شهر باستانی دهانه غلامان
تنها شهر خشتی گزارش شده هخامنشی
این شهر باستانی در ۴۴ کیلومتری زابل قرار دارد و به دوران هخامنشی تعلق دارد. بناها از گل خام هستند و به دلیل چسبندگی بسیار زیاد گل این منطقه، دیوارها پس از خشک شدن از آجر نیز سخت تر شده اند. به همین دلیل این شهر تقریبا سالم از زیر خاک بیرون آمده است.
نکته عجیب این است که در این شهر هیچگونه آثار زندگی یافت نشده و احتمال این می رود که مردم شهر به دلیل خاصی آن را ترک کرده باشند و شهر را متروک و بی سکنه گذاشته اند.
طول این شهر ۱۵۰۰ متر است و آثار متعددی از دوران هخامنشی در آن وجود دارد که شامل ساختمانهای اداری، محله های مسکونی، معبد، رصدخانه، محله صنعتی، خزانه و غیره است. در قسمت شمالی شهر بنای بزرگی دیده می شود که بالغ بر چهل و پنج اتاق دارد. این بنا تنها یک ورودی داشته و در داخل آن از ستونهای بزرگی برای نگه داری سقف استفاده شده است.
بزرگترین نقاشی دیواری دوران هخامنشیان بر روی یکی از دیوارهای این شهر دیده می شود. یکی دیگر از بناهای این شهر باستانی با اضلاع ۵۴ متر، رصدخانه بوده که هم اکنون بازسازی شده است. در متون کهن نیز ذکر شده که زرتشت در رصد خانه نیمروز حلول خورشید را رصد کرده است. بازی سایه ها در این بنا موقعیت سال را نشان می دهد. به دلیل اینکه بادهای سیستان از شمال به جنوب می وزد، درهای خانه ها رو به جنوب است و آنهایی که رو به شمال است با یک باد شکن مهار شده اند. در این شهر بر خلاف معماری رایج هخامنشی، سقفها را گنبدی می ساختند که این یکی از موارد نادر در زمان هخامنشی است.
کانال آبی شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می کند و احتمالا بخش شمالی به دلیل وجود ساختمانهای بزرگ، متعلق به اشراف شهر بوده و بخش جنوب رودخانه مردم معمولی زندگی می کردند.
در بخش جنوبی شهر سازه های مسکونی توسط کوچه های موازی شرقی غربی تقسیم شده اند. استخوان های کشف شده عموما متعلق به پستان داران هستند. در نگاره های تخت جمشید زرنگیان گاو هدیه آورده اند. می توان نتیجه گرفت در این محل، پرورش گاو از قدیم رونق داشته است.
درودبرشما،خداقوت و سپاس از مطالب و اطلاعاتی که به اشتراک میگذارید،بنده هم ازدوران دبستان به تاریخ علاقمند هستم ولی به دلایلی نتوانستم که در سطوح بالاتر این علاقه رادنبال کنم ولی همچنان مطالعه دارم و ازمطالب شمانیز استفاده میکنم
بسیار خوب تشکر ازشما اما فکر کنم حلال برای ماه بکارمیرود نه خورشید
اینکه حلول برای ماه است هرگز همچین چیزی نیست دوست عزیز، اینکه نور ماه یا نور خورشید رو رصد کنی میشه ب اینم گفت حلول ماه یا حلول خورشید.
این همه مدرک بعد نوشته بودید آثار زندگی یافت نشد بازم تشکر درضمن سیستانی های عزیز قوم باشکوهی هستند آریایی اصیل کیف میکنم هموطنم باهاشون خودشون تو ترانه های محلی به زادگاهشون میگن ملک ایزدی پاینده ایران وایرانی
عرض درود و ادب خدمت هم وطنان گرام.
در مورد اینکه اشو زرتشت حلال خورشید رو رصد کردن عرض کنم*
زاهدان از زهدان یعنی زادگاه و منظور رحم مادر و جایی که آفتاب نیمروز بر آن میتابد آمده است،،،،،،، ایران عزیزمان جایی بوده که آفتاب نیمروز بر آن می تابیده و در زمان هخامنشیان که وسعت سرزمینمان و تصرفات کوروش بزرگ و داریوش بزرگ از مرز قوم یاجوج و ماجوج که همان مغولستان امروزی و چین و از غرب تا جزایر سیسیل و آنطرف دریای سیاه و از جنوبگان تا کشور لیبی بوده ، ساعت رو به وقت نیمروز یعنی ایران میدونستن که مثلا الان در لیبی چه وقت از شب یا روز است در ایران چه وقتی از شب و روز است، بنا بر این در آن زمان میگفتند: آفتاب به وقت نیمروز الان شب است یا روز است ، که در اثر بی کفایتی و عدم ندانستن شاهان قاجار این اسناد رو انگلستان دزدید و الان انگلستان که جزیره یی هست در اون سر کره ی زمین که همه ش مه هست و کمتر آفتاب میبینن، شده نیمروز دنیا و ساعت رو به وقت گرینویچ میگن. صد آه و صد افسوس….. زنده باد ایران.
جناب زارع واقعا از مطالب واگاهی تاریخی که در اختیار عموم قرار می دهید سپاسگزار م..تشکر
درود بر شما