نه اثر کلاسیک کنفوسیوس
پنج اثر که به دست کنفوسیوس نوشته یا تدوین شده، برای ما به جا مانده است.
این پنج اثر را در چین «پنج چینگ» یا پنج کتاب شرعی میخوانند. کنفوسیوس در ابتدا «لیچی» یا «آدابنامه» را، که مراسم دیرین معاشرت را در بر داشت و به نظر او برای ساختن و پرداختن منش انسانی و نگاهداری نظم و صلح اجتماعی سودمند بود، تدوین کرد. سپس ضمایم و تفاسیری برای «ایچینگ» یا «کتاب تحولات» نوشت. وی با آنکه در فلسفه خود از موضوعات لاهوتی «کتاب تحولات» اجتناب میورزید، باز این کتاب را نمونه اکمل فلسفه اولای چین میدانست. در مرحله بعد «شیچینگ» یا «کتاب چکامهها» را تنظیم کرد تا ذات حیات انسانی و اصول اخلاق را بازنماید. در مرحله چهارم،
برای بیان حوادث بزرگ موطن خود، «چونچیو» یا «سالنامههای بهار و خزان» را به شیوهای موجز و بیآرایش نوشت. بالاخره به تألیف «شوچینگ» یا «کتاب تاریخ» دست زد. در این کتاب مهمترین رویدادها، یعنی سرگذشت سلاطین دیرین و روزگارانی که شاهنشاهی چین تا اندازهای از وحدت برخوردار بود و رهبران آن قهرمانان مدنیت و آموزگاران مردم محسوب میشدند، به میان آمدهاند. کنفوسیوس از نوشتن این کتب قصد تاریخگزاری نداشت، بلکه میخواست، به عنوان آموزگار جوانان، با انتخاب و طرح پارهای از حوادث گذشته، شاگردان خود را از پریشانی برهاند و به راه اندازد. اگر این کتابها را به عنوان تاریخ علمی و بیطرفانه چین مورد داوری قرار دهیم، به کنفوسیوس ستم روا داشتهایم. زیرا کنفوسیوس در این کتابها، به اقتضای رغبتی که به اخلاق و حرمتی که به خرد مینمود، خود قصهها و گفتارهای خیالی بر تاریخ افزوده است. اگر کنفوسیوس گذشته کشور خود را میآراید، ما امریکاییان نیز با تاریخ کوتاه خود چنین میکنیم. از این رو، جمهورسالاران یا رهبران ما، که فقط در ظرف یکی دو قرن به صورت عارفان و پارسایان در آمدهاند، مسلماً در نظر مورخان هزار سال بعد، مانند یو و شوین، انسانهایی متقی و کامل جلوه خواهند کرد! چینیان بر این پنج «چینگ»، چهار «شو» یا «کتاب» افزوده و «نه اثر اصیل» (کلاسیک) به وجود آوردهاند. شوها آثاری فلسفی هستند، و اولین و مهمترین آنها، «لونیو» یا «گفتارها و گفتگوها»، که بر اثر هوسلگ، به نام «گلچین آثار کنفوسیوس»، در دنیای انگلیسی زبان نامور شده است، با سادگی و کوتاهی، نمونههایی از اندیشهها و گفتههای کنفوسیوس را از زبان شاگردان و پیروان او نقل میکند. این کتاب اثر استاد نیست و، چند دهه پس از مرگ او، احتمالا به وسیله شاگردان شاگردانش گرد آمده است. با این وصف، برای آشنایی با فلسفه او، از کتابهای دیگر معتبرتر است. «شو» یا کتاب دوم، که نزد چینیان، «تاشوئه» یا آموزش بزرگ نام دارد، شامل گیراترین و آموزندهترین مطالب کلاسیک چین است. فیلسوف چوشی، که از پیروان کنفوسیوس و از ناشران افکار اوست، مطالب بندهای چهارم و پنجم این کتاب را به کنفوسیوس، وسایر مطالب آن را به یکی از شاگردان جوان او به نام تسنگ تسان نسبت میدهد، ولی کیاکهوی، محقق قرن اول میلادی این اثر را از آن کونگ چی، نواده کنفوسیوس، میداند. با اینهمه، عموم دانش پژوهان شکاک کنونی مؤلف آموزش بزرگ را مجهول میشمارند. سومین کتاب فلسفی چین «چونگ یونگ» یا «آیین میانهروی» نام دارد و، به تصدیق همه محققان، به قلم نواده فوقالذکر است. «کتاب منسیوس»، که بزودی از آن سخن خواهیم گفت، بازپسین اثر کلاسیک چین است. اما فلسفه کلاسیک چین پس از این آثار نیز ادامه مییابد و، چنانکه خواهیم دید، سرکشان و نوآورانی به بار میآورد و به شاهکار کهنه پرستی، که همانا فلسفه کنفوسیوس است، تاختن میگیرد.
منبع : تاریخ تمدن , جلد اول : مشرق زمین
نویسنده : ویل دورانت
نشر الکترونیکی سایت تاریخ ما