رفتار و منش کورش بزرگ
کورش بزرگ پادشاهی بزرگوار، نیرومند، قدرتمند، سخاوتمند و اشرافی بود که بیش از ترس، احترام دشمنانش را بر می انگیخت. پادشاهی بود که زمان قدرت چپاول نمی کرد. کشورهای شکست خورده را وادار به فرمانبرداری نمی کرد و آنان می توانستند فرمانروای خود را خود برگزینند. اگر شهری را تصرف می کرد فرمان می داد که کمترین آسیبی به شهروندان نرسد. اگر یکی از سپاهیانش به شهروندی ستم می کرد او را به سختی مجازات می کرد.
در ابتدای ورود خود به بابل به سپاهیانش دستور می دهد تا از خونریزی، تاراج و بدرفتاری با مردم اجتناب کنند. برده داری را برانداخت و به پرستش گاه مردم می رفت و به دین و آیین آنان احترام می گذاشت. آن هم در عصری که خشونت و برده داری سنت رایج حاکمانی بوده که پس از یورش و تصاحب شهری، آنجا را با خاک یکسان کرده و کشتار فراوان می کردند. تا حدی که امکان داشت مشکلات را با رفتاری مسالمت آمیز حل می کرد و از خشونت پرهیز می کرد و با ملت هایی که تسلیم می شدند با نیکی رفتار می کرد و به سنت های محلی احترام می گذاشت و خود را همچون فرمانروایی بومی به مردم معرفی می کرد.