پادشاه گوانگ جونگ
گوانگ جونگ (۹۲۵- ۴ جولای ۹۷۵)، که با نام وانگ سو نیز شناخته می شود، چهارمین پادشاه گوریو بود.
زندگی نامه:
تولد و سال های اولیه زندگی:
گوانگ جونگ در سال ۹۲۵ با نام وانگ سو به عنوان چهارمین پسر پادشاه تجو که گوریو را در سال ۹۱۸ تاسیس کرد، به دنیا آمد. مادرش ملکه سین میونگ سان سونگ هست که شاهزادگان وانگ ته، وانگ یو، وانگ جونگ، و جونگ تونگ و شاهزاده خانم ها نانگ ناگ و هونگ بانگ را نیز به دنیا آورده بود. بعلاوه، گوانگ جونگ ۲۰ برادر ناتنی و ۷ خواهر نانتی از ازدواج های دیگر پدرش داشت.
به دلیل اینکه او سه برادر بزرگتر به نام های مو، ته و یو داشت، از جانشینی تاج و تخت به دور بود اما وانگ ته به زودی فوت کرد و وانگ مو سه سال بعد از رسیدن به پادشاهی در سال ۹۴۵ درگذشت و سلطنت را به وانگ یو که به مدت چهار سال بر گوریو با عنوان جئونگ جونگ حکومت کرد، بر جای گذاشت. قبل از مرگ او تصمیم گرفت تا وانگ سو را به جای تنها پسرش به عنوان وارث سلطنت معرفی کند.
بر اساس نوشته های چوی سونگ هو، گوانگ جونگ “دقیق و کم حرف بود ولی برای به دست آوردن فرصت ها جسورانه عمل می کرد.” او خصوصیات و سیمایی عالی داشت و عشقی مخصوص را از جانب پدرش به خود جلب کرده بود.
در زمانی که وی دوران شاهزادگی خود را می گذراند، او نقشی اساسی در حذف نیروهای مخالف وانگ گیو و پارک سول هی ایفا نموده و سهمی بزرگ در به تخت نشستن وانگ یو به عنوان پادشاه جئونگ جونگ داشت.
دوران سلطنت:
زمانی که گوانگ جونگ در ۱۳ آوریل ۹۴۹ و در سن ۲۵ سالگی به سلطنت رسید، پادشاهی گوریو در وضعیت متزلزلی قرار داشت. به منظور اتحاد سه پادشاهی جدید، پدرش تجو از طریق ازدواج با خانواده های قدرتمند و تاثیر گذار متحد شده بود. راضی نگه داشتن آنها در اولویت بود زیرا تمامی آن خانواده ها ارتش خود را داشته و میتوانستند در هر زمانی شورشی را بر پا کنند. گوانگ جونگ بر ضرورت استحکام قدرت پادشاه و ایجاد یک سلطنت اکید به عنوان هدف کل دولت خود پی برد. برای جلوگیری از افزایش قدرت و اثر گذاری خانوده های اشرافی، او ازدواج با زنی از خاندان اشرافی را رد نموده و به جای آن در داخل خانواده سلطنتی همسرانی اختیار کرد. ملکه ته موک خواهر ناتنی وی بود که مادرش اصالتی از خانواده هوانگ جو از هوانگ بو داشت در حالیکه همسر دومش شاهزاده خانم گیونگ هواگونگ، دختر برادر ناتنی بزرگترش هه جونگ (دومین پادشاه گوریو) و همسر اول او که از خانواده ایم از چینجو بود، به شمار می رود. گوانگ جونگ که به واسطه یافتن شباهت های بسیار بین شرایط خود و امپراطور تایزونگ از تانگ کتاب وی یعنی “قواعد یک امپراطور” را مطالعه می کرد، به تمامی آنهایی که در مسیر ترقی گوریو سهیم بودند پاداش داد و تلاش بیشتری برای ادامه روابط خوب دیپلماتیک با کشورهای همسایه انجام داد. این موضوع به وی اجازه داد تا قدرت را از داخل و خارج دربار متمرکز کرده و هفت سال بعد از شروع دوران سلطنتش موفق شود تا یک سری از اصلاحات را برای ترویج یک سیستم سیاسی پایدار و متمرکز سلطنتی به صورت قانون در آورده و اقتصاد و امور نظامی را گسترش دهد.
اولین اصلاحات وی قانون آزادی برده ها در سال ۹۵۶ بود. خانواده های اشرافی تعداد زیادی برده داشتند که عمدتا زندانیان جنگی بودند که به عنوان سربازان خصوصی عمل می کردند. تعداد آنها بسیار بیشتر از مردم عادی بود و به جای پرداخت مالیات به سلطنت به خاندانی که برای آن کار می کردند مالیات می پرداختند. با آزادی آنها، گوانگ جونگ آنان را به مردمان عادی تبدیل کرده، قدرت خانوده های اشرافی را تضعیف نموده و تعداد مردمی که به پادشاه مالیات داده و می توانستند بخشی از ارتش وی شوند را افزایش داد. این اصلاحات باعث جلب حمایت مردم به دولت وی و مخالفت اشراف با آن شد به گونه ای که حتی ملکه ته موک سعی نمود پادشاه را از این اقدام منصرف کند که نتیجه ای در پی نداشت.
در سال ۹۵۷، محقق شوانگ جی به گوریو فرستاده شد و به توصیه وی گوانگ جونگ در سال ۹۵۸ آزمون ملی خدمات مدنی را با هدف اخراج خاندان های قدرتمند از دربار و جایگزینی آنان با مقامات مدنی که بر اساس شایستگی استخدام می شوند، پایه ریزی نمود. شرکت در این آزمون که بر اساس آزمون خدمات مدنی تانگ و کنفسیوسیسم کلاسیک بود، برای تمامی مردان آزاد زاده مجاز بوده و تنها اختصاص به مردمان قدرتمند و پولدار نداشت. این آزمون فرصتی برای کار در دولت بوده اما در عمل تنها پسران با اصل و نسب می توانستند آموزش های لازم برای شرکت در آزمون را دریافت کنند؛ در عوض، خویشاوندان سلطنتی از پنج رده بالای اجتماعی از گروه هدف برای این آزمون خارج می شدند. در سال ۹۶۰، پادشاه رنگ های متفاوتی را برای رداهای درباری به منظور تمایز بین مقامات رده های مختلف معرفی نمود.
در خلال حکومت گوانگ جونگ، مراکز پزشکی به نام ” خانه های شفقت” که خدمات پزشکی رایگان برای بیماران فقیر فراهم می کرد، در که سونگ و پیونگ یانگ تاسیس شد و بعدها به نام “حوزه سلامت عمومی” در مناطق مختلف توسعه یافت. تجو انبارهایی محلی برای مواجه با شرایط قحطی ایجاد کرده بود و گوانگ جونگ انبارهایی که به غلات قرضه سود می داد و برای تسکین فقر مورد استفاده قرار می گرفت، تاسیس کرد. این تدابیر حتی در صورت های اصلاح شده، به موازات روش های کشت و زرع بهتر برای ادامه روند رشد جمعیت در ۹۰۰ سال بعد از آن نیز به کار گرفته شد.
زمانی که امپراطور شیزونگ از سلسله ژو جدید در سال ۵۹۵ فوت کرده و سلطنت را به پسر شش ساله اش واگذار کرد، سلسله فرو پاشید زیرا ارتشی که به سمت مرزهای شمالی حرکت می کرد، بازگشته و فرمانده خود ژائو کوانگ یین را به عنوان امپراطور برگزید. به موازات اینکه ژائو تصمیم گرفت به منظور تاسیس سلسله سونگ از میدان جنگ بازگردد، او کوهستان های منچوری و دشت های شمالی را به خیتان ها و جورچن ها واگذار کرد. برای بهبود امور دفاعی گوریو، گوانگ جونگ امور نظامی کشور را مجددا سازماندهی کرده و گسترش داد و ۱۲ پادگان در امتداد مرزهای شمال شرقی و شمال غربی ساخت. همچنین در زمان سلطنت وی، پایتخت پادشاهی از آنسوی رودخانه چونگ چون به سمت رودخانه یالو تغییر کرد.
