کانیشکا

    زمام داری بزرگ که زمان زمان داری او را اواخر سدۀ نخستین و اواسط دومین سدۀ پس از میلاد مسیح نوشته اند. او نیز یکی از پادشاهان هند و سکایی بود. اطلاعات زیادی دربارۀ پیدایش امپراطوری نیرومند کوشان در دست است، امپراطوری ای که در اوج قدرتمندی اش در سدۀ دوم میلادی قلمروش در فاصلۀ بین خاور ایران تا هندوستان گسترش یافته بود. اطلاعاتی که از منابع چینی در دست است حاکی است که حدود سال ۱۷۰ پیش از میلاد مسیح اقوام و قبایل صحراگرد و چادرنشین آن سامان که یوئه – چی (Yuechi) از سرزمین کانسو (Kansu) یعنی (چین = China) توسط هونها (Hunnen) به سوی مغرب رانده شدند.

قلمرو هون‌ها از استپ‌های آسیای میانه تا آلمان امروزی و از دریای سیاه تا دریای بالتیک گسترده‌بود. ستارهٔ سبز نشانگر محل احتمالی «پایتخت» آتیلا در مجارستان امروزی است.

در میان آنان مردمان تخاری (Tocharer) یعنی سکاهای شرق ایران (Ostiranische Saken) بودند که به مناطق سغد (Sogdiane) و باختر (بلخ = Baktrien) بین جیحون (Oxus) و سیحون (jaxartes) آمده و در آنجا سکنا گزیده بودند. کوتاه زمانی پس از این استقرار و اسکان رهبر یکی از پنج قبیله یوئه – چی به عنوان نخستین زمام داران کوشانی سرزمین باختر را اشغال کرد و خود را پادشاه کوشان خواند. قلمرو فرمانروایی او تا آن سوی کوههای هندوکش و درۀ کابل تا ساحل غربی رود سند گسترش داشت. سستی دولت پارت موجب شد تا نواحی شرقی آن دولت چون هرات، سیستان، رخج به تصرف کوشان درآید، ولی شکستی که حکومت کوشان از چین خورد، موجب شد تا کوشانیان باجگذار چین شوند. این واقعه در عصر کانیشکا روی داد. کانیشکا از سویی سرزمینهای پنجاب و مناطق تحت انقیاد یونانیان، پارتیان و سکاها را به تدریج به قلمرو خود ضمیمه کرد و عرصه را بر آنان و زمام دارانشان تنگ نمود.

سرزمین سرمت و سکائیه در سال ۱۰۰ پ. م. ، گستره شاهنشاهی پارت نیز در نقشه نشان داده شده.
سرزمین سرمت و سکائیه در سال ۱۰۰ پ. م. ، گستره شاهنشاهی پارت نیز در نقشه نشان داده شده.

از روی سکه های کوشانی می توان این فتوحات و پیشرفتها را مطالعه کرد. دوران زمام داری کانیشکا به درستی و دقیق معلوم نیست، ولی قلمرو زمام داری وفرمانروایی او تمام مناطق شرقی، سرتاسر شمال هند و کشمیر را دربر می گرفت. تقریباً همانند قلمرو امپراطوری سلسله ماوریاها. آشوکا پس از آنکه به آیین بودا گروید، یکی از بزرگترین مبلغان و مشوّقان این دین گردید. در عصر آشوکا آیین بودا تا ایران و شرق آسیا گسترش یافت. کوشانیان در واقع همسایه های مستقیم و نزدیک رومیان در بین النهرین شدند. در قلمرو و در دست آنها مهمترین شاهراه های سه گانه منتهی به جاده ابریشم قرار داشت. نخستین راه از طریق جیحون و دریای خزر به دریای سیاه و دومین راه مسیر از مرو به اکباتان و سوریه و سومین طریق از رود سند به دریای سرخ و دریای مدیترانه بود. به سخن دیگر کلیه تجارت هند با روم را دربر می گرفت و قلمرو دشمنان خود یعنی پارتیان را دور می زد. پایتخت کانیشکا پوروشاپورا (Purusapura) بود که امروز پیشاور (Peschawar) نامیده می شود که در قلب منطقه قندهار (Gandhara) قرار گرفته است. در اینجا شمار زیادی از مجسمه ها و دیگر آثار هنری کوشانیان به دست آمده که بیانگر تأثیر هنری یونانی – هلنی با اندیشه های دینی بودایی است.

هرمز یکم در یک سکه کوشانی ساسانی
هرمز یکم در یک سکه کوشانی ساسانی

همزمان سکه های زیادی از این نواحی کشف شده که بیانگر تسامح و تساهل و احترامهای عقیدتی و دینی مردمان آن مقطع تاریخی در آن خطه را نشان می دهد. مبادلات فرهنگی و داد و ستدهای هنری از دیگر ابعاد در مطالعه این آثار هنری قلمداد شده اند. پس از مرگ کانیشکا امپراطوری کوشان به بخشهای کوچکی تجزیه و تقسیم شد که بنا به روایتی تا سده های چهارم و پنجم میلادی برپا بودند که به تدریج در قلمرو ساسانیان در حال انحطاط و خیونیان (هونهای سفید) که همان هیاطله (هفتالیان) می باشند قرار گرفت (Her3feld, H. 1963, II. S. 285-6) گفتنی است که قلمرو هفتالیان همان گونه که پیشتر اشاره شد به دست خسرو یکم (انوشیروان ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی) افتاد و هیاطله با وحدت ساسانیان و ترکان به کلی از بین رفتند و دیگر نامی از آنان در تاریخ نماند. گروهی ابدالیان را اخلاف هفتالیان می دانند.


منابع نوشته:
کتاب تاریخ ایران در دوره ساسانیان، اثر دکتر اردشیر خدادادیان
وبسایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها