کلیات تمدن و فرهنگ مصر

به عنوان پیش سخن جهت ورود به موضوع فرهنگ و تمدن مصر باستان باید به چند نکتۀ با اهمیت اشاره شود. مردم مصر باستان در روند تاریخ طولانی خود در هر دوره ای از عهود باستانی، میانه و عهد جدید این دوران با عظمت و شکوهمند، تمدن برجسته ای را به وجود آورده اند که هیچ مقطعی از این تاریخ ، تمدنی بر روی این کرۀخاکی نتوانسته است با آن برابری و رقابت کند. به نکته ای اشاره می کنم که در کتاب تاریخ یونان باستان (دو جلد)[۱] تفصیل آن آمده است. بقراط پزشک برجستۀ یونان باستان که در سدۀ پنجم پیش از میلاد مسیح می زیسته و بزرگترین و مشهورترین مکتب پزشکی [۲] را در یونان تأسیس نموده و شیوه های معاینات و معالجات وی خود به عنوان «طب بقراطی»[۳] درتاریخ پزشکی جهان باستان معروف شده است، دربارۀ دانش مصریان از جمله دانش پزشکی آنان چنین گفته است:«ما یونانیان باید واقع بین و منصف باشیم و بپذیریم که طب مصریان هزار سال از پزشکی ما یونانیان پیشرفته تراست …»[۴]

http://tarikhema.org/images/2011/10/SuperStock_1788-1955-1.jpg

جهان در واقع مدیون و مرهون آثار علمی و ادبی تحسین آمیز مردم مصر است. هنرمصریان در هر زمانی که مورد ملاحظه و مطالعه قرار گرفته است، شگفتی و تحسین هنر شناسان را برانگیخته است. تنها هنر معماری مصریان شگفت انگیز نیست، بلکه خلاقیت ها و ویژگی های دیگر هنرهای مصریان نیز جهانیان را به مطالعه و مکاشفه واداشته است. بناهای باعظمت و مجلل، کنده کاری ها، نقاشی ها، هنرهای دستی وکارگاهی، پارچه های منقوش، ظروف فلزی  و سفالینه هاو … مصریان در طول تاریخ این سرزمین باستانی پیوسته سرمشق تمدن های دیگر بوده و هرگز تمدنی به پای آن نرسیده است. مصرشناسان و کارشناسان و پژوهشگران تاریخ یونان باستان پیوسته این بحث را در آثار خود مطرح کرده اند که تمدن مصر را باید از زبان یونانیان شنید و ارزیابی بقراط را دربارۀ دانش مصریان «مشتی نمونۀ خروار» دانست. ادبیات و هنر مصریان ریشه در سنن و آیین کهن مصریان دارد و استمرار این میراث کهن سند قاطع و مستحکمی دربارۀ ارزش و اهمیت این سرزمین هنرپرور است.

http://tarikhema.org/images/2011/10/ancient_egypt_101-1.jpg

مصریان در هر شرایطی حافظ این مواریث ارزشمند و جاودانی بوده . اگر در مسائل سیاسی یا اقتصادی اختلاف نظری میان مصریان بروز کرده و یا فراعنه نسبت به دیانت مصریان مواضعی اتخاذ کرده اند، همواره در عرصه های فرهنگی و هنری وحدت و ویژگی های ذوقی و توانایی در خلق آثار هنری را حفظ کرده اند. اردوکشی های مستمر و مکرر بر روی رود نیل و دریاهای سرخ ،مدیترانه و … پیوسته همراه با مخاطرات و حوادث بوده و هنرمندان مصری را راغب و شائق نموده است تا صحنه های نبرد و پیروزی های فراعنه را به تصویر کشیده و در نقوش بدیع و گویا به نمایش  بگذارند. همین امر متون ادبی و حماسی مصریان را به وجود آورده و خمیر مایۀ سرودن اشعار حماسی و سرودهای آئینی در مصربوده است. این گونه حوادث هر چند ناگوارو ناخوشایند ، تخیل و نیروی ابتکار هنرمندان و خلاقیت هنر پردازان را غنا بخشیده، افق دید آنان را وسعت داده و نقش مهمی در خلق آثار هنری و آفرینش های ادبی مصر ایفا کرده است. مصریان از نظر مصالح ساختمانی هر چند در برخی موارد کاستی هایی داشته اند، ولی جهت ساختن بناهای بدیع و تاکنون بی مانند همانند اهرام سه گانۀ مصر، نیازهای خود را از طریق تجارت و یا خرید مستقیم تأمین می کرده اند. مصریان دارای سنگ های ساختمانی متنوع و زیبایی بوده اند، ولی تأمین و برخی از سنگ های ساختمانی چون مرمرهای سفید و گرانیت و کاشی های زیبا و منقوش جهت آفریدن بناهای باشکوهی چون اهرام مصر، ضرورتی اجتناب ناپذیر داشته است.

