آئین برهمن ؛
دوره برهمنى (۵۰۰ الى ۸۰۰ ق . م .) یکى از سه عنصر تعیین کننده معنویت هندو است . مکتب برهمنى هندو به هیچه وجه یک مکتب فلسفى به معناى معاصر فلسفه نیست . ((هندوان علوم نظرى خود را ((دارشانا)) یا دیدگاه فلسفى و نظرى مى گویند و حکمت و فرزانگى را ((آتماویدیا)) یعنى خودشناسى یا ((براهما ویدیا)) یعنى ((معرفت برهمن )) مى خوانند.)) سرنوشت این اندیشه انسانى به دست متولیان رسمى آن یعنى روحانیت دگرگون و دستخوش تحریف و انجماد گردید.
این دوره جدید که به آن ((دوره برهمنى گفته اند (زیرا همزمان با پیدایش آثار معروف به براهماناها و دوره استیلاى طبقه برهمنان و کاهنان است ) مراسم عبادى بسط و ترویج یافت و سرانجام به صورت معتقدات قشرى و جزمى درآمد و اندیشه دربند آن محصور ماند و از حدودى که موبدان ابداع کرده بودند، تجاوز نکرد.)) پیدایش آئین برهمن نتیجه منطقى تحریف آئین ودائى است که توسط روحانیان رسمى و غیر رسمى صورت گرفت . آئین ودائى که تبلور اندیشه انسانى هند بود، در دستگاه جزمى و قشرى گرائى روحانیت هندو، ضد انسانى ، بى معنى و عارى از مفهوم گردید.
روحانیت جوهره عرفانى ((ودا)) را گرفت و اکسیر جادوگرى را جانشین آن کرد و بر استحمار مردم هند افزود و دکانى براى خویش تدارک دید: ((جادوگرى جز براى برهمنان ، براى دیگران ممنوع و خلاف دین است . روحانیون جادوگر که برهمن نام دارند، دستور و آداب قربانى را مى دانند و حق دارند آن را شخصا یا توسط نمایندگان مخصوص خود عمل کنند و پاداشى را که غالبا حیوانات گرانبها و یا یک یا چند گاو است دریافت دارند.))
روحانیون براس رسمیت بخشیدن به حاکمیت خود، در متون مقدس ودائى دست بردند: ((در سرود شماره ده کتاب دهم ((ریگ ودا)) مى نویسد: در مقابل یک ((گاو)) که به ((برهمن )) داده شود، تمام گیتى پاداش داده مى شود.)) روحانیان آن چنان سیطره اى یافته بودند که وجود خویش را در آئین برهمنى حفظ کردند. آنان زمینه سازى حضور خویش در دوره عدى تبلور اندیشه انسانى هند را فراهم ساختند: ((در قطعات آثار ودائى ، روحانیتى شدید دیده مى شود که به وسیله آن تحول دینى را که از کیش ودا به آئین برهمن منتهى مى گردد، مى توان بیان کرد.)) و بدین سان ((در قرن نهم یا هشتم قبل از میلاد برهمنان براى تثبیت مقام خود در ردیف اول جامعه از آئین ودا دینى بیرون آوردند که آن را دین برهمن مى نامند…))
کتاب مقدس ((برهمنا)) ساخت روحانیون است و شامل ((اصول اعمال دین و عبادات و افسون براى روحانیون .)) و این همان بعغد جزمى و قشرى گرائى آئین برهمن است .
در مقابل این جزمیت مطلق که اندیشه را به مهمیز مى کشید، انقلاب عظیم اندیشه و تفکر برهمنى در قالب ((اوپانیشادها)) ظهور کرد:
((… به تدریج واکنشى در قبال این مراسم منجمد پدید آمد و با ظهور ((اوپانیشاد))ها که بدون تردید ارزنده ترین آثارى است که معنویت هندو به عالم فلسفى تقدیم کرده ، شیوه تحقیق ((باطنى )) گردیده و دید فلسفى از خارج به درون گرائید و((قربانگاه )) مبدل به پیکر ((مرتاض )) و ((قربانى )) مبدل به ((حیات )) او و ((هدف قربانى )) مبدل به ((ذات )) و حقیقت شد.))
1 برهمنا؛ ((برهمناها باید بین هشت صد و ششصد قبل از میلاد تاءلیف شده باشد. این متون شامل کتبى مربوط به قربانى و اعمال دین و اشتقاق کلمات و افسانه هاى خدایان است .
2 اوپانیشاد؛((اوپانیشادها باید بین سالهاى ششصد و سیصد قبل از میلاد تاءلیف شده باشد، و آنها را ((ودانتا)) یعنى ((نتیجه )) یا ((پایان ودا)) مى نامند.
((اوپانیشادها شامل متون متعدد زیباى هندو است . بسیارى از مردم هند روزانه کتب ودا یعنى اوپانیشادها را مطالعه مى کنند که گفتارشان در خصوص وحدت ، آزادى صلح و آرامش روح است که انعکاس آن در غرب هم یافت مى شود. شوپنهاور گفته است : در جهان هیچ نوع مطالعه اى به اندازه اوپانیشادها سودمند و تعالى دهنده نیست . اوپانیشادها مایه تسلى خاطر من در حیات بود و پس از مرگ هم تسلى بخش من خواهد بود،))
اوپانیشاد؟ ((اوپانیشادها)) به معناى ((محاورات محرمانه )) آمده است ، و همان طور که گفته شد، ((قسمت آخر وداها)) هستند که به آن ((ردانتا)) یا ((پایان ودا)) گفته شده است : ((اوپانیشادها در واقع مغز و هسته تعلیمات ودائى به شمار مى آیند.))
1 در لغت : اوپانشاد از سه جزء ((اوپا)) نزدیک ، نى = پائین و ساد = نشستن ترکیبشده است و طبق نظر ((ماکس مولر)) گ مراد از آن تعلیماتى شفاهى است که مرشدان بهمریدان نزدیک خود مى داده اند. عده اى دیگر از محققان معتقداند که : کلمه ((اوپانیشاد))به معنى ((حقیقت درون و علم رمزى )) است .
((دوسن ))، معتقد است که : ((اوپانیشاد))آئین سرى و تمثیلى است … غرض این که تعلیمات اوپانیشادها را فقط به آن کسى مىتوان آموخت که بهره اى از وارستگى و فرزانگى برده و شایستگى پذیرفتن این کارخرد را تحصیل کرده باشد. ((شانکارا))، ((اوپانیشاد)) را از ریشه ((ساد)) به معنى((از بین رفتن )) انگاشته است ؛ چه به نظر او هدف نهائى اوپانیشاد این است که((نادانى )) را منهدم سازد و ((معرفت الهى )) را کهپل ((رستگارى )) و آئین آزادى )) است ، به برگزیدگانى چند عرضهدارد.))
برهمن و آتمن ؛ در این آئین از ((نفس جهان )) به ((برهمن )) و از ((نفس انسان )) به ((آتمن )) تعبیر مى شود: ((عبارت ((برهمن )) ابتدا جهت دستورالعمل قربانى است و چون قربانى وضع خدایان و جهان را تثبیت مى کند، این کلمه براى بیان اصل وجود یا نفس جهان بکار مى رود.))