گوانگ جونگ به همکاری دولت و معبد به عنوان راهی برای تحت انقیاد در آوردن لردهای محلی می نگریست و راهب بزرگ دیر هه اینسا را برای ترویج بودائیت در میان مردم برگزید. او راهبان توانمندی را به عنوان مشاور برگزید و ساخت معابد بودایی را ترویج داد. به عنوان مثال، او در سال ۹۶۲ معبد یونگ جوسا را در چونگ سو، و معبد چونگ پیونگ سا را در سال ۹۷۳ در شهر گنگ وون ساخت. همچنین پادشاه یک آزمون را برای کشیش های بودایی به منظور ارتباط مابین دولت و معبد راه اندازی کرد و کوشید تا بین مکاتب متنی و زِن برای اتحاد آنها در نظمی مشخص صلح ایجاد کند ولی این تلاش ها به موفقیت قابل توجهی منتهی نشد.
دیگر فعالیت هایی که وی برای تقویت اختیارات سلطنتی انجام داد، نامیدن گوریو به عنوان یک امپراطوری و خودش به عنوان امپراطور بود که بدین ترتیب روابط خراج گذارانه با چین به پایان رسید. او “که سونگ” را به عنوان پایتخت سلطنتی و پیونگ یانگ را به عنوان پایتخت غربی تعیین کرد و نام دوره گوانگ دوک (از لحاظ ادبی به معنی “تقوای درخشان”) را از سال ۹۴۹ تا ۹۵۱ و جون پونگ (از لحاظ ادبی به معنی ” وفور فوق العاده”) را از سال ۹۶۰ تا ۹۶۳ برای خود برگزید. با قرار دادن خود به عنوان امپراطور، او کوشید تا به زیر دستان خود این مفهوم را القا کند که وی قدرت مطلق دارد.
اصلاحات گوانگ جونگ به خصوص توسط مقامات و نظامیان رده بالایی که در پیدایش گوریو سهیم بودند، به سختی پذیرفته شد. مخالفت اشراف باعث شد آنها شورشی ترتیب ببینند ولی این تلاش شکست خورد. در یازدهمین سال سلطنتش در سال ۹۶۰، گوانگ جونگ یک سری از تصفیه های سیاسی را آغاز کرد که در آن وی مخالفین خود از جمله برادرش وانگ ون (نهمین شاهزاده هیو اون) که در مظان اتهام خیانت بوده و مسموم شد، پسر پادشاه هه جونگ یعنی شاهزاده هونگ هوا و پسر پادشاه جئونگ جونگ یعنی شاهزاده گیونگ چون ون را کشت. همچنین گوانگ جونگ به بزرگترین پسرش وانگ جو که در آن زمان پنج ساله بود، اعتماد نداشت. در پایان آن تصفیه سیاسی ها تنها چهل تن از ۳۲۰۰ زیر دست شایسته تجو که به وی در اتحاد سه پادشاهی جدید کمک کرده بودند زنده ماندند.
سال های پایانی و مرگ:
اتکای گوانگ جونگ به بودائیت در سال های پایانی زندگی اش افزایش یافت. در سال ۹۶۸ و بعد از دیدن یک کابوس، وی انجمنی را دور هم جمع کرده و کشتار خانواده اش را ممنوع کرد. در دسامبر سال ۹۷۱، زلزله ای در گوریو اتفاق افتاد و مردم و اشراف پادشاه را مورد شماتت قرار دادند. گوانگ جونگ اقدام به مدیریت اوضاع نمود ولی زلزله دومی در فوریه سال ۹۷۲ رخ داد. در این زمان، او مجددا کابوسی دید و در ماه آگوست زندانیان را مورد عفو قرار داد.