http://tarikhema.org/images/2011/10/Egypt-Pyramids-1.jpg

بدیهی است که مصریان طی لشکر کشی های خود به سرزمین های دور و نزدیک و پیشروی آنان تا شمال بین النهرین و در آفریقا به لیبی و حبشه و نوبی و… توانستند نیازهای خود را در زمینه های گوناگون آفرینش آثار هنری چون طلا، آبنوس، عاج… تأمین و موجبات پیشرفت و تحول و تکامل هنر معماری، حجاری، نقاشی و صنایع هنری را فراهم کنند؛ برخی تمدن مصر را تمدن برخاسته از ذائقه و رادۀ اشرافیت برده دار به شمار آورده اند. هرگز چنین نیست، زیرا هنرمند مصری وابسته به هیچ قشر و گروه اجتماعی یا سیاسی نبوده و پیوسته وابسته به ذوق و ابتکار و توان هنرآفرینی خود بوده است. مسلماً داستان ها، حکایات قهرمانی، متون حماسی، اشعار عاشقانه و سایر انواع متون ادبی از فولکلور[۵] غنی مصریان و آیین ها و سنن کهن آنان مایه و سرچشمه گرفته است. گونه ها و رشته های مختلف هنر پیکرنگاری نیز کاملاً برسنن هنر توده ای یا به سخن دیگر جمعی و مردمی، که به دوران های پیشین و جوامع اولیه مربوط می شد، تکیه داشته است. نمونه های بی شماری از این هنرمندان در تاریخ هنر مصر باستان ظهور کرده و آثار بی نظیرو جاودانی نیز آفریده اند، ولی جملگی از میان مردم مصر برخاسته اند. البته هیئت حاکمۀ مصر و معابد امتیازاتی برای خود قائل بودند و هنرمندان زبده و برجسته و مرغوب ترین مصالح ساختمانی و بهترین طرح ها و نقشه ها به آنان تعلق می گرفت، ولی نه فراعنه و نه کاهنان معابد هیچ کدام پرورش دهندۀ هنرمندان نبوده و هیچ هنرمندی از کاخ فرعون یا معبد آمون برنخاسته است.

در تاریخ هنر مصریان سیمای برخی از هنرمندان به تصویر کشیده شده است. هیچ هنرمندی در مصر به طبقۀ نجبا، اشراف و اغنیا تعلق نداشته و به آنان نیز وابسته نبوده است و اگر آثاری به این گروه تعلق گرفته است، منزلت و اخلاق هنرمند مصری هرگز مخدوش نشده و به سخن دیگر شئونات هنرمندان هرگز خدشه و آسیب پذیر نبوده است. هنرمندان مصر باستان همانند همۀ هنرمندان مسئولیت شناس و متعهد به اخلاق و پیوند ها و معیارهای هنری، هرگز فریفتۀ ظواهر دنیوی و مقام و شغل نمی شده و به آداب، سنن و ویژگی ها و اصول هنری و وظائف هنرمندی پای بند بوده اند. شاید در یونان باستان آنهم معدودی از هنرمندان توان هنری خود را قربانی اهداف سیاسی و اجتماعی می کرده و برخی از سرایندگان اشعار ضداخلاقی و حماسه های سیاسی ضد مردمی می سروده اند، کما اینکه آناکرئون[۶] شاعر برجستۀ یونان باستان به سرودن اشعار موهن و ضداخلاقی مشهور است، یا اریستوفان[۷] تراژدی نویس کمدی نویس یونان باستان کاریکاتورهای مخالفان خود را بر روی در و دیوار می کشیده و گهگاه آثار یا بهتر بگویم کاریکاتورهای او جنبۀ توهین آمیز داشته است. البته این بدان معنا نیست که این گونه هنرمندان به اخلاق و تعهدات هنری خود پشت پا زده باشند.

http://tarikhema.org/images/2011/10/mummy2520of2520egypt.jpg

در میان اسیران جنگی مصریان نیز هنرمندانی بوده اند که توان و ابتکارات بی مانندی در حرفه های خود داشته اند. وقتی از زبان و قلم پژوهشگران و هنر شناسان ویژه در زمینۀ هنرهای معماری سرزمین های باستانی چون مصر، ایران، یونان و هند و بین النهرین می شنویم و می خوانیم، بی تردید به هنرمندانی بر می خوریم که در لباس اسیران جنگی در خلق این آثار عظیم و مجلل چون اهرام ثلاثه[۸] ، بنای تخت جمشید [۹]، باغهای معلق بابل[۱۰]، معبد افسون[۱۱]، ستون رودوس[۱۲]، مقبرۀ موزولوس[۱۳]، مجسمه فیدوس(فید یاس)[۱۴]و فانوس دریایی اسکندریه[۱۵] …. نقش آفرین بوده اند. البته این تنها هنرمندان نبوده اند که اسیر دشمن می شدند، چه بسا فیلسوفان، منجمان، شاعران و نقاشان نیز به چنین سرنوشتی دچار می شدند.دموکدس[۱۶] و کتزیاس[۱۷] دو اسیر جنگی بودند که به دست هخامنشیان اسیر شدند و از خدمات و تخصص آنان در دربار پارسیان استفاده می شده است.

 


[۱] . خدادادیان، اردشیر؛ تاریخ یونان باستان، دو جلد، انتشارات سخن، ۱۳۸۵.

[۲] . خدادادیان، اردشیر؛ تاریخ یونان باستان، جلد اول، ص ۳۳۸،۳۲۷.

[۳] . Medizische Schule

[۴] . Hippokratische Medizin

[۵] . Folklore

[۶] . Anakreon

[۷] . Aristophanes

[۸] . Pyramiden

[۹] . Persepolis

[۱۰] . Babylonische Gorten

[۱۱] . Ephessos – Tempel

[۱۲] . Rhados – Saule

[۱۳] . Grab von  Mausolos

[۱۴] . Phidias – Skulptur

[۱۵] . Leuchte von  Alexandria

[۱۶] . Democedes

[۱۷] . Ktesias

منابع نگاره :

  1. عنوان کتاب : تاریخ مصر باستان
  2. نویسنده : اردشیر خدادادیان
  3. مشخصات نشر :تهران، سخن، ۱۳۸۸
  4. مشخصات نشر الکترونیکی : مصر باستان، تاریخ ما ۱۳۸۹
عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
mobina

خیلی خوب بود