نبردهای هخامنشی و یونان

حملات داریوش اول و فرزندش خشایارشا به یونان، می‌توانسته ریشه در انگیزه‌های اقتصادی داشته باشد. از سوی دیگر چون ساختار حکومت نظامی بود، بنابراین جنگ برای شاه و اطرافیانش تنها وسیله برای کسب غرور، شرافت طبقاتی و ثروت به حساب می‌آمد.

جامعه‌شناسی جنگ عوامل مختلفی را بعنوان انگیزه‌های اصلی جنگ مطرح می‌کند: غنیمت و غارت، بیگانه ترسی، خودنمایی و غرور، تلافی و غیره. اما پنهانی‌ترین انگیزه جنگ برای صاحبان قدرت، سرکوب رقبای داخلی و خارجی بعنوان عوامل تهدیدکننده قدرت است.

جنگ تابع هر محرکی که باشد دو وجه دارد: یکی ویرانی و دیگری بیداری. ویرانی آن قطعی است اما بیداری، احساسی است که هر ملتی پس از شکست کوشش می‌کند تا ریشه ناتوانی‌های خود را در مقابل دشمن پیدا کند.

ایران قدرتمندترین و نزدیک‌ترین همسایه یونان بود. طبیعی بود که این همجواری ضمن داشتن منافع حاصل از روابط اقتصادی و سیاسی و دینی، برخوردهای نظامی را نیز در پی داشته باشد.

پس از حوادثی که در دوران کوروش بزرگ (تصرف کلونی‌های یونانی در آسیای صغیر) و کمبوجیه (اتحاد میان مصر و یونان) گذشت، در دوران داریوش اول نیز درگیری‌هایی میان کلونی‌های یونانی با شورش‌هایشان علیه پارس‌ها به وقوع پیوست.

در این شورش‌ها، شهر سارد تصرف و به آتش کشیده شد. پارسی‌ها که منتظر چنین اقدامی نبودند، به جمع‌آوری قوا پرداخته، یونانی‌ها را عقب رانده و آنان را مجازات کردند. با اینحال اینکار از نظر داریوش کافی نبود و از آن تاریخ در صدد تصرف یونان برآمد.

در این راه، تحریکات «مردونیوس» داماد داریوش که مردی جاه‌طلب و «هی‌پیاس»، پناهنده یونانی که امید رسیدن به مقام شاهی آتن را داشت، بسیار موثر افتاد و جنگ‌های هخامنشی و یونان که به «جنگ‌های مادی» شهرت دارد آغاز شد.

نبردهای هخامنشی و یونان
یک سرباز ایرانی (چپ) و یک هوپلیت یونانی (راست) در حال نبرد، منقوش بر روی یک کیلیکس کهن، مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد
عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
سلیمان

آخرش هم هخامنش به دشت اسکندر نابود و منقرض شد
واقعاً باعث ناراحتی است که سلسله آلوده ظالم هخامنش حدود ۲ قرن به حکومت ننگین مزخرف خودش ادامه داد. و در آخر هم به دست اسکندر محو و نابود گشت