پادشاه سوک جونگ
سوکجونگ ( ۷ اکتبر ۱۶۶۱- ۱۲ جولای ۱۷۲۰) نوزدهمین پادشاه سلسله کره ای چوسون بود که از سال ۱۶۷۴ تا ۱۷۲۰ حکومت کرد. به عنوان یک سیاستمدار ماهر، او باعث چندین تغییر در پیمان های سیاسی در خلال دوران خود شد و بین احزاب سیاسی جنوبی، غربی، سورون و نورون تغییر جهت هایی را انجام می داد.
زندگی نامه:
پادشاه سوکجونگ در هشتم سپتامبر ۱۶۶۱ (پانزدهمین روز از هشتمین ماه قمری) از پادشاه هیون جونگ و ملکه میونگ سونگ در کاخ چانگ دوک به دنیا آمد. نام نسبت داده شده به وی آی سان بود. او در سال ۱۶۶۷ (۶ سالگی) به عنوان شاهزاده میونگ بو رسید و در سال ۱۶۷۴ (۱۳ سالگی) به عنوان نوزدهمین پادشاه چوسون به تخت نشست.
پادشاه سوک جونگ سیاستمدار باهوشی بود ولی دوران حکومت وی با برخی از شدیدترین نبردهای حزبی در تاریخ سلسله چوسون همراهی داشته است. سوکجونگ به منظور قدرت مندتر کردن اختیارات سلطنتی متناوبا حزب در قدرت را با حزبی دیگر جایگزین می نمود. با هر بار تغییر دولت که هوانگوک (در لغت به معنی گردش دولت) نامیده می شد، حزب بازنده با اعدام ها و تبعیدها به طور کامل از صحنه سیاست محو می شد. با اینحال تغییرات پر هرج و مرج دولت به طور قابل ملاحظه ای بر زندگی عادی مردم تاثیری نمی گذاشت و دوران وی به عنوان یکی از کامیاب ترین زمان ها مورد توجه می باشد.
نبردهای حزبی:
در اولین سال های حکومت سوکجونگ، احزاب جنوبی و غربی بر سر مراسم ترحیم سلطنتی با یکدیگر به مشاجره پرداختند. مسئله ای به ظاهر کوچک که در باره ی دوران سوگواری برای ملکه اینسون بود. حزب جنوبی ادعا می کرد که دوران سوگواری باید یکسال به طول انجامد در حالیکه حزب غربی بر بازه نه ماهه سوگواری پافشاری می نمود. بر اساس قوانین حاکم بر طبقه اجتماعی یانگبان، سوگواری یکساله این معنی را می داد که هیوجونگ از چوسون به عنوان فرزند ارشد در نظر گرفته می شود در حالیکه دوران نه ماهه سوگواری این منظور را می رساند که هیوجونگ فرزند بزرگتر نمی باشد. به عبارت دیگر، حزب غربی به خانواده سلطنتی به عنوان اولین رده از طبقه اجتماعی یانگبان می نگریست نه یک طبقه اجتماعی مجزا که قوانین مخصوص به خود را دارد. همچنین دو حزب بر سر مسئله مبارزه با سلسله ژینگ به عنوان کشوری وحشی (به عنوان مخالفت سلسله مینگ) که امنیت ملی چوسون را تهدید می کرد مورد ملاحظه بود، نزاع داشتند. حزب جنوبی که توسط هه جوک و یون هیون اداره می شدند، حامی جنگ بر علیه ژینگ بودند در حالی که حزب غربی تمایل داشتند ابتدا بر بهبود اوضاع داخلی تمرکز شود.
سوکجونگ در ابتدا طرف حزب جنوبی را گرفت اما در سال ۱۶۸۰، هه جوک توسط حزب غربی به خیانت متهم شد و این کش و قوس به اعدام هه جوک و یون هیو و پاکسازی حزب جنوبی منجر شد. این واقعه به عنوان گیونگ سین هوانگوک شناخته می شود. حزب غربی که حال در قدرت بودند، به دو دسته حزب نورون (آموزه های قدیمی) که توسط سونگ سی یول هدایت می شد، و حزب سورون (آموزه های جدید) که توسط یون جونگ رهبری می شد، تقسیم شدند. بعد از ۹ سال ماندن در قدرت، زمانی که سوکجونگ ملکه اینهیون را که توسط حزب غربی حمایت می شد خلع کرد و صیغه هوی از خاندان جانگ (که با نام بانو جانگ یا جانگ هوی بین نیز شناخته می شود) را به عنوان ملکه منصوب کرد، حزب نورون سقوط کرد. به طور گسترده ای گفته می شود که او یکی از زیباترین زنان سلسله چوسون بوده و زیبایی وی در سالنامه ها ذکر شده است. حزب غربی زمانی که با انتصاب پسر جانگ به عنوان ولیعهد مخالفت کرد، سوکجونگ را عصبانی نمود. حزب جنوبی که از بانو جانگ و پسرش حمایت می کردند، مجددا قدرت را به دست آورده، حزب غربی را بیرون کرده و در اقدامی انتقام جویانه سونگ سی یول را اعدام نمودند. این واقعه گیسا هوانگوک نامیده می شود.
پنج سال بعد و در سال ۱۶۹۴، حزب جنوبی نقشه تصفیه سیاسی دیگری را بر علیه حزب غربی کشید و آنها را به توطئه برای بازگرداندن ملکه اینهیون عزل شده متهم کرد. این درحالی بود که سوکجونگ از غزل ملکه اینهیون پشیمان شده بود و بانو سوک از خاندان چوی (بانو چوی) را که متحدی برای ملکه اینهیون و حزب نورون بود، مورد لطف قرار می داد. سوکجونگ که از اقدام حزب جنوبی برای پاکسازی سیاسی غربی ها عصبانی شده بود، ناگهان اقدام به تصفیه سیاسی جنوبی ها و برگرداندن حزب غربی به قدرت نمود. حزب جنوبی دیگر هرگز نتوانست بعد از این واقعه که گاپسول هوانگوک نامیده می شود، خود را احیا کند. سوکجونگ ملکه جانگ را تا عنوان بانو جانگ هوی بین تنزل رده داده و مجددا ملکه اینهیون را منصوب کرد. بانو جانگ سرانجام به دلیل نفرین ملکه اینهیون که به مرگ او انجامید، با سم اعدام شد. حزب سورون از ولیعهد هویسو (یی یون) که پسر بانو جانگ بود حمایت می نمود در حالیکه حزب نورون از پسر بانو چوی، شاهزاده یونینگ (یی گئوم) که بعدها با عنوان پادشاه یونگ جو به تخت نشست، حمایت می کرد. ملکه اینهیون و ملکه این وون که به تازگی منصوب شده بود، بدون فرزند بودند.
سوک جونگ در سال ۱۷۱۸ به ولیعهد (که بعدها با عنوان پادشاه گیونگ جونگ به تخت نشست) اجازه داد به عنوان نائب السلطنه بر کشور حکومت کند. سوکجونگ در سال ۱۷۲۰ فوت نمود در حالیکه گفته می شود قبل از مرگش به یی یی میونگ گفته بود که یونینگ – گئوم را به عنوان وارث گیونگ جونگ معرفی کرده است. اما این اتفاق در غیاب تاریخ نگاران یا ضابطان سلطنتی رخ داده بود. این موضوع به تصفیه سیاسی دیگری که منجر به اعدام چهار تن از رهبران نورون در سال ۱۷۲۱، و پاکسازی سیاسی دیگری که با اعدام هشت عضو نورون در سال ۱۷۲۲ همراه بود انجامید.
سوکجونگ اصلاحات سیستم مالیاتی را اعمال کرده، استفاده از سکه (مون کره ای) را ترویج داد و به مردمان با طبقه اجتماعی متوسط و فرزندان صیغه ها اجازه داد تا در مناطق به مقام های بالاتر دولتی دست یابند. در سال ۱۷۱۲، دولت سوکجونگ با سلسله چینی ژینگ به منظور تعیین مرزهای بین دو کشور در رودخانه های یالو و تومِن همکاری کرد. همچنین دولت ژاپن جزیره اولونگ را در سال ۱۶۹۶ به عنوان بخشی از خاک چوسون به رسمیت شناخت.
