یی اوی مین

یی اوی مین (تاریخ مرگ: ۷ می ۱۱۹۶) ژنرالی نظامی بود. وی قبل از حملات مغول ها بر دولت گوریو تسلط داشت. زمانیکه رقیبش فرمانده گیونگ ته سیونگ درگذشت، یی اوی مین در شورای عالی نظامی موسوم به جونگ بنگ به قدرت رسید. استبداد وی در سال ۱۱۹۶ مصادف با هشتمین روز از چهارمین ماه قمری موقعی که توسط ژنرال چویی چونگ هون به قتل رسید پایان یافت.

زندگی

مقدمه

یی اوی مین با جایگاه اجتماعی یک برده بدنیا آمد. پدرش یی سون تاجر نمک و مادرش خدمتکار یک معبد بود. بر اساس تاریخ گوریو، بلندای قامتش یک متر و نود سانتی متر بود و قدرت جسمانی قابل توجهی داشت.

نظامی گری

یی وارد فرماندهی دفاعی پایتخت شد. در آنجا فنون سوباک بی نظیرش مورد توجه پادشاه اویجونگ قرار گرفت و تا رده دستیار مدیران نظامی ترفیع یافت. او در سال ۱۱۷۰ به عنوان پاداشی برای ملحق شدنش به شورش جنگجویان گوریو موقعیتی در فرماندهی محافظین قصر دریافت کرد.

کیم بودانگ در سال ۱۱۷۳ کوشید تا اویجونگ را به سلطنت برگرداند. این پادشاه در اثر چنگ زدن جونگ جانگ بو به قدرت سیاسی عزل شده بود. در نتیجه یی دستور یافت تا به همراه قوای شورشی اویجونگ را از تبعیدگاهش گئوجه بازگرداند.  این کار تنها به قصد به قتل رساندن وی در راه بازگشت به گیونگجو صورت می گرفت. یی پادشاه اویجونگ را با دستان خالی و تنها با ضربه ای محکم و ناگهانی که به ستون فقراتش زد کشت. گفته می شود زمانیکه او صدای شکسته شدن ستون فقرات اویجونگ را شنید، شروع به خندیدن با صدایی بلند کرد. سپس یی جنازه اویونگ را در یک پتو پیچید و آن را در یک دریاچه رها کرد. پس از آن بود که یی اوی مین به نشانه قدردانی از نقشش در کشتن اویجونگ به مرتبه یک ژنرال ترفیع یافت.

سپس او بخاطر اعتباری که در اثر فرونشاندن شورش جو وی چونگ (فرماندار پیونگ یانگ) در سال ۱۱۷۴ بدست آورده بود، به یک پست بالاتر یعنی سروان ارشد دست یافت.

در سال ۱۱۷۹ زمانیکه گیونگ ته سیونگ به عنوان شخصی که موضع سیاسی مخالفی با جونگ جانگ بو داشت قدرت را بدست گرفت و مردان جونگ را از خود دور کرد، قدرت یی در دولت به طرز چشمگیری کاهش یافت. همچنین قتل اویجونگ توسط او به مستمسکی تبدیل شد که گیونگ بایست یی را حذف کند.

یی از احتمال سو قصد توسط گیونگ هراس داشت. از این روی محافظینی را در همه جای اطراف خانه اش مستقر کرده بود. او روزی شایعه خوشایندی در مورد به قتل رسیدن گیونگ شنید. این شایعه غلط از آب درآمد زیرا در حقیقت آن هو سیونگ دوست نزدیک گیونگ بود که از دنیا رفته بود. در نتیجه اطلاع از این موضوع، گیونگ هشدار بیشتری به یی داد. یی که ترس سراسر وجودش را فرا گرفته بود، به بهانه بیماری به گیونگجو گریخت.

دیکتاتوری

زمانیکه گیونگ به سال ۱۱۸۳ بر اثر بیماری جان سپرد، یی توسط پادشاه میونگ جونگ به گه گیونگ دعوت شد. یی به این دلیل که مرگ گیونگ را باور نکرده بود چندین مرتبه درخواست پادشاه را رد کرد. اما سرانجام پس از پی بردن به مرگ گیونگ به پایتخت آمد.

یی توسط میونگ جونگ به عنوان وزیر چپ در امور دفاع ملی ماموریت یافته بود. علاوه بر این در سال ۱۱۹۰ پست وزیر ارشد دفاع را نیز دریافت کرد.

