کشتى) و ثروت آن بسیار زیاد بود اما این شهر به خوبى مى دانست در زمین هموار هیچ نیرویى قادر به مقابله با قدرت اسپارت نیست.

نیروهاى اسپارت نیز با وقوف بر این نکته در ۴۳۱ قبل از میلاد به آتیک (سرزمین اصلى اطراف آتن) حمله بردند وبه سرعت نیروهاى مدافع را نابود کرده و کلیه اهالى، آبادى ها و شهرک هاى اطراف آتن را نابود کردند اما مى دانستند حمله به حصار آتن کار آ نها نیست. نیروى دریایى آتن نیز در این زمان فاتحانه جلو مى رفت و سواحل لاکونى و الیه را غارت کرده و هر جا سفاین اسپارت را می دیدند، نابود مى کردند.

اتحادیه پلوپونز از ضعف نظامى(زمینى) آتن استفاده کرده و در ۴۲۶ پلاته را پس از ۲ سال محاصره از پاى درآوردند. نابودى پلاته سبب شد آتنى ها به تلافى، به تحرکات دریایى خود سرعت دهند و در ۴۲۵ بندر پیلوس را که متعلق به اتحادیه بود تصرف کرده ودهها کشتى اسپارت را از بین ببرند. موتسن، سردار آتنى، در این نبرد صدها نفر از بهترین نیروهاى اسپارت را از بین برد و قریب به۵۰۰ تن را اسیر کرد. اکنون آتن تصرف جزایر را آغاز کرده بود. اسپارت ها که مى دیدند على رغم قدرت زمینى، به دلیل وجود جزایر متعدد، بدون نیروى دریایى قادر به دفاع از اتحادیه نیستند و از طرف دیگر به دلیل حصارهاى بلند آتن قادر به فتح آن نیستند، پیشنهاد صلح دادند. اما فرمانروایان آتن که به پیروزى خود امیدوار و به قدرت مغرور شده بودند این خواسته را رد کردند و در ۴۲۲ با سپاهى بزرگ به مقابله با برازیداس فرمانده اسپارت رفتند. دو سپاه در آمفى پولیس با هم جنگیدند و برترى جنگاورها اسپارت ها سبب شد آتن مطمئن شود در زمین حریف اسپارت نیست. در این نبرد سهمگین هر دو سپاه فرماندهان بزرگ خود (برازیداس و کلئون )را از دست دادند.

دو رقیب پى بردند هیچ کدام قادر به حذف آن یکى نیست بنابراین در ۴۲۱ عهدنامه صلحى بین دو طرف امضا و بخش اول جنگ هاى پلوپونز تمام شد. اما خروج برخى متحدان دو طرف صلح از همان ابتدا، نشان داد این صلح ناپایدار است.
فقر و مشکلات سبب شد اعضاى اتحایده بار دیگر در ۴۱۳ قبل ازمیلاد تصمیم به حمله به آتیک (سرزمین اصلى آتن) بگیرند. این بار هدف اسپارت محو آتن به هر قیمت بود به جز اتحادیه پلوپونز، تب، فوسیدى، لوکرى، آرگوس، و کورسیر نیز آماده مبارزه شدند.آنها حتی مذاکرات با ایران را نیز آغاز کردند.

اسپارت ها بار دیگر مناطق اطراف آتن را به کلى ویران کرده و این بار حتا اجازه کشاورزى را نیز از مردم این مناطق گرفتند. اسپارت ها این بار به خاطر داشتند در کشور پر از جزیره یونان، نیروى دریایى بسیار راه گشاست بنابراین با استفاده از نیروهاى دریایى متفرقه شهرها و جزایر کوچک اتحادیه دریایى قدرتمند ایجاد کردند و پس از توافق با داریوش دوم پادشاه هخامنشى، از کمک هاى عظیم مالى ساتراپ لیدى که تحت فرمان شاه ایران بود، برخوردار شدند.

