پارسیان هند، حافظ های دست نوشته های کهن

میان تالیف متون و کتب پهلوی در سده های نخستین اسلامی و استنساخ این متون در ایران و هند فاصله زمانی بسیاری است. بسیاری از متون دوره میانه از ایران خاصه یزد و کرمان به هند رسیده است و مزداپرستان این دیار به استنساخ آنها همت گماشته اند. این کار گهگاه در خانواده های موبدی هند به صورت یک کار موروثی در می آمد و از پدر به پسر می رسید. اهدای این دستنوشته ها به کتابخانه های زردشتی نیز سنتی ارزشمند به حساب آمده و می آید. دقت در امر استنساخ نیز از موارد مورد بحث است: گاه میان دو متن دست نوشته شده اختلافات فاحشی به لحاظ قرائت و املا (خاصه املا تاریخی) بچشم می خورد. تداوم استنساخ متون کهن خطی تا دوران حاضر همچنان خبر از پایبندی پارسیان هند به میراث مقدس و کهن شان می دهد؛ کاری که برای پارسیان یک ثواب شمرده شده و می شود. این امر هویت این جماعت کوچک را در شبه قاره به خوبی حفظ کرده است. دعوت ایران شناسان و زردشت شناسان نیز ، همچون مولتون، برای تحقیق و سخنرانی برای پارسیان از دیگر اقدامات موثر این جماعت بوده است. این طایفه همچنان به هویت پارسی خود می بالد.

پارسیان هند، حافظان دست نوشته های کهن
شاید بتوان دست نوشته های پهلوی را که پارسیان هند از دیرباز حفظ کرده اند به دو بخش متون دینی و متون غیردینی تقسیم کرد: که بخش غیردینی خود به چند بخش فرعی تر از جمله تاریخی ، اخلاقی، تعلیمی و تفننی و حقوقی منقسم است. شایسته تر آن است که متون دینی را، که از اهمیتی دو چندان برخوردار است ؛ مورد بررسی قرار دهیم: علت نیز آن است که متون دینی شالوده تفکر دینی – اسطوره ای و همینطور قیامت شناختی و انسان شناختی را تشکیل می دهد که می توان آنها را در مقوله های نظری جای داد، و دیگر آن که این متون مقوله های عملی را نیز که فردمزدا پرست باید به انجام آنها همت گمارد، دربرمی گیرد: که از آن جمله است عبادات و تطهیرات .
تاریخ کتابت نسخه های خطی پهلوی موجود با زمان تالیف این متون ( قرن سوم هجری / نهم میلادی) نسبتا فاصله زیادی دارد. قدیم ترین انجامه دال بر استنساخ، نسخه ای از دینکرداست که در سال ۳۶۹ یزگردی (برابر با ۱۰۲۰ م) استنتاخ شده و آن انجامه در نسخه k۴۳ که خود در قرن شانزدهم به کتابت در آمده عینا نقل گردیده است. قدیم ترین نسخه های موجود از قرن چهاردهم میلادی اند و بیشتر آنها در کرمان استنساخ گردیده اند. از قرن چهاردهم میلادی به بعد استنساخ نسخه ها در هند رواج داشته است، اما بیشتر نسخه ها در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی استنساخ شده اند. در شیوه نگارش نسخه های ایرانی و هندی از نظر قلم تفاوت هایی دیده می شود.
از جمله آثار به یادگار مانده و مهم و حاوی عمده ترین مطالب کیهان شناسی ((بندهش))یا زندآگاهی است: که بنام بندهش بزرگ یا بند هش ایرانی خوانده می شود. این نام را در برابر بندهش کوچک یا بندهش هندی به آن داده اند، و یا به سخن دیگر، پس از آگاهی از وجود نسخه های کامل بندهش ، که همه در ایران نوشته شده گزیده بندهش را، بندهش کوچک نام نهاده اند. از بندهش بزرگ سه دستنویس به نشانه های ت دا (TDI) و ت د ۲(TD۲) و د هر(DH) به جای مانده است . این نشانه ها یادآور صاحبان آنهاست. دستنویس های TD شماره ۱ و ۲ بنام ((تهمورس دینشاه جی انگلساریا)) و DH به نام دستور هوشنگ جی جا ماسپ جی (شمس العما) خوانده شده است. از این سه، تنها نسخه TD۲ به کوشش هیربد تهمورس دینشاه جی انکلساریا و با پیشگفتاری از پسرش بهرام گور تهمورس انکلساریا به سال ۱۹۰۸ در شهر بمبئی به چاپ رسید. دستنویس TD۲ را ، که ((بندهش)) بریکصد و بیست و دو برگ نخستین آن نوشته شده، چنانکه بهرام گور تهمورس انکلسار، در بیشگفتار خویش بر آن ، می نویسد(دستور تیرانداز) برای تهمورس دینشاه ،(پدربهرام گور) از یزد به بمبئی برده است. چنانکه از پیشگفتار بهرام گور برمی آید دستنویس دیگر یعنی TD۱ که به خط ((گوپت شاه رستم بندار))است ، یکصد سال پیش (یعنی سی و هشت سال پیش از سال ۱۹۰۸ که تاریخ چاپ و نوشتن پیشگفتار نسخه TD۲ است) شادروان موبد خدابخش فرودآبادان ) برای هیربد تهمورس دینشاه (پدر بهرام گور) از یزد به بمبئی آورد. چنانکه از مقایسه دو دستنویس دیگر معلوم می شود TD۱ کهنترین دستنویس موجود بندهش است و شاید بتوان گفت که در حدود سال ۹۰۰ (م) یزدگردی نوشته شده است.
