داروسازی مشابه امروز در ایران قدیم وجود نداشت. اما داروشناسی و دواسازی بهعنوان بخش مهمی از طب، تقریباً در همه رسالههای پزشکی و منابع قدیمی طب سنتی نقش مهمی داشته است.
پزشکان و حکمای بزرگ طب قدیم از خواص و فایدات گیاهان و دواهایی که با آمیختن گیاهان و نباتات و غذاها بهدست میآمده اطلاعات علمی و تجربی فراوان داشتهاند و اینها ابزار آنها جهت درمان در آن روزگار بودهاند.
طب گیاهی و دارویی سنتی ایران حاصل قرنها مکاشفه و مطالعه هزاران طبیب و حکمای گمنام ایرانی است و میراث گرانبهای دانشمندانی، چون بوعلی سینا بوده است. در کنار پزشکانی که مبتنی بر علوم و آموختههای پزشکی خویش دست به تجویز داروها و دواها میزدند اطبای بومی تجربی و عطارهای محلی نیز همواره در تولید و تجویز و فروش داروها و دواها فعالیت بسیار داشتهاند و میتوان عطاریها را به مثابه داروخانههای ایران قدیم دانست.
عطاران در گذشته یکی از پررونقترین و در عین حال حساسترین مشاغل را برعهده داشتند و از خاصیت دارویی هر گیاه طبی، میزان ترکیب انواع گیاهان مطلع بودند.
اما در ایران قدیم بسیاری از مدعیان طب و داروفروشان بدون اطلاع علمی و تجربی دقیق در این تجارت پرسود دخالت داشتهاند. اوژن فلاندن در اوایل دوره
قاجار از رونق فروش دارو در بازارها و نقش بعضی سوداگران بیدانش در این امورات نوشته است. همچنین به گفته ویلیام فلور در دوره قاجار این نوع افراد: «کیسهای کوچک با تعداد محدودی دارو و مقداری ابزارآلات داشتند و معجونها و جوشاندههایی تجویز میکردند و داغ کردن، حجامت و فصد کردن (رگزنی) را انجام میدادند. پزشکان ایرانی عموماً دورهگرد هستند که از یک دهکده به دهکده دیگری میروند و… داروهای خارقالعاده تجویز میکنند و پیش از آنکه نتایج درمانیشان هویدا شود (چنانچه بدانند که ماحصل مرگ است) از روستا (پس از تجویز دارو) رخت برمیبندند.»
در اواسط دوره قاجار داروسازانی فرنگی بهعنوان نخستینهای این حرفه و علم برای اولین بار به ایران وارد شدند و کمکم داروخانههایی نیز ایجاد شد. اما هنوز تا شکلگیری صنعت داروسازی راه زیادی باقی بود. اشارهای به وضع داروسازی در این زمان در کتاب چهل سال
تاریخ ایران آمده است:
«معهذا دواسازی و دوا فروشی به طرز اروپا خیلی دیر به دست ایرانیها صورت گرفت وگرچه در دارالفنون نمونه دواها را میساختند لکن صورت تجارتی نداشت و از دواسازهای فرنگی در اواخر زمان
ناصرالدین شاه یکی «شورین» بود که دواخانهای بهنام او حتی تا اواسط سلطنت پهلوی هم در طهران بود… دیگر «مولیون» که معلم دارالفنون بود در زمان
مظفرالدین شاه که بهنام او نیز دواخانهای در لاله زار وجود داشت.»
ساخت دارو بهصورت شیمیایی در ایران و به شکلی که دارو در لابراتوار تهیه شود از مدرسه دارالفنون آغاز شد. به غیر از علوم مختلف در دارالفنون دو رشته پزشکی و داروسازی هم تدریس میشد. داروسازی را در آن زمان دواسازی میگفتند و استادان آنها را متخصصان خارجی تشکیل میدادند. برای رشته داروسازی در دارالفنون دکتر «فوکتی» داروساز ایتالیایی بود که در ۲۷ محرم ۱۲۶۸- ۳ آذر ۱۲۳۰ استخدام و وارد ایران شد.
