هئو هوانگ اوک

هئو هوانگ اوک ملکه ای افسانه ای است که در کتاب سامگوک یوسا، تاریخچه از کره تدوین شده در قرن سیزدهم، از وی نام برده شده است. او همسر پادشاه سورو از گوم گوان گایا می باشد. شرحی از این کتاب اشاره می کند که او سوار بر قایقی از یک پادشاهی دور به گایا رسیده و در سال ۴۸ قبل از میلاد با پادشاه ازدواج کرد. وی اولین ملکه گوم گوان گایا بود.


ریشه ها:

داستان هئو در گاراک گوک گی ( تاریخچه پادشاهی گاراک) که اکنون از بین رفته ولی به آن در سامگوک یوسا اشاره شده، آمده است. بر اساس این شرح، هئو شاهزاده خانمی از پادشاهی آیوتا بود. مدارک باقی مانده مکان آیوتا را مشخص نکرده است به جز اینکه آن یک کشور دور دست می باشد. در قرن بیستم میلادی، کیم بیونگ مو که انسان شناسی از دانشگاه هانیانگ بود، بر اساس شباهت های آوایی آیوتا را با آیودیا یکسان دانست. تاریخ دانان این موضوع را یک افسانه می پندارند و هیچ مدرکی درباره این افسانه در تاریخ هند وجود ندارد. بعلاوه، شهری هندی که حال آیودیا نامیده می شود در دوران باستان با نام ساکتا خوانده می شد. گرافون کی مینتز و ها ته هونگ تصریح کرده اند که منابع کره ای به پادشاهی آیوتاها تایلند اشاره دارد. اما بر اساس نظر جورج کودس، شهر تایلندی تا سال ۱۳۵۰ که مصادف با بعد از تدوین سامگوک یوسا می شد، به وجود نیامده بود. برخی بر این باورند که هئو از منطقه آیی که دولتی خراج گذار برای پادشاهی پاندیا در تامیل نادو امروزی بود، آمده است.

ازدواج با سورو:

بعد از ازدواج آنان، هئو به سورو گفت که ۱۶ سال دارد. او ذکر کرد که نامش هوانگ اوک ( به معنی ” یشم زرد”) بوده و نام خانوادگی اش هئو (یا هور) می باشد. او چگونگی مسافرت به گایا را اینگونه شرح می دهد: خداوند آسمان در رویاهای والدینش ظاهر شد. او به آنها گفت که هئو را به نزد سورو که به عنوان پادشاه گایا انتخاب شده است بفرستند. رویا نشان می دهد که سورو هنوز برای خود ملکه ای انتخاب نکرده بود. سپس پدر هئو به وی گفت که به نزد سورو برود. بعد از دو ماه مسافرت دریایی، او هلویی را یافت که تنها هر سه هزار سال یکبار میوه می دهد.
بر اساس این روایت، درباریان سورو به وی پیشنهاد دادند تا از میان دوشیزگانی که آنها به دربار می آورند همسری برای خود برگزیند. اما سورو اشاره کرد که انتخاب همسر وی توسط آسمان ها تعیین می شود. او به یوچون گان فرمان داد تا اسب و قایقی را آماده کرده و به سمت جزیره ای در جنوب پایتخت حرکت کند. در آن جزیره، یوچون قایقی با بادبان و پرچمی قرمز مشاهده کرد. او به سمت قایق حرکت کرده و آن را تا سواحل گایا همراهی نمود. صاحب منصب دیگری به قصر رفته و به پادشاه در مورد رسیدن قایق اطلاع داد. پادشاه روسای نه خاندان را فرستاده و از آنها خواست تا مسافران قایق را تا قصر سلطنتی همراهی کنند.
شاهزاده خانم هئو گفت که او بیگانگان را همراهی نمی کند. بر این اساس پادشاه دستور داد تا دچاری بر روی شیب های تپه ای در نزدیکی قصر برپا شود. سپس شاهزاده خانم با همراهان و بردگانش به چادر رسید. همراهان شامل سین پو و چو کوانگ می شدند. همسران آنها به ترتیب موجونگ و موریانگ بودند. بیست برده طلا، نقره، جواهرات، ابریشم زر بافت و کارد و چنگال حمل می کردند. قبل از ازدواج با پادشاه، شاهزاده خانم شلوار ابریشمی (در بخش دیگری از سامگوک یوسا به عنوان دامن نیز ذکر شده است) خود را در آورده و آن را به روح کوهستان پیشکش نمود. همچنین پادشاه سورو به او گفت که پیشتر از آمدن هئو اطلاع داشته و بنابراین با دوشیزگانی که از طرف درباریان پیشنهاد شده بود ازدواج نکرده است.
زمانی که بعضی از همراهان ملکه تصمیم گرفتند به خانه بازگردند، پادشاه سورو به هر یک از آنان ۳۰ توپ پارچه کتان (یک توپ ۴۰ معادل یارد می شد) هدیه داد. او همچنین به هر شخص ده کیسه برنج برای سفر بازگشت بخشید. بخشی از کاروان اصلی ملکه که شامل دو درباری و همسران آنها می شدند، با وی در گایا ماندند. به ملکه محل اقامتی در قصر درونی داده شد در حالی که دو درباری و همسران آنها در محلی متفاوت سکنی گزیدند. باقی قافله وی در مهمان خانه ای با ۲۰ اتاق ساکن شدند.