از دیگر متون پهلوی در حوزه دین ، ((روایت پهلوی است،)) که تاریخ دقیق نوشتن آن روشن نیست . بنا به مطالب یاد شده در کتاب می توان حدس زد که زمان تحریر آن بی شک پس از اسلام بوده است. در متن کتاب به رساله ها و نوشته های پهلوی دیگر اشاره ای نیست تا بتوان محدوده تاریخی دقیق تری را برای نگارش پیشنهاد کرد.
((کاماآسا)) از پارسیان هند که از سوی موبدان هندی برای پرسش و پاسخ درباره امور دینی نزد موبدان ایرانی فرستاده شد بود، دربازگشت به هند با خود ((روایتی)) را برد که پس از مرگش شناخته شد . آسا در این روایت نزدیک به سه چهارم روایت پهلوی را به فارسی برگردانیده است. برای مثال درهای بیست وچهارم و سی و چهارم تا سی چهارم صد در بندهش که بخشی از روایت آسا را تشکیل می دهد، برابر فصول بیست و چهارم روایت پهلوی است، و از آنجا که ((آسا)) کتا ب خود را در سال ۸۹۶ یزدگردی برابر با ۱۵۲۷ میلادی از ایران به هند برده است، پس تاریخ نگارش روایت پهلوی باید پیش از این تاریخ باشد. روایت پهلوی که در دستنویس ها همراه متن دادستان دینی آمده است ، به تنهایی در سال ۱۹۱۳ توسط دابار با استفاده از چهار دستنویس در بمبئی به چاپ رسید دابار موارد اختلاف دستنویس ها، افتادگی، افزونیها و جابجایی ها را در زیر نویس کتاب آورده و با در نظر گرفتن موضوعهای کتاب، آن را به شصت و پنج فصل تقسیم کرده است.
متن یا دستنویس دیگر که دینی و شامل احکام عملی زرشتیان است، شایست نشایست است، که نام نویسنده یا به عبارت دقیق تر ، نویسندگان کتاب شناخته نیست. دستنویس هایی که متن شایست نشایست را درخود دارند، به نظر می رسد که اصولا از دو دستنویس کهن رونویس شده اند که یکی را می توان K (منظور نسخه از هند رفته به کپنهاک )و دیگری را M نوشته شده باشد. دستنویس K را به سال ۱۸۲۰ را سک از هند به اروپا برد. این دستنویس بسیار فرسوده است و در آن سه پایان نوشت در جایهای مختلف آمده است که تاریخ ۶۹۰، ۷۲۰، ۷۰۰ یزدگردی را دارد. نام کاتب آن معلوم نیست ، اما دستنویسی که این پایان نوشته ها به آن باز می گردد به نام هیربد زاده ((مهرآبان کیخسرو)) است. حدس می زنند که تاریخ کتابت آن نباید خیلی پس از سال ۷۲۰ یزدگردی یعنی ۷۳۰ هجری و ۱۳۵۱ میلادی و چند سال قبل از سال ۷۶۶ یزدگردی یعنی ۷۷۶ هجری و ۱۳۷۹ میلادی باشد. دستنویس M که اینک با شماره M۵۹ در کتابخانه ملی مونیخ است، در سال ۱۸۶۶ میلادی توسط هوک از هندوستان به اروپا رسید. این دستنویس پایان نوشتی دارد که نشان می دهد به سال ۷۶۶ یردگری به خط استاد پشوتن رام کام دین شهریار نریوسنگ شهمرد شهریار بهرام موبد هرمزدیار مرزبان جهشیار از شهر بروج از روی دستنویسی که از آن رستم مهرآبان جهشیار بوده و درسال ۶۱۸ پارسی به نگارش در آمده ، بازنویسی شد ه است . این متن K۲۰ با شماره ۴۸ در گنجینه ی دستنویس های پهلوی و پژوهش های ایرانی در دسترسی است.
