ایل یون
زنی در سال ۱۲۰۶ در گیونگ سان در منطقه گیونگ سانگ شمالی پسری را به دنیا آورد. او بعد از اینکه سه شب متوالی خوابی در مورد یک خورشید گرد که در بالای شکمش می درخشد دید، نشانه هایی از بارداری از خود نشان داد. وی با یادآوری این خواب نام پسرش را گیون میونگ به معنی ” دیدن یک چراغ روشن ” گذاشت.
ظاهرش مرتب و پاکیزه بود. او به مانند یک گاو نر با گام هایی همایونی قدم برداشته و چشمانی آتشین مثل یک ببر داشت. پسرک از زمان تولدش توجهات خاصی را به خود جلب نمود. او قصد داشت تا به یک راهب بودایی تبدیل شود و از این روی در سال ۱۲۱۴ به معبد موریانگسا در منطقه جولا وارد و در سال ۱۲۱۹ به یک روحانی بودایی تبدیل شد. سپس در سن ۱۳ سالگی در معبد جین جونسا یک راهب نوآموز لقب گرفت.
او بعد از آن بر یادگیری بودائیت متمرکز شده و چیزهایی که در طول سفرهایش به اقصی نقاط کشورش می دید و می شنید را ثبت می کرد.
زمانی که او ۷۸ ساله بود، پادشاه چانگ نیول به وی پستی را پیشنهاد کرد و کوشید تا او را معلم ملی کند ولی ایل یون نپذیرفت. پادشاه مجددا وی را به سمت معلم ملی منصوب کرد و ایل یون به پایتخت در که سونگ (گه گیونگ) آمد، ولی او به زودی به بهانه اینکه مادر سالخورده اش بیمار است به کوهستان ها بازگشت.
ایل یون نویسنده چیره دستی بود و بر اساس نوشته های روی سنگ قبرش، وی حدودا هشتاد جلد کتاب در مورد موضوعات بودایی به رشته تحریر درآورده است. اما امروزه تنها یکی از آن کتاب ها باقی مانده است: سامگوک یوسا، که اصلا در نوشته های روی سنگ قبرش نامی از آن برده نشده بود. مفروض است که این کتاب در معبد اونمونسا در منطقه چونگدو نوشته شده بود.
راهب بودایی ایل یون زندگی و روح خود را در کتابی تاریخی با عنوان { سامگوک یوسا } یا {خاطرات سه پادشاهی } گذاشت. این کتاب به همراه {سامگوک ساگی} یا {تاریخ سه پادشاهی} یکی از دو کتاب تاریخ باستان کره به شمار می رود.
کتابی تاریخی که به هویت ملی در دورانی تاریک و درد آور جان دوباره بخشید….
ایل یون در آزمون کشوری برای راهبان بودایی مقام اول را کسب کرده و حدود ۱۰۰ کتاب مقدس بودایی از خود به جای گذاشت. بزرگترین محقق بودایی آن زمان مرتبه ” معلم ملی ” (گوکسا) را به دست می آورد که به معلم پادشاه نیز اطلاق می گشت. وی در سال ۱۲۸۳ به افتخار آمیزترین پست به عنوان یک روحانی بودایی نائل شد. نام درباریش هه یون بود.
همچنین او به دستور پادشاه ونجونگ (حکومت:۱۲۶۰-۱۲۷۴) به منظور تاسیس معبد سون ولسا به جزیره گانگهوا سفر کرد. در سال ۱۲۶۸ و در سن ۶۳ سالگی، به سمت رئیس الروسای مراسم تکمیل تریپیتاکا در معبد اونهسا منصوب شد. او در این مراسم سرپرستی بیش از صد استاد مشهور سئون را بر عهده داشت.
{ خاطرات سه پادشاهی } تدوینی از تاریخ غیر رسمی سه پادشاهی بر مبنای اطلاعات جمع آوری شده تاریخی که از دست رفته یا موجود بودند می باشد. تصمیم وی برای نوشتن این کتاب تاریخی عمدتا تحت تاثیر شرایط داخلی در قرن سیزدهم میلادی بود.