او در جولای سال ۹۷۵ (پنجمین ماه از تقویم قمری) به یک بیماری جدی مبتلا شد و تنها چند روز بعد در سن پنجاه سالگی درگذشت. نام معبدی وی گوانگ جونگ به معنی ” امپراطور درخشان” می باشد. مقبره وی در طرف شمالی کوهستان سونگاک در کره شمالی قرار دارد. پیدایش این مکان در سال ۱۹۱۶ به این صورت بود که مقبره ای به شدت آسیب دیده کشف شد ولی راه پله و سنگ زیر بنا سالم بودند.
بعد از او تنها پسرش وانگ جو که با عنوان گیونگ جونگ پنجمین پادشاه گوریو شد، به سلطنت رسید. سیاست های اصلاحی برای محدود نمودن قدرت اشراف پایتخت به جانشینان وی منتقل شد اما آنها نتوانستند تا این اهداف را دنبال کنند و در نتیجه بوروکراسی از اشراف شایسته به یک طبقه موروثی متمایل گشت. قانون آزادی برده ها در خلال حکومت پادشاه سونگ جونگ (ششمین پادشاه) ملغی اعلام شد.
میراث:
سیاست اصلاحی برجسته گوانگ جونگ باعث تضعیف اشراف و تثبیت پادشاهی شد. بعلاوه، آزمون ملی خدمات مدنی باعث پیدایش موج جدیدی از نیروهای سیاسی شد در حالیکه میراث جدید فرهنگی با الهام گیری از چین به صورت مستقلی توسعه یافت. اگرچه هه جونگ و جئونگ جونگ حکومت خود را با تکیه بر پایه های قوی قدرتی که به ترتیب در پارک سول هی و وانگ سیک ریوم نمود داشت بنیان نهاده بودند، گوانگ جونگ پایه قدرتی متکی بر خود را ایجاد کرده و به منظور محدود کردن قدرت افراد ثروتمند و زیردستان با نفوذ، ازدواج هم خون ها را برای اجتناب از درگیری با خویشاوندان مادری مورد توجه قرار داد. او به عنوان پادشاهی که شدیدترین و پر انرژی ترین تلاش ها را برای استحکام پادشاهی در اوایل سلسله گوریو انجام داد شناخته می شود.
اصلاحات وی سهم بزرگی در شکل گیری یک نظم جدید سیاسی در پادشاهی تازه متولد شده گوریو داشت اما آن اصلاحات عموما به سیاست محدود شد و بازسازی فرمانداری های محلی و سازماندهی مجدد اقتصاد کشور و سیستم اجتماعی نسبتا ضعیف باقی ماندند. او همواره نسبت به احتمال اقدامات خصمانه نگران بود و بی پروایانه اشراف و وابستگان خود را می کشت.
یکی از با نفوذ ترین اندیشمندان آن زمان چوی سونگ نو( پسر یک مقام رده بالا) بود که به شدت با استبداد گوانگ جونگ مخالفت می ورزید. او معتقد بود که از امتیازات اشرافیت باید محافظت شده و داشتن مقاماتی به عنوان پسران نجیب زادگان محلی با هیچ پایه قدرتی در دربار خطرناک می باشد. بنابراین وی دل مشغولی گوانگ جونگ در مورد بودائیت و پروژه های عمومی را که بنا به گفته اش کشور را در بدهی غرق کرد مورد انتقاد قرار داد و او را به خاطر بی رحمی اش یک ظالم نامید. وی در یادبودی که برای ششمین پادشاه سلسله سونگ جونگ تهیه کرده بود آورده است:
“او با زیر دستانش با نزاکت برخورد می کرد و هرگز چشمانش را از قضاوت مردم بر نمی داشت. بستگان سلطنتی و اشراف با نفوذ را زیاد نزدیک خود نگه نمی داشت و همواره افراد قدرتمند و توانا را محدود می کرد. او هرگز فروتنی را از یاد نمی برد و به بیوه ها و ایتام توجه نشان می داد. در هشت سال اول سلطنتش، دولت منصفانه و شفاف بود و وی مجازات و پاداش سنگینی مقرر نکرد. از زمانی که او اقدام به استفاده از خدمات شوانگ جی کرد، گرایشی خاص به ادبا پیدا کرد و به آنها علاقه و حسن نیتی شدید نشان داد. چون که او به مسائل دولت بی توجهی می کرد، مسائل مهم مرتبط با امنیت ملی مفعول مانده ولی مهمانی و جشن ها بدون وقفه ادامه یافت و پرهیزگاری اولیه پادشاه به تدریج از بین رفت. تدارکات مردم به طور فزاینده ای صرف خرید افتخارات شد. به این دلیل پادشاه اشتیاق و سخت کوشی سابق خود را حتی زمانی که با مشاورینش دیدار می کرد باز نیافت. بنابراین تنفر آنها روز به روز عمیق تر می شد. بعلاوه پادشاه در تعلق خاطرش به بودائیت افراط کرده و بودائیان را بیش از حد مورد توجه قرار داد. در البسه و غذا وی هزینه ای مقرر نمی کرد. در سبک سنگین کردن امور عام المنفعه، وی توانایی انتخاب زمان مناسب را نداشت. هیچ مهلتی برای طراحی تدابیر هوشمندانه وجود نداشت. ختی بر اساس یک تخمین سختگیرانه، هزینه هر سال برابر با هزینه تجو برای یک دهه بود. در ده سال آخر حاکمیت او مردمان بی گناه بسیاری کشته شدند. برای مدت شانزده سال از یازدهمین سال (۹۶۰) تا بیست و ششمین سال (۹۷۵) از سلطنت گوانگ جونگ، شرارت و دسیسه چینی با یکدیگر در رقابت بودند و اتهامات افترا گرایانه به اوج خود رسید. نجیب زاده راستگو در هر جایی به سختی طاقت می آورد در حالیکه افراد کوچک به اهداف خود می رسیدند.”
بسیار عالی – از اطلاعات مفیدتون متشکرم
سلام.خواهش میکنم.
خوشحالم که مفید بود براتون
توتلگرام کانال دارین
سلام. کانال رسمی سایت تاریخ ما هست.
عالی ?
سلام. تشکر
سلام لطفا منابعی که ازش استفاده کردید هم ذکر کنید
با سلام. ممنون از تذکر و یاد آوریتون. منابع استفاده شده در انتهای مطلب درج شد.
گوانگ جونگ مثل سریال عاشقان ماه واقعا روی صورتش زخم داشت؟؟
سلام. خیر
سلام ی
توی سریال عاشقان ماه قضیه خیلی فرق میکرد؟!
سلام. متاسفانه من سریالشو ندیدم
سلام دوستان
فیلم عاشقان ماه با اینکه اسامی پادشاه ها واقعی بود ولی موضوع فیلم تخیلی بود
سلام
فیلم عاشقان ماه با اینکه اسامی پادشاه ها واقعی بود ولی موضوع فیلم تخیلی بود و همچین داستانی تو زندگی پادشاه کوانگ جونگ اتفاق نیفتاده
سلام یعنی عاشقانه ماه اصلا واقعی نیست و فقط اسم پادشاه هانش واقعی بود؟
سلام.بله دقیقا اینطوریه
میشه بگید اسم همسر گوتنگ جونگ چیه
سلام. اسم همسر اصلیش ملکه ته موک بود.
کارکتر محبوب ترین معشوقه شاه گوانگ جونگ تو واقعیت واقعاا میمیره؟
شخصیت هسو تو عاشقان ماه از کی الهام گرفتن؟
خیلی خوب بود ممنون از اطلاعات مفیدتون
نظر لطفتونه.
سلام پس یعنی گوانگ جونگ برادر ها و زیر دستان خودش رو کشت و به پادشاهی خون خواه معروف شد؟
سلام.بله
سلام .مچکرم اطلاعاتتون عالی بود خسته نباشید.
سلام.زنده باشید
نگاه کنید توی مقاله به هه سو که به شاه علاقه مند بوده اما نتونسته با شاه ازدواج کنه اشاره شده…
او ازدواج با زنی از خاندان اشرافی را رد نموده و به جای آن در داخل خانواده سلطنتی همسرانی اختیار کرد.
عالیه
چون عاشق سریال عاشقان ماه بودم اینو خوندم
چون عاشق سریال عاشقان ماه بودم اینو خوندم