از دیگر متون دینی، گزیده های زادسپرم است؛ که نوشته زادسپرم فرزند جوان جم می باشد، کوتاه سخن آن که زاد سپرم هیربد نیمروز فرزند جوان جم شاپوران رد پارس و کرمان، در اواسط قرن سوم هجری زاده است.
نژاد او با چند واسطه به آذرباد ماراسیندان موبدان موبد شاپور دوم ساسانی می رسد ، منوچهر برادر بزرگ زاد سپرم پس از مرگ پدر جای او را می گیرد . این هر دو برارد نام آورند اما در اندیشه و دریافت با یکدیگر اختلاف دارند . منوچهر موبدی سنتی و پای بند به گفته های گذشتگان است ، اما زاد سپرم نوآوری است که بسیاری از پندارهای پیشینیان را نمی پذیرد و در میان اندیشه های خود دلیر است. از جمله پارسیان فرهیخته هند که بر روی این متن کار فراوان کرد،”روان شاد بهرام گور تهمورس انکلساریا”(۱۹۶۴) بود . او براساس چند دستنویس که در دست داشتند متنی انتقادی و تصحیح شده از أن تهیه کرده و همه کتاب را به جز چند بند از فصل سی و پنجم، به زبان انگلیسی ترجمه کرده و مقدمه ای سودمند و مفصل در زمینه مطالب کتاب و زندگی زادسپرم نوشته و همه را در کنار هم در یک جلد به چاپ رسانیده است. این کار در حقیقت پایه همه پژوهش های بعدی در زمینه “گزیده های زادسپرم” است.
از دیگر متون دینی که از اهمیت وافری در حوزه گنجینه دستنوشته های پهلوی برخوردار است کتاب دینکرت است که نیمی از کتاب سوم تا کتاب نهم را دربرمی گیرد و دائر‌ه المعارف مزدسینی به حساب می آید. از این اثر سه نسخه دستنویس با علائم دستنویس ۳-K ، دستنویس د – ۱۰ الف و دستنویس ۵ – ج در مجموعه دستنوشته های پهلوی جای گرفته است. پایان نویس کتاب (دستنویس د – ۱۰ الف) که پهلوی و فارسی است ، روشنگر این است که در روز خرداد ماه دی دادار، این دستنویس را دستور ایرج بی سهرابجی مهرجی رانا به پایان رسانده و آنرا از روی دستنویس دیگری نوشته است که از آن دستور کیقباد، سپهر دستور رستم، پسر دستور نوشیروان و به خط پدرش دستور رستم پسر دستور نوشیروان پسر دستور سهراب پسر دستور رستم پسر دستور مانک پسر دستور مهرنوش پسر دستور کیقباد ماهیار (مهرجی رانا) بوده است، که در روز فروردین ماه آذر سال ۱۱۱۱ یزدگردی (۱۷۴۲ م) از نوشتن آن فراغت یافته است.
دیگر دستنوشته پهلوی که هم می توان آنرا در جرگه متون دینی قرار داد و هم در میان حقوقی یا به تعبیری غیردینی، مایتکان هزاردادستان است که مباحث حقوقی مطروحه در عصر ساسانیان را در یک بر یک برمی شمرد.
نگارش این کتاب به قرن دهم میلادی می رسد، یعنی آنگاه که خط و زبان پهلوی به فراموشی سپرده شده ، در نتیجه کتابت این اثر می تواند با دشواری های بسیار همراه ، بوده باشد . این متن در گنجینه دستنوشته های پهلوی در ایران با علامت D۳۹ وارد شده است : پایان نویس فارسی این متن می نمایاند که این دستنویس را ایرج جی دستور سهراب جی مهر جی را نا به خواهش ک . ر. کاما برای کتابخانه ملافیروز از روی دستنویس کهنه و فرسوده بی آغاز و انجامی که در اختیار هیربد. ت. د . انگلسماریا بوده است و به وسیله موبد تیرانداز اردشیر یزدی به دست وی رسید، نوشته است
دینکرت نیز همانند بندهش شامل مطالب بسیار قدیمتر می باشد که تالیف آن را به دو موبد بزرگ به نامهای آتورفرنبغ فرخزاداذن، و آتور باد ایمیدان نسبت می دهند . آتور فرنبغ فرخزادان موبد پارس در عهد خلیفه عباسی مامون می زیسته است، و هم اوست که در حضور این خلیفه با زردشتی مسلمان شده ای به نام عبداله مناظره کرده است و شرح آن به پهلوی در رساله ای بنام گجستگ ابالیش به یادگار مانده است. بخش های اولیه دینکرت اثر این موبد است: اما تاریخ حیات موبد دوم یعنی آتوربادایمبدان چندا ن روشن نیست. وی باید به احتمال همان موبد ایمیدان باشد که پسرش اسفندیار (موبد بزرگ) در سال ۹۳۶ میلادی در گذشته است: به تعبیری دیگر او باید همان موبدی باشد که نامش در بندهش برده شده و از هم عصران موبد زادسپرم است.