او به کمک مترجمی به نام میرزا رضای کاشی تدریس میکرد و یک مرتبه هم برای خرید لوازم آزمایشگاهی در سال ۱۲۷۲ هجری قمری به
فرانسه رفت و در سال ۱۲۷۵ هجری قمری مراجعت کرد و اولین لابراتوار شیمی را در ایران افتتاح نمود. وی تا سال ۱۲۷۹ هجری قمری در ایران مشغول تدریس رشته داروسازی بود و در این سال مدت قرارداد استخدامی او خاتمه یافت و به ایتالیا بازگشت.
پس از او یکی از شاگردان سابقش در دارالفنون به نام میرزا کاظم خان محلاتی که در همین سال از فرنگ مراجعت کرده بود به جای وی مشغول تدریس گردید و تا سال ۱۳۱۳ هجری قمری که سال درگذشت او است به این شغل اشتغال داشت. پس از او مسیو «روکبرون» فرانسوی با معرفی دکتر «تولوزان» پزشک ناصرالدین شاه استخدام شد و از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۶ در ایران بود.
در این زمان چندین پزشک و مدرس نیز به ایران آمدند و بالاخره شورین آلمانی جهت تدریس در آموزشگاه داروسازی استخدام شده و داروخانهای به همین نام در خیابان ناصر خسرو دایر کرد.
مدتی بعد «مولیون» فرانسوی جهت تدریس در دارالفنون استخدام گردید و داروخانهای هم در لاله زار به نام خودش تأسیس کرد و پس از چند سال عدهای از داروسازان تحصیلکرده خارجه از جمله دکتر پاپازیان وگارنیک از
ترکیه، موسیو بوناطی از فرانسه و پطروسیان از سوئیس به ایران آمدند و داروخانه تأسیس کردند.
در همین زمان داروهای مفرد و مرکب که معمول اطبای سایر کشورها بود با دستور تهیه و راه بهکار بردن آنها در کتابی در ۸۸۷ صفحه توسط میرزا علی اکبر خان حکیم باشی ناظم الاطباء در سال ۱۳۱۷ هجری قمری (زمان مظفرالدین شاه) به
چاپ رسید. در این کتاب که «پزشکی نامه» نام داشت فرمول محصولات زیادی ارائه شده بود.
از آن پس، گردها و پودرها بهدست آنهایی که مدتی با طبیب یا داروساز قدیمی کار کرده بودند یا این حرفه را از پدر به ارث برده بودند بستهبندی میشد و در کنار داروهای گیاهی در عطاریها قرار میگرفت. عطارها یا داروسازان قدیمی در آن موقع اجازه فروش برخی از اقلام داروی خوراکی و غیر سمی را داشتند.
در دهه ۱۲۹۰ خورشیدی کم کم وضع آموزش داروسازی و داروخانهها سر و سامانی گرفت و اداره حفظ الصحه مرکزی قوانینی جهت دوا فروشها و دواسازها را به این شرح وضع کرد:
«مادامی که قانون به جهت دواخانهها وضع نشده باشد هرکس از روی بیاحتیاطی از این قوانین تخلف نماید در صورت ثبوت در دفعه اول ده
تومان در دفعه دوم پنجاه تومان جریمه فوقالعاده و در نوبت سیم داروخانه او بسته خـواهد شد.
۱- باید دوافروش خود را به مجلس حفظ الصحه شهری معرفی کرده اسم و رسم محل دکان خود را در دفاتر حکومت ثبت نماید والا از محرم ۱۳۲۸ هرکدام که اسمشان در دفترحکومت ثبت نباشد دکانش بسته و از دواسازی معاف خـواهد شـد مگر به تحصیل اجازه ثانوی و قبول جریمه بیست تومان.
۲-دوا فروشها زمانی که اسم خود را در دفتر حکومت ثبت کردهاند باید همه ادویه موجوده دکان خود را در کتابچه خود ثبت و حاضر داشته باشند از ربـیع الاول سـنه ۱۳۲۸.
۳-دوافروش باید روی دوا بسته دوایی را که میفروشد بنویسد و اگر از سموم است به علامت قرمز نشانه کند و استعمال خارجی و داخلی آن را مطابق نسخه بنمایاند.
۴-ادویه سمیه را باید در قسمت جدا در قفسه دکان خـود چـیده و هیچ وقت مجاور ادویه جات دیگر نباشد.
۵-دوافروش میتواند ترکیبات ساخته طبیعی را مخصوص بفروشد به شرط آنکه نسخه ترکیب را به امضای آن طبیب داشته باشد که دو صورت از او به مجلس حفظ الصحه ارائه دهد.
۶-هـر دواسـاز یا همین دواساز هر دواخـانه اگـر مسئولیت داشته باشد سن او اقلاً کمتر از بیست سـال نـباشد.
۷-در هـر دواخانه که بدور نسخه طبیب یا دندانساز یـا بـیطار بدون رعایت شرایط ذیل سمیا دواجات مخدره فروخته شود پنج روز حبس و پنج تومان جریمه خواهد شد.
۸-دواساز در صورت شـناسایی و گـرفتن کـاغذ دواجات سمی را میتواند به دوافروش یا دواخانه دیگر به معاونین و مـعلمین مدارس دیگر و به سایر منابع … بفروشد.
۹-اشخاصی که در بیابان شکار حیوانات را بواسطه استرکنی مینمایند باید بـه مـوجب نسخه دکـتر یا اجازه حفظ الصحه یا نظمیه استرکنی ابتیاع نمایند.
۱۰-هر دواسـازی کـه احیاناً دوای عوضی بدهد اگر این دوا سبب قتلی شود باید مطابق قانون قصاص شود و اگر آن دوا موجب خللی نـشود از ده تـومان الی پنجاه تومان مطابق درجه جریمه بدهد.
۱۱-اگر دواسازی عمداً دوایی عوضی بدهد مـثل اینکه در نـسخه آستوپرین نوشته است نداشته یا بواسطه گران بودن آسپرین داده است در صورتی که ایـن دوا مـوجب قـتل هم نشده است ۱۰ تومان جریمه و پانزده روز باید حبس شود.
۱۲-هر نسخه که دواساز مـلاحظه نـمود که ایرادی دارد در اندازه شرب آن دوا یا اینکه موات یا مخلوط بودن دوا و بعضی دواجات بـعد از امـتزاج حـاصل نموده که به مریض ضرردارد از همین قبیل چیزها دیگر باید دواساز آن نسخه را در پاکت گـذاشته و جـهت تصحیح بهدکتر بفرستد و اگر دواساز بدون جهت نسخه طبیب اعتراض نماید پس از ثبوت بـیحق بـودند دواساز پنـج تومان جریمه باید بدهد.
۱۳-دواساز ابداً حق طبابت ندارد چنانچه بواسطه طبابت خود دواسـاز کـسی تلف شودمطابق قانون قصاص خواهد شد و اگر هم موجب اتلاف نشود دو مـاه حـبس و از ده الی پنـجاه تومان جریمه خواهد شد در صورتی که ضرری هم احداث نشود پنج تومان جریمه باید بشود.
۱۴-اگـر بـواسطه تـمیز نبودن داروها یا شیشه دواخانه کسی مسموم شود قصاص مطابق قانون است.
۱۵-صـاحب هـر دواخانه باید به قدر کفایت شیمی بداند و در اعمال دواسازی به یک درجه. بصیر باشد یا اینکه مـعاونی مـذکور داشته باشد و الا دواخانه او بسته خواهد شد.
۱۶-از این تاریخ به بعد هرکس بـخواهد دواخـانه باز نماید باید دارای دیپلم دواسازی یا صاحب تـصدیقنامه بـاشد.
۱۷-هـیچ دواخانه نمیتواند نسخه رمزدار یا اینکه خـوب مـعلوم نباشد دوا بدهد و به محض اینکه یک همچو نسخه بهدست دواساز رسید باید نگاه داشـته و فـوراً به اداره نظمیه اطلاع بدهند.
۱۸-هر دواخـانه بـاید دارای عـلامت مـخصوص و مـهر باشد و هر دوایی که به مـوجب نـسخه میفروشد باید روی پاکت دواخانه طریق استعمال چه از داخل و چه از خارج اعم از نوشتن ویـا بـه واسط، الون کاغذ خیلی واضح و مشخص بـاشد غیر از قسم رفتار شـود هـر نوبت به قران باید بدهد.»