نوادگان:

هئو و سورو ۱۲ فرزند داشتند که بزرگترین آنان گودونگ نام داشت. او از سورو درخواست کرد که اجازه دهد دو تن از آنها نام خانوادگی دوشیزگی وی را داشته باشند. منابع نسب شناسی افسانه ای ریشه های خاندان گیمهه هئو را در این دو بچه ردیابی می کنند. خاندان گیمهه کیم نسب خود را به هشت پسر دیگر مرتبط می دانند. بر اساس جیل بورام، گفته می شود هفت پسر باقی مانده جا پای دایی خود پو اوک گذاشته و خود را وقف عبادات بودایی کردند. آنها هه جین، گاک چو، جیگام، دونگ گیون، دومو، جونگ هونگ و گه جانگ نام داشتند. در کل بیشتر از شش ملیون کره ای اصل و نسب خود را به ملکه هئو نسبت می دهند. دو فرزند دیگر آنها دخترانی بودند که به ترتیب با یک پسر تالهه و یک اشراف زاده شیلایی ازدواج کردند.
این شرح تصریح می کند که ملکه در سن ۱۵۷ سالگی درگذشته است.

بقایا:

مقابری که گفته می شود متعلق به هئو و سورو می باشد در شهر گیمهه کره جنوبی قرار دارد. پاگودایی که به صورت سنتی بر روی کشتی وی به کره آورده شده است نیز در نزدیکی مقبره او واقع است. سامگوک یوسا گزارش داده است که این پاگودا به منظور آرام کردن خدای اقیانوس و اجازه گذر به کشتی بر روی آن نصب شده بود. ظاهر غیر عادی و خشن این پاگودا که بر خلاف سایر پاگوداهای موحود در کره است، ممکن است به این شرح تاریخی اعتبار خاصی ببخشد.
همچنین سامگوک یوسا آورده است که معبدی برای بزرگداشت هئو و همسرش توسط پادشاه جیلجی در سال ۴۵۲ ساخته شده است. معبد وانگ هوسا یا ” معبد ملکه ” نام داشت. به دلیل اینکه هیچ منبع دیگری در مورد پذیرفته شدن بودائیت در قرن پنجم در گایا وجود ندارد، اساتید عصر حاضر این مکان را بیشتر از یک معبد بودایی به صورت یک معبد آبا و اجدادی تفسیر می کنند.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. لیلا می گوید

    سلام مگه میشه ۱۵۷ و ۱۵۸ سال سن ؟
    طبق اول متن گفته وقتی هوانگ با سورو ازدواج میکنه ۱۶ سال سن داره ،و بر اساس سنشون یعنی هوانگ حدودا ۸سال بزرگتر بوده .پس یعنی وقتی سورو پادشاه شد فقط ۸ سال سن داشت
    مگه میشه
    لطفا بگید آیا در تاریخ آهیو وجود داره ؟و آیا سورو واقعا اول عاشق اون بوده ؟
    اگر جواب بله هست توضیح بدین راجع بهش

    1. امیر سیروس پور می گوید

      سلام. در مورد بخش اول پیامتون باید بگم که وقایع تاریخی رو نباید با متر و معیار امروزی سنجید. اون زمان خیلی از اتفاقات می افتاد که امروزه برای ما غیر قابل هضمه. همونجور که بر عکسش هم صادقه.
      شخصیت آهیو هم تخیلی هست.

ارسال یک پاسخ