شکست هاى پى در پى آتن سبب شد آتنى ها به نیروى دریایى خود دل ببندند اما در ۴۰۸ و ۴۰۷ قبل از میلاد آن ها حتى در دریا نیز از ناوگان تقویت شده ى اسپارت ها شکست خوردند. در نبرد نهایى دریایى در سواحل لسبوس سفاین اسپارتى عمده ناوگان یونان را محاصره کردند و آتن مجبور به رساندن آخرین کشتى هاى خود براى نجات نیروى دریایى اش شد. جنگ سختى در ارژینوز در گرفت. در این نبرد دریاسالاران آتنى هر آن چه در توان داشتند، رو کردند و در نهایت ناوگان اسپارت را شکست دادند اما مرتکب اشتباه احمقانه اى شدند. آنها پیشنهاد صلح اسپارت را رد کردند. حال آن که این امر به معناى مرگ ناوگان، ثروت و قدرت آتن بود.

موج بعدى نیروهاى کمک کننده به اسپارت در راه بود و دوباره پول ایران در کنار وجود دریانوردان مزدور در کنار فرماندهى پرقدرت لیزاندر دریا سالار اسپارت، سبب شد اتحادیه پرقدرت ضد آتن، در ۴۰۵ قبل از میلاد، سواحل متعدد اطراف یونان را گرفته و به پیره و دسلی نزدیک شوند. در همین زمان در هلس پونت نیز آتن تمام کشتى هاى خود را در نبرد با لیزاندر از دست داد. این امر  سبب شد آتن در ۴۰۴ کلی هى شرایط مهاجمان را بپذیرد و آن گونه که دولاندلن در کتاب تاریخ جهان خود مى گوید آتن حصارهاى خود را ویران کرده و دموکراسى را کنار گذارد و از همه بدتر آن که به حضور نظامى اسپارت در اکروپولیس تن داد.

نتیجه نبردهاى پلوپونز

نبردهاى پلوپونز چند نتیجه بزرگ داشت. در درج هى اول خروج آتن از چرخه ى قدرت هاى تأثیرگذار نظامى یونان بود. آتن به دلیل شکوه و جلال خود و نیز وجود مای ههاى یک تمدن بزرگ مى توانست مرکز یک امپراتورى عظیم نظامى و توسعه دهنده یک تمدن بسیار بزرگ تر از خاک اندک یونان قدیم شود اما دسیسه ى اسپارت با کمک سایر دولت شهرهاى یونان این امکان را براى همیشه از آتن گرفت.

نتیجه دوم جنگ هاى پلوپونز تضعیف بیش از گذشته توان اقتصادى، فرهنگى و نظامى مناطق ایونى نشین بود. یونان این ظرفیت را داشت که در صورت اتحاد دولت هاى بسیار کوچک و متعدد اما هم نژاد خود مبدل به قدرت نظامى برتر اروپا و غرب آسیا شود اما نبردهاى داخلى بین این اقوام ستیزه جو سبب شد همواره آلت دست قدرت هاى بزرگ باقى بمانند و نتوانند خود را از سلطه آن ها خارج کنند. بارها و بارها در تاریخ دسته هاى مختلف یونان و مناطق ایونى نشین ترجیح دادند به جاى تلاش براى ایجاد یک اتحادیه ماندگار قدرتمند به دفع هم کیشان و هم نژادان خود بپردازند.

باید اذعان کرد سرباز یونانى از نظر نظامى نیروى منحصر به فردى بود و از افسانه پردازى هاى تاریخ نویسان یونان گذشته، صدها سال جنگ از آن ها مردمانى رزم دیده و مبارز ساخته بود. یونان در صورت وجود یک مغز متفکر حکومت گر مى توانست مانند آشور (به دلیل برخوردارى از سربازان حرفه اى) قرن ها به منطقه حکومت کند اما چنانچه تاریخ ثابت کرد، یونانى ها مزدورى را همواره بر مبارزه در راه اعتلاى کشورشان ترجیح دادند. این مسئله سبب محکم شدن جاپاى ایران بر آسیاى صغیر و قدرت گرفتن تدریجى اقوام مرکز اروپا شد.

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها