تمدن آرتا
پیشینه تمدن
در متون کهن تاریخی ایران،دارای دو ایالت«انشان و آرت»است که براساس تحقیقات باستانشناسان و آثار به دست آمده انشان همان فارس کنونی است.اما اینکه آرت کجاست،سالها محل بحث باستانشناسان بود تا اینکه سرانجام حدود ۲۵ سال پیش دکتر مجیدزاده باستانشناس ایرانی که هماکنون سرپرست هیئت حفاری باستانشناسی در جیرفت است نظریهای را مطرح کرد که براساس آن جیرفت کنونی پایتخت حکومت آرت بوده است و البته این نظریه تاکنون نه تنها مخالفی پیدا نکرده بلکه با توجه به آثار به دست آمده از آن تقریبا قطعی شده است.دکتر مجیدزاده دراینباره میگوید: طبق متون ۴۶۰۰ سال پیش،آرت سرزمینی بود که دارای معماری و هنر بسیار بالایی بود،تا آنجایی که شاهان بین النهرین از پادشاه آرت درخواست هنرمند و معمار داشتهاند.مجموعه این امر نشان از غنی بودن این محوطه تاریخی دارد،طوری که تاکنون خاستگاه تمدن بشری را بینالنهرین (جنوب عراق) میدانستند،اما من معتقدم که کرمان(جیرفت)خاستگاه تمدن بشری است. حوزه فرهنگی هلیلرود در اوایل هزاره سوم قبل از میلاد یکی از بزرگترین مراکز صنعتی-تجاری شرق باستان بوده که در زمینه تولید و صدور کالاهای ساخته شده همچون انواع سنگ و صابون، مرمر و مفرغ به سایر مراکز تمدنی منطقه از جمله بین النهرین فعالیت داشته است. به گفته دکتر مجیدزاده،از آثاری که باقی مانده میتوان به دو تپه بزرگ در منطقه اشاره کرده از جادهای که از جیرفت به سمت کهنوج میرود در ۳۰ کیلومتری جیرفت روستایی بهنام کنار صندل قرار دارد که در آن دو تپه«الف و ب»وجود دارد که حفاریها از آنجا آغاز شده است
حفاری در دو تپه در روستای کنار صندل منجر به پیدا شدن شهری بسیار بزرگ به مرکزیت تپه کنار صندل الف به عنوان حاکمنشین شده و نیز یک سازه خشتی مطبق عظیم که احتمالا سازهای مذهبی بود(تپه کنار صندل ب)به اعتقاد دکتر مجیدزاده در طول دره هلیلرود پادشاهی کهن با هنر و تمدن درخشان به نام«آرت»وجود داشته که نه تنها به صورت دالان فرهنگی عمل کرده،بلکه در شکلگیری کهنترین تمدن بین النهرین که به سومریها نسبت داده میشود نقش بهسزایی داشته و شاید خاستگاه آن بوده است.
داستان حماسیای به نام«انمرکار و فرمانروای آرت»که بر لوحی چهارگوش به ابعاد تقریبی ۵/۲۲ در ۵/۲۲ سانتیمتر در اوایل هزاره دوم ق.م به نگارش درآمده به وضوح نشانگر حضور تاریخی این تمدن در جیرفت است.داستان که متن آن بالغ بر ۶۰۰ سطر به خط میخی و به زبان سومری است از این قرار است که انمرکار پادشاه اوروک در بین النهرین به منظور دستیابی به مقادیری از سنگ گرانبها نمایندهای از جانب خود به حضور فرمانروای پادشاهی آرت روانه میکند.
آرت پادشاهی دیگری در ایران بود که آن را هفت رشتهکوه از پادشاههای اوروک جدا میساخت و راه یافتن به آن بسیار مشکل بود.آرت شهری خوشبخت بود و معادن فراوان فلز و سنگ داشت،حال آنکه سرزمین پست و جلگهای بین النهرین فاقد این مواد بود و به شدت به آن نیازمند بود.
بنابراین انمرکار چشم طمع به آرت و ثروت آن دوخته بود.در پی این تصمیم انمرکار دست به دامان خواهر خویش«اینن»الهه نیرومند و حامی شهر اوروک شده و از وی میخواهد که مردم آرت را وادار کند به منظور تزئین معابد و نمازخانههای متعدد بهویژه معبد«آبزو»یعنی معبد دریا،برای او طلا و نقره و سنگ لاجورد و دیگر سنگهای گرانبها بیاورند.سرانجام در پایان داستان فرمانروای آرت با درخواست پادشاه اوروک موافقت میکند و مردم آرت به اوروک طلا و نقره و لاجورد میآورند و آنها را در صحن مقدس معبد«اینن»بر روی هم انباشته میکنند.
