سسوستریس سوم فرعون مصر
سسوستریس سوم[۱] تقریباً از سال ۱۸۷۸ تا ۱۸۴۳ پیش از میلاد مسیح به عنوان فرعون مصر زمام امور را در دست داشته است. وی پنجمین پادشاه از سلسلۀ دوازدهم در دورۀ امپراطوری میانه بوده است. پس از عصر فرمانروایی منتوهوتپ که مصر علیا و سفلا به وحدت دست یافته بود، دورۀ زمام داری وی نیز ار دوره های شکوهمند و موفق تاریخ مصر به شمار آمده است. پایگاه سلسلۀ دوازدهم مصر در تب بوده، ولی پادشاهان آن سلسله پایتخت های خود را بنا به شرایط پیش آمده تغییر می داده اند. این جابجایی بیشتر از تب به ممفیس صورت می گرفته است و این چیزی جز انتخاب فراعنۀ این سلسله نبوده است.
توانایی ها و تدابیر این فرعون در مصر بزرگترین دستاورد را که همان تمرکز قدرت امپراطوری بود به همراه داشته است. او گام به گام سیاست های سودمند و دارای چشم انداز پیشرفت و تحول را دنبال می کرد. چنین سیاستی در امپراطوری باستانی مصر سابقه و خاطرۀ موفقی را از خود به جای گذاشته است. همۀ این تدابیر و اعمال سیاست ها مبتنی بر آداب و سنن فراعنۀ پیشین و حفظ و تعمیق فرهنگ و هنر مصریان ارزیابی شده است. با وجود این نظام اجتماعی و تحولات فرهنگی مصریان در دوره های جدید در مقایسه با عهد قدیم مصر دارای کاستی هایی شناخته شده و این ناشی از برهم خوردن معادلات سیاسی، نظامی و اقتصای آن روزگار بوده است.
مصر در عصر سسوستریس سوم برآن شد که از انزوای همه جانبه بیرون آمده و در حد قدرت بزرگ جهانی ارتقاء یابد. سسوستریس سوم نه تنها در ادوار بعدی و برای فراعنۀ پس از خود معلمی مدبر و آینده نگری بود، بلکه مورخان یونانی نیز او را به عنوان سرمشق زمام دارن روزگار به شمار آورده بودند. او فرعون مقطعی از تاریخ مصر بود که سرزمین نیل از هر زمان دیگر آسیب پذیرتر به نظر می آمده است. سسوستریس سوم دارای اعتماد به نفس، شهامت و هوشمندی تحسین برانگیزی بوده. او در نخستین اقدام خود حکام محلی ماجراجو و فرصت طلب را که در میان مصریان خوشنام نبوده و پیوسته به زشتی از آنان یاد می کرده اند، از صحنه بیرون رانده و به باروری و آبادانی زمین های لم یزرع پرداخت. وی بارور کردن زمین های خشک و گستردۀ مصر را در سایۀ آبرسانی منظم و معقول در عین حال عادلانه و قانونمند در پیش گرفت. او آبادانی کرانه های رود نیل را آنچنان موفقیت آمیز انجام داد که به روایت هرودت از منطقۀ باتلاقی فایوم و اطراف دریاچۀ موریس، برتر و پیشرفته می نمود[۲].
وی نظام اداری و امور دیوانی مصر را که از نابسامانی های گسترده ای رنج می برد، سروسامان داد و رفاه و آسایش و امنیت مصریان را به گونه ای ریشه ای و پایدار تأمین و تضمین نمود. تراکم جمعیت در برخی از شهر ها و مناطق مصر، نظام اجتماعی جامعۀ مصری را دچار اختلال کرده بود. سسوستریس در این زمینه نظم، ضابطه و تمهیداتی اندیشید و به اجرا گذاشت.
