پادشاه جئونگ جو
پادشاه جئونگ جو:
پادشاه جئونگ جو متولد بیست و هشتم اکتبر ۱۷۵۲،بیست و دومین پادشاه سلسله چوسون بود.اوتلاش های زیادی برای بهبود و اصلاح کشور کره انجام داد.او جانشین پدر بزرگش پادشاه یئونگ جو شد و پس از وی پسرش پادشاه سانجو به تخت نشست.از جئونگجو به عنوان یکی از موفق ترین و با بصیرت ترین پادشاهان چوسون نام برده می شود.او با نام یی سان متولد شد و پسر ولیعهد سادو(که توسط پدر خودش پادشاه یئونگجو به مرگ محکوم شد)و بانو هه گیونگ بود.زمانی که او ولیعهد بود با “هونگ گوک یونگ” که یک سیاستمدار بحث برانگیز بود؛ ملاقات کرد.هونگ ابتدا قاطعانه از جلوس جئونگ جو بر تخت سلطنت حمایت می کرد و برای بهبود قدرت پادشاه سخت کار می کرد اما در انتها به دلیل طمع به قدرت اخراج شد.جئونگجو بیشتر زمان حکومتش را صرف تطهیر نام پدرش کرد.او همچنین برای پیش برد اصلاحاتش دربار را به شهر سوون نزدیک مقبره پدرش منتقل کرد.او قلعه هواسئونگ را که اکنون جزو میراث جهانی یونسکو هست را ساخت و در ساخت این بنا پیشرفته ترین تکنولوژی های موجود در ساخت دیوارها را معرفی کرد و تصمیم داشت سوون را شهری خود کفا بکند.زمان قبل از حکومت وی به دلیل اینکه ولیعهد سادو با حکم سلطنتی پدرش کشته شده بود؛ مغشوش بود.تصمیم نهایی پادشاه یئونگ جو مبنی بر اعدام ولیعهد سادو به شدت توسط سیاستمدارانی که بر علیه ولیعهد بودند؛ تحت تاثیر قرار گرفته بود.بعد از فوت پادشاه یئونگجو و روزی که جئونگجو پادشاه چوسون شد؛ او در اتاق پادشاهی بر تخت نشسته و به هم نگاه کرد و گفت:”من پسر ولیعهد سادو هستم!”.این پیام روشن لرزه بر اندام سیاست مدارانی انداخت که در مرگ پدرش درگیر بودند.او به دلیل اینکه به پدرش عنوان افتخاری پادشاهی و به مادرش عنوان “ملکه دواگر” را داد؛ دوران های آشفته زیادی را تجربه کرد اما بر همه آنها به کمک هونگ گوک یونگ غلبه کرد.
او رنسانس جدیدی را در سلسله چوسون رهبری کرد و سعی نمود با کنترل سیاست کل کشور؛ باعث بهبود روند پیشرفت کشور شود.او اصلاحات زیادی در طول سلطنت خود انجام داد که از مهم ترین آنها می توان از تاسیس “کیو جانگ گاک” که یک کتاب خانه سلطنتی بود نام برد.هدف از تاسیس این کتاب خانه بهبود نگرش سیاسی و فرهنگی چوسون و به خدمت در آوردن افسران با استعداد برای کمک در اداره کشور بود.جئونگجو همچنین رهبری جنبش های اجتماعی نظیر باز کردن درب های مناصب دولتی به روی افرادی که قبلا به دلیل جایگاه اجتماعی شان از آن مناصب محروم شده بودند را بر عهده داشت.او بر اهمیت یادگیری زبان چینی و سایر زبان های خارجی تاکید می کرد و حتی سیستمی جهت یادگیری و آزمون زبان های خارجی دایر کرد.او یک کشتزار شخصی ساخت، برای آبرسانی یک قنات حفر کرد و روشهای جدید و پیشرفته کشاورزی را در آن امتحان کرد.جئونگجو همچنین از اساتید “انجمن سیلهاک” نظیر “جونگ یاک یونگ“(معمار کاخ هواسئونگ) که از قدرت سلطنتی جئونگجو حمایت می کردند؛ پشتیبانی کرد.علی رغم جایگاه سیاسی بالا در چوسون؛ پادشاه یئونگ جو به عنوان شخصی نو آور شناخته می شود.وی در سال ۱۸۰۰ و در سن چهل و هشت سالگی بدون دیدن آرزوهای عمرش که بعدها توسط پسرش سانجو منتشر شد؛ در شرایطی راز آلود در گذشت.کتاب های زیادی در مورد علت مرگ وی نوشته شده و هم اکنون این موضوع کانون بحث تاریخ دانان می باشد.او به همراه همسرش”ملکه هیو” در شهر هواسئونگ در مقبره سلطنتی به خاک سپرده شد.
با سلام مطالب شما خیلی خوب بود اما میخواستم بدونم مقبره پادشاه یی سان که الان قلعه هواسئونگ دفن شده الان قلعه هواسئونگ در کجا واقع شده؟
سلام. لطف دارید به بنده.
مقبره ایشون در شهر سوون (suwon) کره جنوبی قرار داره.
سلام دوست عزیز قلعه هواسئونگ در کشور کره جنوبی در شهر سوون واقع شده است
سلام. خیلی ممنون بابت همراهی صمیمانتون با ما.
همسر ابن پادشاه سونگ دوک ایم بود؟
سلام. پادشاه جونگجو همسری به این نام نداشتن.
آره خودشه
فقط اسم سونگ دوک ایم تو واقعیت سئونگ اویی بینه
اگه یادت باشه تو سریال هم آخراش بهش میگفتن بانو اویی
بله همسری با این اسم داشت. البته صیغه سلطنتی بود.
مقاله ای در این مورد هم نوشتم تو سایت.
میشه لطفا آدرس این مقاله رو بدید🙏🙏
سلام.خدا قوت.🌲🌲🌲می خواستم بدانم که در پی تأکید ایشان به آموزش زبان های خارجی،در آکادمی سلطنتی به غیر از چینی چه زبان هایی می آموختند؟
سلام. زنده باشید.
زبان های روسی، انگلیسی و ژاپنی هم تعلیم داده میشدن.
سلام وقت بخیر . ببخشید شما مقاله ای درباره سانگ یونگ یون همسر این پادشاه که توی فیلم آیسان بوده رو دارید ؟ یا وجود نداشته و افسانه بوده ؟!
بله. مقاله ای در این زمینه هست تو سایت.نه افسانه نیست و وجود داشته
چرا حزب نورون با پادشاه جئونگ جو وپدرش مخالف بودن
چرا حزب نورون با پادشاه جئونگ جو مخالف بودن
چرا ملکه وحزب نورون با پادشاه جئونگ جو مخالف بودن
چون حزب نورون یک حزب محافظه کار بود و ملکه هم حامی اون حزب به شمار می رفت. ولی پادشاه در مقابل شخصیت ترقی خواهی داشت.
ییسان آخر با سانگ سونگیون ازدواج میکنه؟ چون تا اینجای فیلم لحظه های عاشقانه ی زیادی از این دو دیدهام.