این لوح بازگوکننده نخستین باری است که فرمانروایی برای آنکه کلمهای از پیامش برای فرمانروای سرزمین دیگری ناگفته نماند و تحریف نشود آن را به صورت مکتوب ارسال میدارد.این داستان حماسی نشان میدهد که در دوران سلسلههای قدیم، فرمانروایان بین النهرینی از وجود این پادشاهی و معادن و سنگها و فلزهای قیمتی آن آگاهی و شناخت کامل داشتهاند و آرت در هزاره دوم و سوم قبل از میلاد پادشاهی نیرومند بوده است.همچنین از این متون چنین برمیآید که صنعتگران و هنرمندان آرت حداقل در طی هزاره سوم قبل از میلاد از شهرت چشمگیری برخوردار بودهاند و فرمانروایان دولتشهرها و پادشاهیهای بین النهرینی از آنها و هنرشان شناخت کاملی داشتهاند.»
گورهای کشف شده:
«محوطههای باستانی حاشیه رودخانه هلیلرود از مهمترین سکونتگاههای بشر محسوب میشوند.در جریان کاوشهای باستانشناسی و حفاری گورها در این محوطه نمونههای بسیاری از آثار سنگی،سفالی از هزاره سوم پیش از میلاد به دست آمده است.شهر مردگان جیرفت چند برابر استقرارگاههای ساکنان ? هزار ساله این منطقه وسعت دارد.باستانشناسان هنوز دلیلی برای وسعت گورستانها در برابر مناطق مسکونی جیرفت نیافتهاند.آنها تاکنون حدود ۶۰ محوطه باستانی و ۲۵ محوطه استقرارگاهی در جیرفت به دست آوردهاند.
داوود آبیان سرپرست هیئت بررسی و شناسایی حوزه تمدن هلیلرود در مورد یافتههای اخیر خود در شهر مردگان جیرفت گفت: «در جریان بررسیهای باستانشناسان که از دو سال پیش برای شناسایی این محوطه در شهرستانهای کهنوج،جیرفت و عنبرآباد آغاز شده است،بیش از ۹۵ محوطه متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد شناسایی شده که ۶۰ محوطه آن گورستانی است.» گورستانهای جیرفت و حاشیه هلیلرود که تاکنون هیچ گونه کاوش علمی در آن انجام نشده، حفاریهای غیرمجاز گسترده و کشف هزاران قطعه شیء سنگی که در حراجیهای بزرگ دنیا به فروش میرسند،از شهرتی جهانی برخوردارند.مردم باستان،با توجه به اعتقاد به زندگی بعد از مرگ،همراه مردگان خود اشیاء باستانی را دفن میکردهاند،به همین دلیل گورستانهای تاریخی، همیشه بیشترین اشیاء باستانی را در خود جای دادهاند.
آبیان با اشاره به اینکه هر گورستان حاشیه هلیلرود بهطور متوسط ۶۰۰ متر در ۴۰۰ متر وسعت دارد گفت:«با توجه به اینکه هنوز در گورستانهای هلیلرود هیچگونه کاوشی صورت نگرفته است، هنوز نمیتوان آماری از جمعیت این منطقه در پنج هزار سال پیش ارائه داد،اما تعداد و وسعت گورستانها نشان از حضور جمعیتی بسیار زیاد در این منطقه دارد.» کشف ۶۰ محوطه گورستانی در مقابل ۲۵ محوطه مسکونی،کارشناسان را به این فکر واداشته است که این جمعیت بسیار زیاد در کدام محوطهها سکونت داشتهاند و استقرارگاههای این ساکنان کجا است؟ آبیان دراینباره میگوید:«طی چند سال گذشته بخشی از این منطقه و تپههای باستانی توسط کشاورزان تسطیح شده است و به احتمال زیاد بسیاری از محوطهها تخریب شدهاند.همچنین ممکن است بسیاری از استقرارگاههای این منطقه هماکنون زیر زمینهای کشاورزی دفن شده باشند.»
زیگورات(سکوی پلهای):
«یکی از مهمترین آثار به دست آمده،یک سازه زیگورات مانند است که متعلق به نیمه اول هزاره سوم قبل از میلاد است.زیگورات کلمهای بین النهرینی است که به سازههای«مطبق»طبق طبقه خشتی با کاربری مذهبی گفته میشود.زیگورات کشف شده در جیرفت حدود ۷۰۰ سال از کهنترین زیگورات کشف شده در بین النهرین قدیمیتر است. یوسف مجیدزاده سرپرست گروه کاوش در جیرفت در مورد ادامه کاوشها در زیگورات جیرفت گفت:«در جریان دو فصل گذشته کاوش در این محوطه باستانی باستانشناسان توانستهاند بخشهایی از این سازه را از زیر خاک بیرون بیاورند اما هنوز شکل کلی این بنا و ورودی یا ورودیهای آن به دست نیامده است.»