یی که قدرت سیاسی را به چنگ آورده بود، نه تنها رشوه می گرفت بلکه منازل و زمین های شخصی را نیز به زور از صاحبانشان می ستاند. خانواده اش نیز اعمال شیطانی زیادی انجام می دادند. علی الخصوص دو پسرش به نام های یی جی یونگ و یی جی گوانگ که به عنوان ” شمشیر زنان دوقلو ” شهرت یافته بودند.

یی جی یونگ انواع و اقسام وحشیگری را انجام می داد. او هر کسی را که از قدرتش تمرد می کرد می کشت و به زنان زیبا بدون توجه به وضعیت تاهلشان تجاوز می کرد. وی حتی یک صیغه سلطنتی را ربوده و به وی تجاوز کرد. همسر یی خانم چویی نیز به طور مشابهی میل جنسی فاحشی داشت. یی همسرش را در حین ارتکاب زنا با یکی از خدمتکاران منزلشان گرفت و او را بیرون انداخت. سرانجام این گناه بزرگ برای خانم چویی به مرگ وی منتج شد. دختر یی نیز دست کمی از سایر اعضای خانواده اش نداشت. او با گستاخی و شهوت رانی نسبت به شوهرش بی اعتنایی می کرد، اقامتگاه جداگانه ای گرفت و با مردان بی شماری به اتلاف وقت خویش می پرداخت.

مرگ و اضمحلال خانواده

در سال ۱۱۹۶، جی یونگ (یکی از پسران یی) کبوتر شخصی به نام چویی چونگ سو را ربود. چونگ سو به نزد برادرش چویی چونگ هون رفت و تقاضای کمک کرد. چویی چونگ سو برادرش را ترغیب کرد تا با کمک یکدیگر طرحی را برای کشتن یی به انجام رسانند. چویی چونگ هون نیز پس از یک تردید زود گذر با این طرح موافقت کرد.

یی پیشنهاد پادشاه میونگ جونگ برای مشایعت وی در راه رفتن به معبد بوجسا را با آوردن بهانه ای در مورد شرایط جسمانی نامساعد خویش نپذیرفت و به صورت مخفیانه به کلبه ای در کوهستان میتا رفت. برادران چویی با علم به این اتفاق به کلبه مذکور رفتند و محل را زیر نظر گرفتند. آنها به کمین یی نشستند و او را در حالیکه از کلبه بیرون آمده و در حال سوار شدن بر اسب بود کشتند.

با اجرای موفقیت آمیز نقشه ترور، برادران چویی فورا عازم گه گیونگ شدند. آنها در آنجا سر یی را بریدند و به معرض نمایش همگان گذاشتند. همچنین آنان با کمک ژنرال بک جون یو سربازان را احضار کردند. میونگ جونگ در معبد بوجسا با شنیدن این اخبار در بازگشتش به گه گیونگ تعجیل کرد.

نبرد جی سون و جی گوانگ پسران یی در برابر برادران چویی نتیجه ای جز فرار آنان در بر نداشت. البته آنها در حالت تدافعی خویش مجاهدت های فراوانی کردند.

وقتی آنها پای به فرار گذاشتند، برادران چویی سربازانشان را برای کسب اجازه از میونگ جونگ برای سرکوب شورشیان باقی مانده وفادار به یی به قصر بردند. با اختیاراتی که از جانب میونگ جونگ تفویض شده بود، برادران چویی دروازه های دژ را بستند تا مانع فرار ها شوند. سپس برای بازداشت یک یک پیروان یی اقدام کردند. در همین حال ژنرال هان هو یی جی یونگ را در اثنای پرسه زنی اش با گیسنگ ها دستگیر کرده و کشت.

گفته می شود با شنیدن خبر مرگ یی جی یونگ مردم دلداری یافته و به هلهله پرداختند. پس از آن، چویی چونگ هون تمامی اعضای خانواده و بستگان یی اوی مین را کشت و حتی افرادش را برای محو کردن تمامی پیروان و بردگان یی به همه مناطق کشور فرستاد. یی جی سون و یی جی گوانگ دو تن از پسران یی اوی مین که جان سالم بدر برده بودند به نزد چویی چونگ هون برگشتند تا تقاضای لطف و بخشش کنند. اما چویی سر هر دوی آنها را از سر جدا کرد و واپسین نفرات خاندان یی را ریشه کن نمود.

خانواده

• پدر: یی سون
• مادر: بانو سونگ
• همسر: بانو چویی
  • پسر: یی جی یونگ (؟-۱۱۹۶)
  • پسر: یی جی سون (؟-۱۱۹۶)
  • پسر: یی جی گوانگ (؟-۱۱۹۶)
  • دو دختر بی نام