سسوستریس در تقویت پست های مرزبانی، استحکام بخشیدن به مرزهای مصر در شرق و غرب کشور به ویژه در شرق در برابر سوریه و در غرب در برابر لیبی و در جنوب در برابر نوبی از هیچ تلاش و تدبیری فروگذار نکرد. وی تجارت مصر را با جزایر کرت، سواحل سومالی و فنیقیه به گونه ای مطلوب و موفق رونق بخشید و این اقدام در آن مقطع زمانی پیروزی بزرگی برای سسوستریس و همۀ مصریان به شمار می آمده است. شکوه و عظمت مصریان را باستان شناسان از محتوای مقابر بزرگان مصری نیز بازشناخته اند، این امر می رساند که تحولات و پیشرفت های هنر معماری تا چه اندازه مورد توجه این فرعون بوده است. ساختن معابد عظیم و آراستن آنها به بهترین نحو ممکن نشانۀ دیگری از پای بندی این فرعون به آداب و سنن مصریان و رعایت احترام نسبت به ارباب انواع آن سرزمین است. وی در نظام شهرسازی و ساختن قلعه های مستحکم در سرتاسر قلمرو فرمانروایی خود، یادگارهای قابل توجهی از خود در مصر گذاشته است. هنر نقاشی، پلاستیک و ساختن مجسمه های نیم تنه از بزرگان لشکری و کشوری در زمان او به اوج اعتلای خود رسید و اینهمه دستاورد در اکثر زمینه ها می رساند که وی نسبت به همۀ مردم و متعلقان به کلیۀ اقشار جامعه احترام قائل می شده و قدرشناس بوده است. آثار به جای مانده از او پس از گذشت نسل ها تحسین جهانیان را به همراه داشته است.
در عصر او ادبیات و هنر و شعر و موسیقی دارای اهمیت و پیشرفت بود. داستان سینوهه «پزشک مصری» ماجرای سند بادبحری و مکالمۀ یک شخص خسته از زندگی با روح خود از جملۀ این آثار به شمار آمده اند.
پایان دورۀ زمام داری او با فخر و مباهات و شکوفایی و شکوه و جلال همراه و قرین بوده و هیچ نیروی خارجی دستاوردهای او را مورد تعرض و تهاجم قرار نداده است، بلکه باز هم نابسامانی های داخلی بحران آفرین شده و آسیب هایی را بر پیکر هنر فرهنگ، اقتصاد و امنیت و رفاه اجتماعی مصریان وارد کرده اند. توطئه های درباریان و کاهنان و قدرت طلبی برخی از صاحبمنصبان مصری و بی صداقتی گروهی از اطرافیان و نزدیکان فراعنه، همۀ این پیشرفت ها را دستخوش تهاجمات خود قرار داده اند.
در سال ۱۷۲۰ پیش از میلاد مسیح هجوم هیکسوس ها به ناحیۀ دلتا یکی از این پیامد های تلخ و زیان بار در تاریخ مصر عنوان شده است. برخی از مورخان تهاجمات اقوام هند و ژرمنی را نیز به این فاجعه افزوده اند. هیکسوس ها که احتمالاً کوه نشینان و دشت و صحرا گردان آسیای مرکزی بوده اند، یکصد و پنجاه سال حکومت ویرانگر خود را در مصر داشته و بر بخش بزرگی از سرزمین مصر فرمانروایی کرده اند. تاریخ در مصر و جهان باستان حکومت آنها را تحت عنوان «حکومت چوپانان»[۳] در خود ضبط و ثبت کرده است[۴]. مصریان خاطرات تلخ و شیرین زیادی را در تاریخ خود داشته و در اسناد و آثارشان، روایت و گزارش کرده اند، ولی تلخ تر از خاطرۀ حکومت هیکسوس ها بر سرزمین خود، مطلبی را در آثار خود به رشتۀ تحریر درنیاورده و به یادگار نگذاشته اند. مورخان مصری و یونانی به گونه ای هماهنگ در کرونولوژی های خود آورده اند که مصر در دورۀ زمام داری سسوستریس سوم دارای هیچ گونه کاستی و نابسامانی نبوده است.
[۱] Sessostris III (1878 – ۱۸۴۳ v.ch)
[۲] Herodot, Historien, 2. S. 149 + Herzfeld, H.: A. a. O. S. 109.
[۳] . Hirtenherrrschaft
[۴] .Scharff, A.: Ägypten und Vorderasien im Altertum, München ۱۹۵۹ – Auflage (A. a. O
منبع : کتاب تاریخ مصر باستان
نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان
نشر الکترونیکی سایت تاریخ ما