وی با اشاره به اینکه این سازه را باید در زمره اجداد زیگوراتهای ساخته شده در بین النهرین دانست،گفت:«با توجه به این نکته که سازه به دست آمده از زیگوراتهای بین النهرین قدیمیتر است،در کاوشهای باستانشناسی در این سازه به دنبال پیدا کردن شواهدی هستیم تا نشان بدهد که زیگوراتهای بعدی از روی این سازهها ساخته شده است.»
سازه زیگورات مانند کشف شده در جیرفت ۱۷۰ متر ارتفاع و در ساخت آن از ۴ تا ۵ میلیون قطعه خشت استفاده شده است.باستانشناسان در بررسیهای خود موفق شدهاند دو طبقه این سازه را مشخص نمایند،اما در بخشهایی از این محوطه شواهدی بر سه طبقه بودن سازه نیز به دست آمده است.طبقه اول این سازه ۴۰۰ در ۴۰۰ متر و طبقه دوم آن ۲۵۰*۲۵۰ متر وسعت دارد.?درخصوص کاربرد این سکوی پلهای میتوان احتمال داد که جنبه مذهبی داشته است و همچنین نقش بنا بر روی ظروف سنگی نیز مشاهده میشود.
خط کشف شده
خط کشفشده در محوطههای تاریخی جیرفت که به بهشت گمشده باستانشناسان ملقب شده، متعلق به دو هزار و پانصد تا سه هزار سال پیش از میلاد مسیح،همزمان با اختراع خط در بین النهرین است.باستانشناسان،موفق شدند در ترانشه پنج(قسمتی از محوطه تاریخی)در محوطه کنار صندل ب در ۳۰ کیلومتری شهر تاریخی جیرفت اثر یک مهر دو در سه سانتیمتری را که روی آن آثار خط به صورت عمودی و افقی دیده میشود کشف کنند.
دکتر یوسف مجیدزاده سرپرست هیئت کاوش در محوطههای تاریخی جیرفت در مورد ضرورت خوانده شدن خط کشف شده گفت:«با توجه به اهمیت بسیار خط در روشن شدن مسائل سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و زندگی ساکنان منطقه جیرفت و شکوه این منطقه در پنج هزار سال پیش،خط کشفشده در جیرفت در اختیار خطشناسان بزرگ جهان در دانشگاههای سوربن،پنسیلوانیا، شیکاگو،هاروارد و دیگر دانشگاههای بزرگ جهان قرار گرفته است.»وی با بیان اینکه خط کشف شده یک خط کاملا جدید است که از هیچ خط دیگری تأثیر نگرفته است،گفت:«خط کشفشده در جیرفت با توجه به جدید بودن آن به چیزی حدود چهل سال زمان برای خوانده شدن توسط کارشناسان مختلف دنیا نیاز دارد.»
مجیدزاده همچنین در مورد اهمیت این خط گفت:«این برای نخستینبار است که در شرق ایران آثار خط کشف میشود و با توجه به اینکه خط کشفشده همزمان با اختراع خط در بین النهرین اولین خاستگاه تمدن بشری نبوده،نشان میدهد همزمان با آن تمدنهای دیگری نیز حضور داشتهاند.» به اعتقاد کارشناسان بزرگ جهان استفاده از خط در هر منطقه نشان حضور یک تمدن شکوفا در آن منطقه است که میتواند باعث روشن شدن ساختارهای اداری،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی یک جامعه بشود.
دکتر هالی پیتمن استاد دانشگاه پنسیلوانیا در مورد اهمیت کشف خط در جیرفت گفت،«خط کشفشده در جیرفت شباهتی به هیچیک از خطوط کشفشده تاکنون ندارد و با توجه به جدید بودن و همدورهای آن با اختراع خط در سومر نشان میدهد که ما در جیرفت با تمدنی روبهرو هستیم که میتواند با نخستین تمدن بشری برابری کند و ممکن است در کاوشهای آینده مسیر تمدن بشری را تغییر دهد.»
همچنین با کشف بخشی از یک آجر کتیبهدار با دو سطر نوشته در بخش بنای یادمانی محوطه باستانی کنار صندل در حوزه تمدن هلیلرود و جیرفت وجود نگارش در این منطقه در عصر مفرغ(نیمه نخست هزاره سوم پیش از میلاد)بهطور قطع اثبات شد.دکتر یوسف مجیدزاده با مهم خواندن این مطلب گفت:«این کتیبه روی آجری نوشته شده که گوشه چپ پایینی آن بر جای مانده است.اگرچه تنها بخشهایی از دو سطر کتیبه در دست است،اما نوشته به روشنی به عنوان نسخهای از خط نوشتاری عیلامی قابل شناسایی است که شناخته شدهترین آن،کتیبه پوزور این شوشنیاک،پادشاه عیلامی در نیمه دوم هزاره پیش از میلاد است که از حفاریهای شوش به دست آمد.»