سلسله گوریو در آن زمان بعد از سی سال مقاومت به فصل درد آوری از تاریخ تسلیم شدن به نیروهای مغولی که گوریو آنها را وحشی می نامید وارد شد. تجربه تلخ کشمکش ها و شکست به صورت پاک نشدنی در ذهن های مردمان پر غرور گوریو حک گشته بود. آنها تلاش موزونی را برای باز شناسی فرهنگ و سنت های گذشته به منظور توسعه یک بنیان معنوی قوی برای داشتن کمکی در جهت غلبه بر مصیبت ها انجام دادند. ایل یون در آن زمان سختی در تلاش برای الهام کرامت و غرور ملی که تاریخ طولانی پنج هزار ساله ای را به رخ می کشید برآمد.
{تاریخ سه پادشاهی} که توسط کیم بو سیک در سال ۱۱۴۵ به رشته تحریر درآمده است، حقایق تاریخی سه پادشاهی به نام های شیلا، گوگوریو و بکجه را ثبت کرده است. کتاب ایل یون { خاطرات سه پادشاهی } با قطعه ” دانگون پایتخت را در اسدال تاسیس کرده و کشور گوچوسون را در زمانی مشابه با امپراطور یائو در چین پایه گذاری نمود ” آغاز می شود. با ذکر نام پدر موسس گوچوسون که اولین پادشاهی کره ای به حساب می آمد، این کتاب هویت ملی مردم کره را اظهار می کند. کتاب با شروعی که با داستان دانگون دارد، افسانه های پیدایش بسیاری از پادشاهی های باستانی کره به مانند ماهان، جینهان، پنج پادشاهی گایا، گوگوریو، بیون هان، بکجه، شیلا، شیلا متحد و سه پادشاهی پسین را ثبت کرده است. خواه این کشورها کوچک باشند یا بزرگ و خواه تاریخ آنها کوتاه بوده باشد یا بزرگ، ایل یون تاریخ شبه جزیره کره را که آن پادشاهی های باستانی با افسانه هایی سحرآمیزی که حاوی پیام خدایان به جهان بشری می باشد ایجاد کرده اند، به تصویر کشیده است.
گنجینه ای ارزشمند از داستان ها:
این کتاب که شامل پنج جلد و نه فصل می باشد، روایتگر تاریخ سه پادشاهی، اتحادیه گایا، گوگوریو جدید و بکجه جدید است. آن همچنین روند معرفی بودائیت به سه پادشاهی و نیز داستان های راهبان بودایی، پاگوداها و مجسمه های بودا را توصیف کرده است. کتاب جنبه های مختلف اجتماعی و فرهنگی زمانه را که کتاب های تاریخ قبلی در توجه به آنان ناکام بودند توصیف کرده و زمینه مناسبی را برای دستیابی به تاریخ و فرهنگ باستانی کلی کشور فراهم نموده است.
ایل یون از زمان جوانیش به هر گوشه کشور سفر نموده و افسانه ها و داستان های عامیانه زیادی در مورد پادشاهان، اشراف، روحانیان بودایی و افراد عادی بی نام را جمع آوری کرد. او به وضوح داستان هایی را که در میان عامه به خوبی شناخته شده بود تصویر سازی کرد، اگرچه آن داستان ها در تاریخ رسمی مشارکت داده نشدند.
این کتاب که مملو از داستان های جذاب و الهام بخش می باشد، به سادگی حقایق تاریخی را روایت نکرده است بلکه سوالات بی شماری مثل ” جهان هستی چیست؟ ” ” من چه کسی هستم؟” و ” چه چیزی زندگی را با ارزش می کند؟ “ نیز در خود دارد. کتاب جواب سوالات را از طریق موضوعات و حکمت های تاریخی داده است. همزمان با خواندن کتاب می باشد که مردم می توانند با ریشه های ملی خود روبرو شوند، ریشه هایی که باعث شده است آنها چیزی باشند که امروز هستند. همچنین مطالعه کتاب باعث می شود که مردم در جستجوی آینده خود برآیند.
در هشتمین روز از هفتمین مال در سال ۱۲۸۹، او مباحثه ای با دیگر راهبان برگزار کرده و سپس درگذشت.
سپاس فراوان از شما.🌸🌸🌸🐻
خواهش میکنم.
جالب اما کتابش بیشتر جنبه اسطوره ای و تخیلی افسانه ای داره
تناقض و اشتباهات فراوان هم که داخلش هست