در سال ۱۳۰۱ مدرسه عالی پزشکی تأسیس شد که شعبهای جهت تدریس داروسازی در آن ایجاد کردند. تدریس داروسازی در این آموزشگاه ابتدا بعهده پزشکان بود، ولی طولی نکشید که چند تن از داروسازان تحصیلکرده اروپا به ایران آمده و تدریس علوم مربوطه را متقبل شدند. در سال ۱۳۱۳ برحسب قانون تأسیس دانشگاه، آموزشگاه داروسازی تبدیل به دانشکده شد.
ایجاد دانشکده داروسازی و آشنایی عدهای با علم جدید داروسازی عامل بزرگی در ایجاد علم جوان داروسازی ایران بوده است، ولی میتوان گفت که تا قبل از سال ۱۳۲۰ داروسازی به شکل صحیحی وجود نداشته و فقط در کارگاههای کوچک قدمهای اولیه دراین مورد برداشته میشد. دکتر هوشنگ نظامی که از فارغالتحصیلان دانشکده داروسازی پاریس بود پس از اتمام تحصیل و مراجعت به ایران داروخانه نظامی را در خیابان چراغ برق افتتاح واکسیری به نام اکسیر ادهم تهیه کرد.
اکسیر یا شربت ادهم بزودی فروش نسبتاً خوبی یافت و هنوز بسیاری از مردم آن دوره با اکسیر ادهم را در خاطر دارند. این دارو یک شربت تقویتی مقوی اعصاب بوده است. پس از آن داروخانه پاستور به ریاست موسی طوب که آنهم در خیابان چراغ برق احداث شده بود قرص
ترک تریاک پاستور و خمیر دندانی بهنام خمیر دندان پاستور ساخت که آنهم فروش خوبی داشته است.
بالاخره شرکت گل به همت مرحوم على خرسند مدیر داروخانه خرسند و مرحوم دکتر مهدی نامدار به وجود آمد که به تهیه تنتورها، قرصها و امولسیونها میپرداخت. داروسازی در ایران قبل از سال ۱۳۲۰ به همین حد مختصر خلاصه میشود.
بعد از سال ۱۳۲۰ در پی جنگ دوم جهانی ورود دارو به ایران قطع شد و همین امر سبب گردید که پایههای اولیه ساخت دارو در لابرتوارهای بزرگ برداشته شود.
قبل از به وجود آمدن واحدهای بزرگ تولیدکننده دارو در ایران با استانداردهای جهانی استفاده از ماشین در داروسازی که خود از پایههای اولیه صنعت داروسازی بهحساب میآید در لابراتوارهای بزرگ کشور معمول بود. این ترتیب که از سال ۱۳۲۰ همزمان با آغاز جنگ دوم جهانی لابراتوارهای داروسازی در ایران تأسیس گردید که اولین آنها لابراتوار دکتر غلامعلی عبیدی و دومین لابراتوار دکتر ویکتوری بود.
در سال ۱۳۲۹ سومین لابراتوار سازنده دارو به شکل مکانیزه تأسیس شد. در این لابراتوارها انواع شربتهای سینه، قرصهای مسکن و بهطور کلی داروهایی که مصرف زیاد داشت ساخته میشد. در سال ۱۳۴۹ اولین واحد بزرگی داروسازی در کشور تأسیس شد و بهدنبال آن به مرور واحدهای تولیدی بزرگ به وجود آمد و در سالهای اخیر صنعت داروسازی به پیشرفتهای علمی و فنی بسیاری یافت.
منابع:
۱- اوژن فنلاندن، سفرنامه اوژن فنلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی،
تهران، انتشارات اشراقی، ۱۳۵۳، چاپ سوم
۲- سلامت مردم در ایران قاجار، ویلم فلور، ترجمه ایرج نبیپور
۳- خاطراتی از وضع طبابت ایران درگذشته، دکتر ابوتراب نفیسی
۴- چهل سال
تاریخ ایران، حسین محبوبی اردکانی، اساطیر، چاپ اول ۱۳۶۷،
۵-صنعت داروسازی در ایران، دکتر جعفر میرفخرائی، تلاش، شماره چهل و چهار، آذر و دی ۱۳۵۲