کهنترین خط عیلامی شناختهشده که تاکنون به دست آمده به عیلامی مقدم شهرت دارد و متعلق به سه هزار سال پیش از میلاد است.این نوع خط در حفاریهای گذشته شوش،تل ملیان،سیلک، ازبکی،حصار یحیی و شهر سوخته به دست آمده است. دکتر مجیدزاده همچنین با اشاره به اینکه خط نوشتاری عیلامی که در کتیبه پوزور اینشوشنیاک به دست آمده است،نسخه جدیدتری از خط به دست آمده در کنار صندل است،گفت:«بهنظر میرسد خط کنار صندل خلالهای میان دو خط عیلامی مقدم و عیلامی پوزور اینشوشنیا را پر میکند.»
مواد پروتئینی و وسایل بازی
«بررسی استخوانهای حیوانات به دست آمده در محوطههای تاریخی جیرفت نشان داد که ساکنان جیرفت در پنج هزار سال پیش از گوشت حیوانات اهلی به عنوان پروتئین غذایی استفاده میکردهاند. مرجان مشکور استاد دانشگاه سوربن فرانسه و یکی از استخوانشناسان جهان در مورد بررسی استخوان حیوانات در جیرفت گفت:«در بررسیها در محوطههای تاریخی جیرفت،آثار استخوان حیوانات اهلی و وحشی نظیر گاو،گورخر،آهو،گراز،خرگوش و برخی پرندگان کشف شد.تعداد استخوان گاو و گوسفند و بز در میان محوطههای تاریخی در مقایسه با استخوانهای حیواناتی نظیر آهو و گورخر و خرگوش نشان میدهد که ساکنان جیرفت از گوشت این حیوانات به عنوان پروتئین اصلی غذایی خود استفاده میکردهاند و در کنار آن از گوشت حیوانات شکار نیز مصرف میکردهاند.»
مشکور در مورد دیگر یافتههای به دست آمده،گفت:«به دست آمدن استخوان حیوانات وحشی نظیر آهو،گراز،گورخر و پرندگان در محوطههای تاریخی جیرفت نشان میدهد که این منطقه از نظر اکوسیستم زندگی در پنج هزار سال پیش دارای آب و هوای مناسب برای زندگی حیوانات وحشی بوده و احتمالا در آن فضاهای طبیعی و سبز زیادی وجود داشته است.»
آخرین بررسی کارشناسان داخلی و خارجی روی چند قطعه شیء باستانی به دست آمده از محوطههای باستانی جیرفت که از حفاران غیرمجاز به دست آمده نشان میدهد که ساکنان محوطههای باستانی جیرفت پنج هزار سال پیش وسایل بازی داشتهاند. یوسف مجیدزاده در مورد بازی در این منطقه در نیمه نخست هزار سوم پیش از میلاد گفت:«در میان اشیاء باستانی که از حفاران غیرمجاز در منطقه هلیلرود و جیرفت گرفتهشده است پنج شیء باستانی وجود دارد که سه قطعه از آن به شکل عقاب، یک قطعه به شکل عقرب با سر انسان و شیء آخر هم به صورت یک صفحه تخت است که روی همگی آنها حفرههایی به تعداد مساوی ۱۲ یا ۱۸ با اندازههای برابر وجود دارد که به احتمال بسیار زیاد نوعی وسیله بازی بودهاند.»
وی با اشاره به اینکه این وسیله بازی مثل تخت نرد بازی است که بازی میکردهاند،گفت:«هنوز مشخص نیست که مردم ساکن اطراف هلیلرود پنج هزار سال پیش با این وسایل بازی میکردهاند، اما نوع ساختار این اشیاء و وجود تعداد مساوی و برابر حفرههای روی آنها نشان میدهد که این اشیاء ابزار بازی خاصی بودهاند.»به گفته مجیدزاده وجود بازی در منطقه هلیلرود در پنج هزار سال پیش میتواند نشاندهنده وجود سرگرمی در این منطقه در آن دوران باشد.علاوه بر کارشناسان داخلی تعدادی از کارشناسان مطرح بین المللی هم روی این پنج قطعه شیء و کاربری آنها بررسیهایی انجام دادهاند.
ژان پرو یکی از بزرگترین باستانشناسان جهان و کارشناس بازنشسته موزه لوور فرانسه که روی اشیاء باستانی جیرفت بررسیهای بسیاری را انجام داده است با اشاره به اینکه این پنج قطعه شیء وسیله بازی بودهاند،گفت:«از این وسیلههای بازی که هنوز روش و سبک بازی با آنها مشخص نیست قبل از این هم در محوطههای باستانی در بین النهرین با تعدادی مهره به دست آمده است که شکل و ساختار آنها نشاندهنده این است که مردم باستان با این وسایل بازی میکردهاند.»
به گفته پرو هماکنون تعدادی از کارشناسان در حال بررسیهای بیشتر روی این اشیاء هستند تا بتوانند روش این بازی را مشخص کنند،پنج قطعه شیء پنج هزار سالهای که به اعتقاد کارشناسان وسیله بازی بودهاند هماکنون در موزه باستانشناسی جیرفت نگهداری میشود.