دوران سلطنت سوکجونگ پیشرفت کشاورزی در مناطق دور دست و افزایش فعالیت های فرهنگی به مانند انتشار کتاب ها را به خود دید. او بعد از ۴۶ سال حکومت در سال ۱۷۲۰ در سن ۶۰ سالگی فوت نمود. وی در منطقه گیونگی و شهر گویانگ در داخل پنج مقبره سلطنتی غربی به خاک سپرده شد.
همسر نجیب سلطنتی میونگ از خاندان میریانگ پارک:
اطلاعات کمی در مورد وی در دسترس است. او دختر پارک هیون گون، یک یانگبان متعلق به خاندان میریانگ پارک، بود و به عنوان یک گونگ نیو وارد دربار سلطنتی شد. در سال ۱۶۹۸، در چهارمین روز از یازدهمین ماه در بیست و چهارمین سال سلطنت پادشاه سوکجونگ، او با عنوان یک صیغه سلطنتی با رده سوک وون همسر پادشاه شد. در سال ۱۶۹۹، در بیست و سومین روز از دهمین ماه در بیست و پنجمین سال سلطنت پادشاه سوکجونگ، او بعد از بدنیا آوردن یک پسر به نام یی هوان (شاهزاده یون ریونگ)، به رده سوک اوی ترفیع یافت و در سال ۱۷۰۲، در هجدهمین روز از دهمین ماه در بیست و هشتمین سال سلطنت پادشاه سوکجونگ، او به رتبه میونگ بین (میو در لغت به معنی روشن می باشد) ارتقا یافت. او در سال ۱۷۰۳ در پانزدهمین روز از هفتمین ماه در بیست و نهمین سال از سلطنت پادشاه سوکجونگ، فوت نمود.
گفته می شود که شاهزاده یون ریونگ پسر محبوب پادشاه سوکجونگ بود. او یک سال قبل از فوت پادشاه سوک جونگ در سال ۱۷۱۹ درگذشت. پادشاه سوک جونگ از شنیدن این خبر به شدت ناراحت و آشفته شد. او قصد داشت تا شخصا در تمام جزئیات مراسم خاکسپاری حضور داشته باشد ولی به دلیل اینکه بسیار بیمار بوده و مقامات با این کار به دلیل ترس از بدتر شدن شرایط جسمانی اش مخالفت کردند، قادر به شرکت در مراسم نشد. این نکته که شاهزاده یون ریونگ فرزندی نداشت تلخ بود و به همین خاطر سوکجونگ شاهزاده دیگری را به منظور حفظ نسل وی به عنوان فرزند خوانده شاهزاده یون ریونگ معرفی نمود.
شاهزاده یون ریونگ در جوار مادرش بانو پارک میونگ بین به خاک سپرده شد.
سلام.بسیار عالی بود.خدا قوّت.گمان کنم در جایی خوانده بودم که این فرمانروا سوکجونگ بوده که از شش وزیر شهید و همینطور پادشاه دانجونگ اعاده حیثیت کرد و تکریم و احترامشان را به آنها برگرداند!درست است؟؟بنابراین با این کار کودتای شاه سجو که جدّ مستقیم خودش بوده را ناحق قلمداد کرد.این طور نیست؟؟
سلام. نظر لطفتونه.
بله پادشاه سوکجونگ کارهایی که شما گفتین رو انجام داده. کلا شخصیتی بوده که به روشن تر شدن وقایع تاریخ و اعاده حیثیت از افرادی که به ناحق در تاریخ مورد ظلم قرار گرفتن فعال بوده و صد البته که در این موضوع فقط حقایق رو در نظر می گرفت نه نسبت های خونی با سلاطین گذشته رو.
سپاس از توجّهتان.موفق باشید.