متن دیگر دادستان دینیک است که در آن منوچهر برادر تندرو زادسپرم به بیش از ۹۲ سوال مزداپرستان پاسخ می گوید. این کتاب را هیربد تهمورس دینشاه انکلساریا با مقاله چند دستنویس ویراسته و به چاپ رسانده، ولی بدبختانه پس از چاپ چهل پرشش و پاسخ از این جهان رخت بربست. پس از او پسرش ب .ت . انگلساریا ، خواست کار پدر را به پایان رساند که پیش آمد های روزگار او را از اینکار بازداشت. این اثر در گنجینه دستنوشته های پهلوی به شماره –۴۰ وارد شده است. دستنوشته هایی که هیربد تهمورس و پسرش بهرام تهمورس مورد استفاده قرار داده اند عبارتند از:
۱) دستنوشته منحصر بفرد هیربد تهمورس ، که وی به سال ۱۸۶۹ م آنرا از ایران وارد ساخت این دستنوشته در سال ۱۵۱۰ – ۱۵۳۰ میلادی توسط گوپت شاه رستم بندار کتابت شده است.
۲) دستنوشته مرزبان فریدون رستم بندار، که وی آنرا مهربانانه تحویل هیربد تهمورس داد، این دستنوشته را دستور جمشیدجی پشوتن جی اهل بولسار در سال ۱۵۷۱ م کتابت کرده است .
۳) دستنوشته ایرانی (k۳۵) (متعلق به موزه کپنهاک که توسط وست به هیربد تهمورس تقدیم شد.
۴) دو دستنوشته در هند (j۱,j۲): که آنها را محروم دستور جاماسب جی منوچهر جی جاماسب آسا به هیربد تهمورس در سال ۱۸۶۹ تحویل داد.
۵) یک دستنوشته هندی دیگر (H) متعلق به مرحوم دستور هوشنگ جاماسب که مرحوم دستور جاماسب جی آنرا به هیربد تهمورس تقدیم کرد.
۶) یک دستنوشته هندی دیگر (Df) : که ترجمه فارسی آن توسط هیربد تهمورس از مرحوم دانجیبای فرامجی پاتل خریداری شده و بنظر می رسد که توسط مرحوم دستور جمشید جی پشتوتن جی اهل بولسار کتابت شده باشد.
و بالاخره به متن دینی نامگلیهای منوچهر برمی خوریم، که دابار در سال ۱۹۱۲ آنرا ویراست و در بمبئی به چاپشی رسانید.

 تیموری قادری ، استادیار، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان
منابع و مآخذ
۱ – نفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام ، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۷
۲ – بهزادی، رقیه، بندهش هندی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۸، شماره ۵۹۳.
۳ – مزداپور، کتایون، شایست ناشایست، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، ۱۳۶۹ ، شماره ۶۲۰.
۴ – راشد محصل ، محمد تقی ، گزیده های زاد سپرم ، تهران ، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶، شماره ۵۷۶.
۵ – بهار، مهرداد، بندهش، تهران، انتشارات توس، ۱۳۶۹.
۶ – میرفخرایی، مهشید، روایت پهلوی،تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۷ ، شماره ۵۷۹.
۷ – انکلساریا، هیربد، تهمورس دینشاجی،داتستان دینیک، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز ، ۱۳۵۵، شماره ۴۰.
۸ – نوابی، ماهیار، طاووس ، محمود، قره وشی، بهرام، جاماسپ آسا، کیخسرو ، دینکرت، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز، ۱۳۵۵، شماره ۱۰.
۹ – رادفر، ابوالقاسم، سرویلیام جونز پدر پژوهش های ایران شناسی در انگلستان ، مجله مطالعات ایرانی، شماره دوم، ۱۳۸۱.
۱۰ – نوابی، ماهیار، طاووسی، محمود، نامگیهای منوچهر و گزیده های زاد سپرم ، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز،۱۳۵۵ ، شماره ۴۱
۱۱-boyce, Mary,Middle persian literature,Handbuch derorientalistik. ۱, ۱۹۶۸.

برچیده از : ایراس

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