اندیشه و افکار
«ژان پرو باستانشناس برجسته فرانسوی در این مورد میگوید:نتیجهای که از طرز تفکر سازندگان این اشیاء داشتهایم،خیلی جالب است که حتی در آن دوران،یعنی هزاره سوم پیش از میلاد نیز مردم این ناحیه الوهیت را نه با صور انسانی بلکه به شکل موجوداتی برتر از انسان به تصویر میکشیدهاند که موجودات ترکیبی،جانوران با دو سر و یا نقوش انسانهای شاخدار نمونههایی از آنها هستند.در حقیقت این افراد با کمک نمادهایی به نمایش آن برتری الهی که در پسزمینه ذهنیشان وجود داشته، میپرداختهاند.اما اینکه چرا اینطور بوده است دلیل پیچیدهتری دارد.در واقع باید گفت مسائلی مانند مذهب،هنر و خط و نگارش همگی بههم مرتبط هستند و تقریبا در تمام جوامعی که در دوره مشابهی قرار دارند،بهطور همزمان به وجود میآیند.» اهمیت نقوش جیرفت این است که سازندگان بعضی از آنها در دوران باستان با این کار سعی کردهاند محیط طبیعی اطراف خود را نشان دهند و به این ترتیب به نوعی زیستبوم طبیعی خود را در آن دوران به تصویر کشیدهاند.دومین مسئله حائز اهمیت درباره این نقوش این است که سازندگان آنها از نقش تصاویر درختان،طبیعت،گیاهان و جانوران روی سنگها هدف خاصی را دنبال میکردهاند.
اینکه چرا سازنده این اشیاء از تصویر فلان حیوان استفاده میکرده و برای مثال شکل جانور دیگری را نقش نکرده است از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.چرا که بدون شک هنرمندان دنیای باستان دلایل خاصی برای به تصویر کشیدن این جانوران و گیاهان داشتهاند.یک مسئله جالب دیگر که ارزش بررسی بسیار دارد،قدرت تخیل این مردم است که فراتر از انتظار ظاهر شده است.این قدرت تخیل که ظاهرا در بین تمام افراد این جامعه وجود داشته و از همینرو من آن را قدرت تخیل جمعی مینامم به خلق و ظهور موجوداتی نظیر انسانهای شاخدار،عقابهای دوسر و یا موجودات ترکیبی از انسان و یک جانور دیگر مانند:گاو نر،شیر و یا عقاب منجر شده است.در حقیقت باید اعتراف کرد که انسانهای باستانی این ناحیه بهخاطر نحوه شکلگیری و روند تکامل فکری خود متخصصان بسیاری از جمله معماران،باستانشناسان با تخصصهای گوناگون و دیگر کارشناسان مربوطه را شگفتزده کردهاند.
نقوش روی ظرف
«بخش عمده اشیای بازیافتی را ظروف تزئینی ساختهشده از صابون تشکیل میدهد.از میان حدود هزار قلم شیء بازیافتی در حدود سیصد قلم را ظروف سنگی تزئینشده با نقوش برجسته و گاه کنده برای ترصیع تشکیل میدهد که نقش مایههای تزئینی آنها را از انواع خاصی از جانوران،موجودات هیولایی و افسانهای،انسان و نیز گونههای چندی از گیاهان مانند نخل خرما،نمای باروی شهرها و بناهای درون آن را دربر میگیرد.بقیه این اشیاء بهطور تقریبا برابر میان گونهای دیگر از آثار هنری تقسیم شده است که آنها عبارتند از:الف)سردیس و تندیس انسان و جانوران از سنگ مرمر؛ب) پیکره انسان و جانوران از سنگ صابونی؛ ج)پیکره انسان و جانوران از مفرغ یا بخشی از اشیای تزئینی پیچیدهتر؛د)افزون بر ظروف،گونههای متعددی از اشیای متفاوت از همان سنگ مانند چهارپایه(به احتمال نمای معبد با شباهت بسیار زیاد به یافتههای مشابه از حفریات شهداد؛هـ)اسفال منقوش یا ساده شبیه سفالهای به دست آمده از شهداد،یحیی در کرمان و شهر سوخته در سیستان که تاریخ آنها به اواخر هزاره چهارم و هزاره سوم ق.م میرسد؛و)اشیای کوچک گوناگون از سنگ لاجورد مانند مهرههای مسطح و استوانهای با نقش مایههای انسان، شیر با سر انسان،عقاب و نقوش هندسی همراه با پیکرکهای انسان و جانور؛ز)و سرانجام ظروف ساده،مهرهای استوانهای و پیکرکهای گوناگون از سنگ مرمر.
در پیکرههای جیرفت همانند پیکرههای سومری،بالاتنه همه مردان برهنه و دامن به کمک شال بزرگی به کمر محکم شده است.با این تفاوت که در اینجا آنها گردنبندی با آویز بزرگی از فیروزه به اشکال هندسی گرد و یا بیضی به گردن دارند.آنها بدون استثناء موی بلندی دارند که از پشت تا انتهای کمر ادامه یافته است.
تزئین سنگنشانی همچنین در نوار یاتلی که بالای پیشانی بر گیسوان عقرب انسان بسته شده و نیز در گلبرگهای درختانی که بزها قصد خوردن شاخ و برگهایشان را دارند،اجرا شده است. در یک گیلاس بسیار زیبا دو موجود انسانی را میبینیم که هرکدام با هر دست پلنگی را از دم گرفته و آن را به هوا بلند کردهاند.یکی از آنها دامنی بلند بر تن دارد،اما دیگری ترکیبی است از احتمال فراوان لکههای بدن گاو نر را نشان میدهد.این نقش که بیتردید گاو-مردی است،شال پهنی به دور کمر و مچبندهایی بر مچ و پاها دارد.مچبندها و دستبندهای این گاو-مرد و دستبندهای انسان در سمت دیگر ظرف در اصل سنگنشانی شده بود که همه آنها از میان رفته است.افزون بر آن، دامن مرد در این ظرف که راهراه نشان داده شده است در اصل به کمک یک یا چند رنگ سنگنشانی شده بود که همه آنها نیز از میان رفته است.
اگرچه نقشمایه سلطان جانوران که از هزاره چهارم ق.م بر مهرهای استوانهای دورههای شوش واروک جدید پدیدار میشود، کیفیت کار و در درجه مهارت و استادی بهکار رفته در ساخت و پرداخت ظروف جیرفت و بهطور کلی اشیای بازیافتی نشان میدهد که آغاز مکتب صنعت سنگ در جنوب شرق ایران و بهویژه در منطقه جیرفت میبایست به چندین سده پیش بازگردد.بر روی ظروف جیرفت ما نه تنها کرارا به نقشمایه تزئینی سلطان جانوران برمیخوریم،بلکه سلطان با رامکننده در یک ظرف به صورت ترکیبی گاو-مرد و در ظرف سنگی دیگری در شکل شیر-مرد ظاهر میشود و این از پنجه و چنگالها و دم ستبر و بلند آن قابل تشخیص است.این موجودات انسانی یا هیولایی انواع گوناگون جانوران وحشی مانند پلنگها،مارها یا انسانها عقربها را در کنترل دارند.
یکی دیگر از نقشمایههای روی ظروف سنگی بازیافتی از جیرفت که در هنر سومری متداول است، رویارویی دو جاندار وحشی است.اما شکل خاصی از این نقشمایه که ویژه دوره اوروک جدید بهشمار میرود از دو جانوری تشکیل شده است که دم یا گردنهای بلندشان در یکدیگر تاب خورده است.این نقشمایه تنها بر روی مهرههای استوانهای ظاهر میشود.ما هنوز نمیدانیم که آیا این نقشمایه بر مهرهای استوانهای در جیرفت نیز ظاهر میشود یا نه،زیرا ما تنها دو مهر استوانهای از این منطقه در اختیار داریم.(ت.۶)اما صحنه رویارویی یکی از متداولترین نقشمایههاست که ما با آن در تزئین ظروف سنگی روبهرو میشویم.این جانوران خشمگین با دهان بسیار باز به حالت رودررو از دو پلنگ و دو مار و یا یک پلنگ و یک مار تشکیل میشود.
رودررویی این جانوران،بهویژه در مورد مارها همیشه با مهارت و زیبایی خاصی کار شده است.زیرا گردن و دم حتی در نمونهها به تمامی بدن آنها همانند ریسمانی درهم پیچیده است.صحنه رویارویی دیگر نبرد یک عقاب با دو مار را دربر میگیرد.اگرچه این نقشمایه به اندازه رویارویی مارها با پلنگها متداول نیست،اما بیتردید طراحی آنها به دست بزرگترین استادان کارگاههای؛ سنگتراشی انجام گرفته است.نقشمایه متداول دیگری جانوران شاخدار و گیاهخوار را نشان میدهد که در صلح و آرامش در مرغزار به چرا مشغولند.در این صحنهها اغلب دو بز کوهی را میبینیم که رو به یکدیگر در دو سوی درختی به حالت کاملا قرینه ایستاده و یا بر روی پاهای جلو ایستاده و به صورت نمادی قصد خوردن شاخ و برگ درخت را دارند.نسخه قدیمیتری از این صحنه بر یک مهر استوانهای از دوران اوروک جدید حک شده است که در آن مردی که گفته میشود ممکن است حاکم باشد بزها را با شاخههای درختی که در دست دارد تغذیه میکند.اما نمایش واقعی دو بز رودررو و در دو سوی یک درخت از دوره پرتو ایلامی از شوش III و یحیی IVC به دست آنها است. نمونههای واقعی نماد و درخت زندگی و بزهای کوهی بر ظروف سنگی جیرفت در طبیعیترین و زیباترین شکل ممکن بارها و بارها ظاهر میشود.بزی که هر چهارپایش بر زمین قرار دارد و خمیدگی شاخهایش رو به بالاست بزی که یکی از پاهای پیشین را بالا آورده است.بزی که روی دو پای عقب ایستاده و یکی از پاهای پیشین را تا نزدیکی پوزه بالا آورده است،یا اینکه آن را روی شاخه درخت قرار داده است و بزهایی که در دو ردیف و در دو جهت مخالف از چپ به راست و از راست به چپ و در حالات گوناگون قرار دارند.
در این صحنهها گونهای متفاوت از بزهای کوهی را میتوان از شکل شاخهایشان تشخیص داد. جزئیات بیشتر جنسیت،یعنی نر یا ماده بودن،سن یعنی بالغ یا نابالغ بودن را نشان میدهد.گوناگونی انواع در مورد نباتات نیز به خوبی مشهود است.اگرچه نقشهای گوناگونی مانند انسان،عقرب انسان،شیر انسان،مار عقاب،عقرب پلنگ،شیر گاو،گاو کوهاندار و بز کوهی به کرات بر ظروف سنگی جیرفت ظاهر میشود،اما در میان آنها تنها بدن موجودات خاصی(پلنگ،مار،عقرب،عقاب، انسان)سنگنشانی شده است.افزون بر آن،در چندین مورد نقش عقاب،عقرب و عقرب انسان را در سطح تخته سنگهای نازک حجاری و بدنشان را سنگنشانی کردهاند.سوراخهای ایجاد شده را پشت هر یک از این پیکرهها نشان میدهد که آنها خود زمانی همچون قطعهای از ترصیع در صحنه تصویری سطح گستردهتری نشانده شده بودند.
نقشمایه جالب توجه دیگری که در تزئین ظروف سنگی جیرفت ظاهر میشود عقرب انسان است. اگرچه ما هنوز درباره اهمیت و مفهوم این وجود ترکیبی و هیولایی چیزی نمیدانیم،اما در؛ اسطورهای بودن آن تردیدی وجود ندارد.زیرا ما با این مخلوق در حماسه اسطورههای گیلگمش در نقش نگهبان دروازه کوههای مشو،دروازهای که برای ورود به شهر ظلمات میبایست از آن گذر کرده مواجه میشویم و سرانجام نمایش معماری بر ظروف سنگی جیرفت اهمیت بسیار زیادی دارد.
مجسمههای لولایی
بررسیهای باستانی و اشیاء به دست آمده از محوطه باستانی جیرفت،نشان میدهد که ساکنان این محوطه،پنج هزار سال پیش مجسمههایی با دست و پای متحرک و لولادار شبیه عروسکهای خیمهشب بازی میساختند.یوسف مجیدزاده سرپرست گروه کاوشهای باستانشناسی جیرفت دراینباره گفت:«طی کاوشهای باستانشناسی انجام شده در جیرفت و همچنین در میان اشیای باستانی کشف شده از قاچاقچیان بخشهایی از تعدادی مجسمه شبیه به عروسکهای خیمهشب بازی به دست آمده که دست و پای آنها از بدن جداست و احتمالا به وسیله میلهای آهنی اجزای بدن آنها به هم وصل میشده است.»وی گفت:«این مجسمههای لولایی که دست و پای آنها هم حرکت میکرده از جنس سنگ مرمر بوده که در اندازههای ۳۵ تا ۴۰ سانتیمتر ساخته شدهاند.»
به گفته مجیدزاده این مجسمهها که به شکل انسان و حیوان ساخته میشدهاند در محوطههای باستانی جیرفت استان کرمان جای گرفتهاند.این محوطههای باستانی که در هزاره سوم پیش از میلاد آثار ارزشمندی را در خود جای دادهاند،جزو غنیترین محوطههای باستانی جهان محسوب میشوند.در طول رودخانه هلیلرود تاکنون بیش از ۱۰۰ محوطه باستانی شناسایی شده است. مجیدزاده،همچنین با اشاره به اینکه هنر حکاکی و سنگتراشی مردم جیرفت از هنر مجسمهسازی آنها بسیار قویتر بوده است،در مورد مجسمههای دیگر شناسایی شده از این محوطه گفت:«به جز مجسمههای لولایی نوعی دیگر از مجسمهها نیز در این محوطه شناسایی شدهاند که از جنس سنگ کولریت هستند و یکتکه ساخته میشدند.»
بسیار عالی لطف کنید نام خودتون رو هم قید بکنید . خیلی عالی میشه..
ارته و انشان نام های الصاقی و تورکتبار ونیای تورکان امروزی بودند و با تورکان سومری همریشه هستند از طرف خسرو تورک قشقایی از نوادگان اغوزخان بزرگ و فرزند طاهرخان ایل بیگی از محققان تورک شناس و استاد دانشگاه های معتبر جهانی استانبول تورکیه
این چرندیات رو از کجا ارائه دادی؟ ریشه ترک ها قفقاز شمالی و رگ ریشه مغولی دارند.هیچ اثار و کتیبه ای در کشور ایران از قبل از اسلام که متعلق به ترک ها باشند نیست . امثال شما که ترک زبان هستید فقط زبان ترک هست و اجداد شما ایرانیانی هستند که طی حملات ترک ها به مرور تغییر زبان دادند .عین مصری ها که باتمدن ۵ هزار ساله الان عربی حرف میزنن
امید جان
درود بر شما
این ها تمام ترک خودپندار هستند که نمیخواهند باورکنند ایرانی نژاد هستند حتی ژنتیک هم ثابت کرده که این ها ایرانی هستند اما نمی خواهند باورکنند قشقایی ها آرانی ها ترک های عراق آذری ها و ترک های خراسان و درصد ۴۰ترکمن ها ایرانی هاپلوگروپ آنها ایرانی و همریشه با ایرانیان هستند
دوست گرامی حتی شما که فارسی حرف میزنید شاید اصالتا فارس نباشید و صرفا تغییر زبان هست. اتفاقا اثار بسیاری از ترکان قبل اسلام هست و زبان ترکی یک زبان قدیمی هست. زبان همین سومری ها هم زبان الصاقی بوده و حتی کلمات مشترک با ترکی دارد. هنوز تا خواندن این متون فاصله هست اما هر تمدنی از روی تمدنهای دیگه با اقتباس و حذف و اضافه رشد کرده. مثل تمدن هخامنشی که در بستر تمدنهایی مثل اوراراتویی و عیلامی و بابل رشد کرد. خود ترکان هم بعدا بر بستر تمدن ایرانی رشد کردن و نمونه اش امپراطوری سلجوقی بود .
جک تحریف نکن ترکان همچون تازیان فاقد فرهنگ و انسانیت و خرد می باشند ،مردم آذری و ارانی و آناتولی شرقی ایرانی می باشند که ترکزبان شده اند
تمدن جیرفت یا آراتا و حتی تمدن سومر هیچ کدام به ترک ها هیچگونه ارتباطی ندارند و هیچ مرکز دانشگاهی معتبری در دنیا چنین چیزی رو مطرح نکرده ، ترک زبان های ایران از نظر نژادی کاملا ایرانی هستند و فقط زبان آنها طی چند قرن به زبان ترکی تغییر کرده مانند اهالی آمریکای جنوبی که زبانشان به زبان های پرتغالی یا اسپانیایی تغییر کرده یا تمدن چند هزار ساله مصر که زبانشان عربی شده است
اصلا تمدن ارته مخفف اریاته هست که اریایی تبار بودن و خوده این ترکپندارها خودشونروجدا از اریایی میدونن و حرفاشون تناقض داره و تلاش میکنن یه طوری بگن ما قدمت داریم!
تمدن جیرفت یا آراتا و حتی تمدن سومر هیچ کدام به ترک ها هیچگونه ارتباطی ندارند و هیچ مرکز دانشگاهی معتبری در دنیا چنین چیزی رو مطرح نکرده ، ترک زبان های ایران از نظر نژادی کاملا ایرانی هستند و فقط زبان آنها طی چند قرن به زبان ترکی تغییر کرده مانند اهالی آمریکای جنوبی که زبانشان به زبان های پرتغالی یا اسپانیایی تغییر کرده یا تمدن چند هزار ساله مصر که زبانشان عربی شده است
من موندمچرا هر چیز قدیمی رومیخواین بزور وصل کنید به تورکها که قدمتدار بشین! اصلا ترکها در دوره مغول وغزنوی به سمت ایران و کشورهای اطراف ایران رسیدن و تا قبلش سمت اسیای مرکزی و تبت و شمال چین زندگی میکردن واز دوره غزنوی بود که اذربایجان مرکز رفت و امدشون شد و زبانشون در اون منطقه گسترش پیدا کرد ومغولها هم اذربایجان رو واسه اسکان انتخاب کردن وتا قبلش زبان پهلوی در اذرابادگانرایج بود که اسناد تاریخیش موجوده حالا تو میخوای قدمت پنج هزارساله یا بیشتر بهش بدی!؟ الان دیگه دوره دروغگویی نیس چون هرکس بایه سرچ ساده میتونه بفهمه چی به چیه
ارآتا از دو کلمه تورکی ار به معنی قهرمان و آتا به مانی پدر تشکیل یافته . اراتابئیل یعنی سرزمین اراتا همان ارتابیل و اردبیل کنونی است .
پانترکیسم مرز خریت و بیشعوری و بی هویتی را هزاران کیلومتر جاده حا کرده است
سکوهای علمو جا به جا کردی با این نظریه